🔰 خدا کند که بیایی... ✍ سید مهدی شجاعی 🔸از عمق ناپیدای مظلومیت ما، صدایی آمدنت را وعده می‌داد. صدا را، عدل خداوندی صلابت می‌بخشید و مهرِ ربانی گرما می‌داد. و ما هرچه استقامت؛ از این صدا گرفتیم و هرچه تحمل؛ از این نوا دریافتیم. 🔹 در زیر سهمگین‌ترین پنجه‌های شکنجه تاب می‌آوردیم که شکنج زلف تو را می‌دیدیم. در کشاکش تازیانه‌ها و چکاچک شمشیرها، برق نگاه تو تابمان می‌داد و صدای گام‌های آمدنت توانمان می‌بخشید. رایحه‌ات که مژده حضور تو را بر دوش می‌کشید، مرهمی بر زخم‌‌های نو به نو مان بود و جبرهای جان‌های شکسته‌مان. دردها همه از آن رو تاب آوردنی بود که آمدنی بودی. 🔸تحمل شدائد از آن رو شدنی بود که ظهورت شدنی بود و به تحقق پیوستنی. انگار تخم صبر بودیم که در خاک انتظار تاب می آوردیم تا در هرم خورشید تو به بال و پر بنشینیم. سنگینی بار انتظار بر پشت ما، یک سال و دو سال نیست سنگینی یک قرن و دو قرن نیست. حتی از زمان تودیع یازدهمین خورشید نیست. 🔹تاریخ انتظار و شکیبایی ما به آن ظلم که در عاشورا بر ما رفته است بر می‌گردد، به آن تیرها که از کمان قساوت برخاست و بر گلوی مظلومیت نشست، به آن سم اسبهای کفر که ابدان مطهر توحید را مشبک کرد. به آن جنایتی که دست و پای مردانگی را برید، از آن زمان تا کنون ما به آب حیات انتظار زنده‌ایم، انتظار ظهور منتقم خون حسین. تاریخ استقامت ما از آن هم دورتر می‌رود، از عاشورا می‌گذرد و به بعثت پیامبر اکرم می‌رسد... ⚜@taammolat74