🔰
مدرنیته،سرمایهداری، رمانتیسم
🔸در دوران پیدایش بورژوازی و انباشت سرمایه این طبق به دنبال تسخیر جهان به واسطهی پول و سرمایه بود و ازاین طریق هرچیزی را بدل به کالایی میکرد که با پول به تصرف خود در میآورد ازآنجمله بود اثار هنری.
🔹اما رمانتیسیسم جنبشی سودایی بود که پرخاشگرانه در برابر این تمامیتخواهی سرمایهداری جدید ایستاد. و نخستین جرقههای آن در آثار روسو شکل گرفت تاایتمه در نهایت در انتقادات شدید نووالیس و فردریش شلگل بدل به آتشی گسترده گردید و این درحالیست که پایگان اصلی رمانتیسیسم خرده بورژوازی بود اما تمام قد در برابر ارزشهای جهان سرمایهداری ایستاد و ارزشهای سه گانهی آزادی، برابری و برادری انقلاب فرانسه را در مقابل ارزشهای سرمایه داری جدید چه کلاسیسیسم در هنر و چه روشنگری در تفکر نهاد.
🔸 هنرمند رمانتیک ناراضی از دستاوردهای حیات بورژوا یعنی بیگانگی انسان باخود، و طبیعت و دیگری در قالب جز_من، مادی شدن روابط انسانی و انزوا و تنهایی بشر مدرن به روزگاران خوش دوران قدیم و آرامش حیات بدوی در طبیعت چشم میدوخت. مهمترین تجربهی بشری در مکتب رمانتیسیسم تنهایی و نقصان فرد در اثر تقسیم کار و چندپارگی حیات وی و فردیت او در روابط اجتماعی اش در میان انبوهی از منهای دیگر تحت عنوان جز_من، بودکه بدین ترتیب باعث بوجود آمدن ذهنگرایی و خودآگاهی قویای گردید که آمیخته با سرگشتگی و احساس طرد شدگی بود.
⚜️
@taammolat74