خؤرشید
آن جا در زیر خاک،تو به خواب نرفته ای. قلب تو صدای قدم هایِ بهار را میشنود که همچون تو بر باد به پرواز در می آید.آنجا چهره در خاک کشیدهای اما رو به خورشید. خاک نو بذرِ تورا میپوشاند،ریشه می دَوانی در عمق خاک که روزی نو به گُل بنشینی.