🔶رمان نقد تصوف0️⃣1️⃣
🔰این سرگذشت یتیمى من
درویش: امّا نسب من، «گلشن علیشاه» معروف پدر من بود که اکنون آوازه اش گوش جهان را پر کرده، ولى من از همان کودکى یتیم شدم تنها یادگارى که از پدر دارم یکى نام من است که «ریاضعلى» نهاده، دیگرى خاطره تلخ مرگ اوست که مرا در کودکى به دست حوادث روزگار سپرد و تنها چیزى که از او براى من ماند این کشکول و تبرزین است و چند کتاب خطّى که خود پدرم نوشته و در این کوله پارچه همراه دارم، ولى این یتیمى به نفع من تمام شد زیرا از همان روزهاى اوّل از شهرى به شهرى رهسپار شدم و از هر باغى گلى چیدم، از محضر دانشمندان استفاده ها بردم و خوشه چین انجمن هاى علم و فضیلت گشتم... داستان زندگى من شنیدنى است که اکنون مجال گفتن ندارم، من در تمام عمر به گردش و کاوش بوده و با اهل مذاهب بحث ها کرده ام، اغلب شهرها را دیده و مساجد و خانقاه ها را تماشا کرده ام... .
ادامه دارد...
#ارمغان_خانقاه
#رمان
🔵
صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110