ریشه‌ی آزادی در غرب عبارت است از خواست انسان، تمایلات انسان. وقتی میگوییم خواست و تمایلات انسان، مقصود همه، تمایلات عقلانی و منطقی هم نیست؛ یعنی انسان یک سلسله خواستها دارد، تمایلات دارد، بعضی‌اش مهم است، بعضی‌اش حقیر است؛ بعضی‌اش منطقی است، بعضی‌اش پوچ و واهی است، بعضی‌اش مربوط به مسائل شهوانی است، بعضی مربوط به مسائل فکری و روحی و چیزهای دیگر است، اما هر چه هست، چون انسان دارای یک خواستی هست، یک تمنائی هست، یک میلی هست، باید بتواند این میل خود و تمنای خود و خواست خود را اعمال کند. این به‌طور کوتاه فلسفه‌ی آزادی در غرب است. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری