🔰
همه حساب و کتابم بهم ریختهاست!
✍️ عطیه همتی
🔸من از صبح هنوز خودم نشدهام کلمههایم داغ است. حرف میزنم از واقعه دهانم داغ میکند. من تخیل قوی دارم. من واقعههایی که دیدهام را بارها مرور میکنم. برای واقعههایی که ندیدهام تصویر میسازم. آن لحظه که پدر داسش را برداشت در خیالاتش چه فکر میکرد؟ آن لحظه که کار را تمام کرده بود از خودش راضی بود؟
🔹رومینا اولین "بابا"یش را کی گفت؟ اولین بار شنیدنش چه حسی داشت؟ از صبح به آن "کربلایی" فکر میکنم که پدر روی اطلاعیه ترحیم چسبانده کنار نامش. آدمها تسلیت چه را قرار است به او بگویند؟ که خدا قاتل دخترت را چکار کند؟
مگر نه اینکه امامی دختر و پسری را در حال گناه دید و روی برگرداند. نکند غیرتش را نداشت؟
🔸فردا به دختران خطارکار چه بگویم؟ بگویم خانه امن است. بگویم هیچ و پدر و مادری نیست که فرزندش را نبخشد. من همه حساب و کتابم بهم ریختهاست. رومیناهای شهر من، رومیناهای کشور من، آقای قاضی شما چیزی بگویید. من جواب جمله "اگر بابایم بفهمد مرا میکشد" را چه بگویم؟ جواب "به بابایم نگوییدها" من از صبح حساب و کتابم بهم ریخته است.
🔹از صبح دارم به درد زایمان مادرش فکر میکنم. به دردی که کشید تا رومینا به دنیا بیاید. به دردی که کشید وقتی دخترش فرار کرد به دردی که کشید وقتی جنازهاش را در خانه دید. من به قانون شرع و جمهوری اسلامی و دیه و قصاص و مدعیالعموم کاری ندارم.
🔸بیایید بروید مادر و برادر رومینا را از خانه فقط بیرون بکشید. ببریدشان توی یک بیابان رهاشان کنید بی ترس همسایه و آبرو، بی مزاحمت منه خبرنگار و رسانهچی فقط جیغ بکشند. همه دردشان را گلوپاره کنند.
وگرنه این زندگی دیگر زندگی نمیشود. نفس کشیدن پوچیست با دختری که در خانه امنش کشتهشدهاست. هیچ قتل دوستپسر دوستدختری را کنارش نگذارید. یک نفر مثلا غیرتش گرفته پاره تنش را پاره پاره کردهاست. مثل کسی که دفتر خاطراتش را پاره میکند.
#رومینا_اشرفی
⚜️
@taammolat74