✳️به نظر ما لحظه موت، به لحاظ عالم دنیا و از منظر کسانی که اطراف محتضر هستند، یک ثانیه است ولی ممكن است همان یک ثانیه برای کسی هزاران سال طول بكشد. کسی هم ممكن است آن قدر وجودش تثبیت شده باشد که اصلا لحظه مرگ را نفهمد. ✳️نقل می کنند که رباخواری از نردبان افتاده بود. کسی او را در خواب می بیند و آن رباخوار به او می گوید: من اصلا نفهمیدم که موت یعنی چه؟! فقط همین مقدار فهمیدم که همین که از نردبان افتادم یك دفعه در قعر جهنم بودم. یعنی این شخص اصلا مراتب و پرسش قبر و غیره را نداشته است. چرا که پرسش قبر متعلق به کسانی است که امكان تطهیر در وجودشان هست و حتی اگر جهنمی هم هستند یک تأمل و حسابی برای آن ها در کار باشد. در حالی که این فرد رباخوار، حسابش کاملا روشن بوده است و برای همین می گوید به محض اینكه از نردبان افتادم یکباره دیدم در قعر جهنم هستم. ✳️برعكسش هم مرحوم آخوند حاج آقا رضا همدانی - مؤلف مصباح الفقیه - است که پس از مرگشان به کسی که در خواب، ایشان را دیده بود گفته بودند: من هیچ نفهمیدم؛ فقط همین را به یاد دارم که برایم حادثه ای اتفاق افتاد و یکباره دیدم که در آغوش حورالعین هستم و چیز دیگری نفهمیدم. یعنی مواقف و شب اول قبر و غیره را نفهمیدم. تطهیر جان صفحه ۷۴ حجت الاسلام و المسلمین عابدینی ✳️برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: https://zil.ink/ta_abad_zendegi @ta_abad_zendegi