📚 ﷽ 📚 توبهٔ ما را شکسته اشتباهِ دیگری از گناهی می‌روم سوی گناهِ دیگری لحظه‌لحظه پشتِ هم شیطان فریبم می‌دهد می‌گذارد بر سرِ هر راه چاهِ دیگری گریه باید کرد تنها در عزای تو حسین توبه غیر از این ندارد هیچ راهِ دیگری مثلِ حُر من نیز برگشتم، که غیر از خیمه‌ات نیست ما را در همه عالَم پناهِ دیگری از سیاهی نیست بالاتر ولی رنگِ غمت هست بالاتر ز هر رنگِ سیاهِ دیگری ای زمان! در طولِ تاریخ این‌چنین داری سراغ؟ بی کفن، لب تشنه، بی‌سر، پادشاهِ دیگری؟ آه از آن ساعت از آن گودال و از آن قتل‌گاه ... ‌آه از آن تَل که خودش شد قتل‌گاهِ دیگری ... ‌می‌کشیدند آه، هم شمشیرها هم نیزه‌ها از دلِ هر تیر برمی‌خاست آهِ دیگری کاش در آن لحظه‌ها یا خواهرش آن‌جا نبود یا نمی‌انداخت بر جسمش نگاهِ دیگری ... ‌نقطهٔ پایانِ دنیا نیست هرگز کربلا نه! جهان می‌ایستد در ایستگاهِ دیگری ‌انتقامِ خونِ او را یک نفر خواهد گرفت از پسِ این ابرها پیداست ماهِ دیگری ... 🖌‌فاطمه معصومه شریف ➰ @sulookmanavi