🔸 با احترام به محققان دانشگاهی ارتباطات و دوستان اندیشمند، یکی از آسیبهای فراگیر دانشکده های ارتباطات در ایران، اسیر کردن دانشجویان در آمار و محاسبات و نظرسنجی ها و یا نقدهای محتوایی خام و نسنجیده است، نقدهای محتوایی که از پیش فرو افتاده اند چراکه از اساس بر پایه ی ویرانه ی جدایی فرم و محتوا بنا شده اند. 🔸اگر فلسفه رسانه و فلسفه تکنولوژی و فلسفه هنر در آکادمی های ما سامانی داشت بیشتر قدر عصر جدید احسان علیخانی را می‌دانستیم . عصرجدید نه محصول مدیر بی تجربه شبکه سوم سیما و نه محصول اطوار و ادابازی دانشکده های ابتر هنر و علوم انسانی‌است. 🔸 عصرجدید حتا مستقیما محصول علیخانی نیست. عصرجدید راه جدید ما ایرانی ها در تجربه دوران و زمانه ای جدید است و مگر نه اینکه تکانه های تمدنی پیش از هرجای دیگری بر دیده بانی هنر است که آفتابی میشود؟ انگاره ی برخی آن است که عصر جدید بر ویرانه های عصر قدیم بنا میشود، برخی نیز عصر جدید را احیای سنت قدیم و نوعی بازگشت میدانند. برخی نیز عصر جدید را احیای عهدی ازلی و ابدی می‌دانند در تار و پود تمدن همین زمین و همین عصر. 🔸عصر جدید گویای نسبتی جدید میان ادم و عالم است، مگر نه آنکه رنسانس را از شعرهای پترارک حتا پیش از بنای کلیساهای رومی میتوان بازشناخت؟ 🔸عصرجدید به مثابه پربیننده ترین نمایش تلویزیون ایران پس از رخداد انقلاب اسلامی، نیایش میلیونها ایرانی بود در ساحت جذابیت اسطوره ای رسانه. عصرجدید، گشایشی بود از حقیقت که فرم رسانه را به تمامه از آن خود کرده بود، رخداد حقیقت در عصر جدید خیلی از معناها و تعریف ها را جابجا کرد، مفهوم توده، مفهوم جنسیت، مفهوم سبک زندگی ایرانیان، مفهوم جذابیت رسانه ای و... 🆔 @lotfi74