در برابرِ معیارهای چپ‌مآبانۀ فرهنگی-۲ مثلثِ فاشیستیِ موسوی، رهنورد و مخملباف! [۱]. مثلثِ فاشیستیِ «میرحسین موسوی»، «زهرا رهنورد» و «محسن مخملباف»، تاریخِ فرهنگیِ انقلاب را تاریک کردند. البتّه به این مثلث، باید «محمّد خاتمی» را نیز اضافه کرد که چه در روزنامۀ کیهان و چه در وزارتِ ارشاد، پرچمِ «فاشیسم» را برافراشته بود و با تمامِ کسانی‌که احساس می‌کرد از نظرِ فرهنگی، «دیگری» هستند، آن کرد که نباید می‌کرد. قصّۀ تلخِ فیلمِ «برزخی‌ها»، از جمله قصّه‌های فرهنگیِ تلخی است که به‌دستِ هم‌اینان رقم خورد. [۲]. در فیلمِ «برزخی‌ها»، محمدعلی فردین، ناصر ملک‌مطیعی، ایرج قادری، سعید راد، محمدعلی کشاورز بازی کرده بودند؛ چهره‌های سرشناسِ سینمای قبل از انقلاب. فیلم در سالِ شصت‌ویک، اکران شد و همزمان، فشارهای رسانه‌ای و سیاسی نیز آغاز شد! نخست‌وزیرِ مستبد که سوابقِ مارکسیستی داشت، یعنی میرحسین موسوی ازیک‌طرف، و محمد خاتمی در روزنامۀ کیهان ازسوی‌دیگر! عبدالمجید معادیخواه، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، می‌گوید در جلسه‌ای که دراین‌باره با آیت‌الله خامنه‌ای داشتم، ایشان گفت: به‌صرفِ حضورِ یک بازیگر در فیلم، نباید جلوی اکران آن گرفته شود و اگر فیلم اشکالی از نظر محتوایی ندارد، می‌تواند اکران داشته باشد(عبدالمجید معادیخواه، خبرآنلاین، سال ۱۳۹۳). سرانجام، فشارها نتیجه داد؛ چنان‌که نه‌فقط «برزخی‌ها» توقیف شد، بلکه فعّالیّتِ فردین و ملک‌مطیعی و قادری نیز برای همیشه، «ممنوع» گردید! به‌این‌ترتیب، «تنگ‌نظری» و «بسته‌اندیشی» و «بی‌انصافیِ» جریانِ چپ، که به پای انقلاب نوشته می‌شد، قرونِ وسطیِ فرهنگی را در ایران آغاز کرد. [۳]. در دورۀ صدارت ده‌سالۀ انوار و بهشتی، تحّکم و نگاهِ آمرانه، به‌مراتب بیشتر از هر دوره‌ای حاکم بود و اصلاً کسی جرئت نمی‌کرد مخالفتی با مدیریت سینما داشته باشد!(عزت‌الله ضرغامی؛ «دهۀ شصت، سینما و صداوسیما»؛ روزنامۀ شرق؛ ۱۳ آبان ۱۳۹۶). یکی از نیروهای چپی گفته است: بازیگران سینمای پیش از انقلاب، توبه کردند و ما هم پذیرفتیم که در ایران بمانند و کار کنند؛ امّا بعد دیدیم مگر می‌شود مخاطب سینما، تک‌تک فیلم‌های قبلی را از یاد ببرد؟! به همین خاطر مجبور شدیم تمام مصادیق سینمای قبل از انقلاب را پاک ‌کنیم و در نهایت تصمیم این شد که این افراد کار نکنند! [۴]. ناصر ملک‌مطیعی، سخت شیفتۀ سینما بود و تا روزهای آخرِ عمرش، سودای بازگشت به سینما را داشت، امّا سیاست‌های فرهنگی «به‌ارث‌رسیده» از جریانِ چپِ سیاسی، فضایی آهنین شکل داده بود. گویا یکی از قسمت‌های برنامۀ دورهمی نیز با حضورِ وی ضبط شده بود، امّا به دلیلِ حضورِ او به‌عنوانِ مهمان، اجازۀ پخش نیافت! این یعنی عقلانیّتِ فرهنگی در صداوسیما در «دهۀ نود»، تابعِ خطّ فرهنگیِ غلطی است که جریانِ چپِ سیاسی در «دهۀ شصت»، ساخته‌وپرداخته است! با پخش‌نشدنِ این برنامه، او سخت ناامید و سرخورده شد و چندی بعد نیز درگذشت. [۵]. محمدطه عبدخدایی، معاونِ هنریِ خاتمی در وزارت ارشاد، می‌گوید: حدودِ صدوپنجاه هنرپیشه، جزو اخراجی‌‌های وزارتِ فرهنگ بودند. من آمدم خدمتِ آقا [آیت‌الله خامنه‌ای] و گفتم اینها [یعنی دوستانِ محمد خاتمی در وزارتِ ارشاد]، فهرستی از بازیگرانی تهیه کرده‌اند که باید اخراج شوند و آن را به من دادند که اخراج کنم، ولی نمی‌توانم چنین کاری کنم. آقا گفتند: هرگز این کار را نکن! اینها بندگانِ خدا هستند؛ بالاخره فضای آن زمان، این‌گونه بوده و این، شغل‌شان بوده. ازاین‌رو، در طولِ سال‌های ۶۱ تا ۶۶، حتّی یک نفر هم اخراج نشد و همین افراد، اکنون جزء هنرپیشه‌‌ها هستند. اخراج‌نشدنِ اینها با حمایتِ آقا بود(محمدطه عبدخدایی، «ماجرای مخالفت‌های سنگینِ خاتمی و تاجزاده با ویدئو»، خبرگزاریِ تسنیم، ۲خرداد ۱۳۹۷). [۶]. همو می‌گوید در جلسۀ معاونینِ وزرات ارشاد، این را مطرح کردم که چرا دستگاه و فیلمِ ویدئو را ممنوع می‌‌کنیم؟! تاج‌زاده که روبه‌روی من نشسته بود، گفت: آقا رفته فرنگ، متجدِّد شده! یک‌سری آقایان ما را هو کردند که چنین سخنی را گفتیم. انوار، امین‌زاده، تاج‌زاده، ابطحی، بهشتی و... مخالف بودند! بعد خاتمی گفت: پس مواد مخدر را هم آزاد کنیم! گفتم: مواد مخدر، ماهیتش مشکل دارد. پس شما دوربین عکاسی را هم ممنوع کنید؛ چون ممکن است با دوربین عکاسی، عکس‌های مستهجن گرفته شود!(همان). نمی‌دانم امروز، چرا گذشته‌ها سانسور می‌شوند و آیت‌الله خامنه‌ای، انسدادگرا و اختناق‌خواه معرفی می‌شود و اینان، آزادی‌خواه! کسانی که بابِ استبداد و اختناقِ فرهنگی را در ایرانِ پساانقلاب گشودند و در افکارِ عمومی، هراس افکندند، امروز به‌جای شرمندگی از تحمیلِ خشک‌اندیشی‌های خود به انقلاب، طلبکار و مدّعی شده‌اند و لیبرالیسمِ فرهنگیِ خود را به بهای گزاف به مردم می‌فروشند!! متن از دکتر مهدی جمشیدی @tabyin_tahlil_ejtehad