📗بریده‌ای از جلسۀ بیست‌ویکم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن فرجام نبوت (2) چرا در آن روز پيغمبر خدا آن‌جور پيشرفت كرد و چرا در زمان اميرالمؤمنين كارها آن‌جور متوقف ماند؟ چرا؟ اميرالمؤمنين دارد بيان مى‌‌كند سِرّش را. مى‌‌گويد چون آن روز ما صبر كرديم در ميدان‌‌هاى جنگ، آن روز بر سوزش درد صبر كرديم، آن روز حاضر شديم از توى رختخواب بياییم توى ميدان، آن روز حاضر شديم از منافع مادى و كسب و كارمان بگذريم براى خدا، اما امروز شما حاضر نيستيد. آن روز پيش رفتيم، امروز عقب مى‌‌مانيم. يك مسئلۀ خيلى ساده و روشن؛ دو دوتا، چهارتا. اين تحليل اجتماعى اميرالمؤمنين است. بارى، خلاصۀ مطلب اين مى‌‌شود كه پيغمبران الهى، علاوه‌بر‌آنکه در سلسلۀ نبوت‌‌ها كارشان توأم با پيروزى‌ست، در پايان كار، فتح و فرجام ابدى و نهايى با آنهاست؛ در همين دنيا هم پيغمبران، فتح و پيروزى و دست يافتن بر خواسته‌‌هاى خود و خواسته‌‌هاى مكتبشان برايشان مسلّم است، اما به‌شرط اینکه پيروانشان، همراهانشان، بياورند، ايمان واقعى به خرج بدهند، كمك بكنند و در ميدان‌‌هاى مبارزه و جهاد كنند؛ به‌شرط ايمان و صبر، اين حاصل كلام است. @t_manzome_f_r