🔰علوم انسانی ناکارآمدی و احساس بیهودگی ✍️ حجت الاسلام داود مهدوی‌زادگان 🔸چالش بزرگ کرونا،آشکارسازی مساله «جدی‌نگرفتن علوم‌انسانی و اجتماعی در ایران» و احساس سرخوردگی و بیهودگی در میان پاره‌ای از اصحاب این رشته‌هاست. تمام سخن در این است که بپذیریم کروناویروس، چالش بزرگی فراروی علوم‌انسانی نهاده است. نمی‌توان وجود چنین چالشی را انکار کرد. 🔹به‌نظر چنین می‌آید که بخش عمده‌ای از اصحاب علوم‌انسانی، این چالش بزرگ را متوجه جای دیگری دانسته، علوم‌انسانی را به‌دور از آن می‌دانند. به‌ندرت می‌توان نویسنده‌ای را یافت که علوم‌انسانی را متهم کند و بگوید مشکل از ماست که نتوانستیم علوم‌انسانی را خوب بفهمیم و بفهمانیم. اینان از همه‌نوع عاملیت‌ها سخن می‌گویند به‌غیر از عاملیت علوم‌انسانی. غالبا تقصیرها را بر عهده دیگری می‌اندازند. 🔸باید به این نکته توجه کرد که هرقدر هم جدی‌گرفتن تحقیقات هشداردهنده و پیشگیرانه در علوم انسانی را بپذیریم، باز نمی‌توان گفت علوم‌انسانی توانایی مدیریت وضعیت‌های بحرانی مانند کرونا را دارد. زیرا اساسا علوم انسانی تاکنون با چنین تجربه‌ای مواجه نبوده است. کرونا ویروس، بحرانی عالم‌گیر است، درحالی‌که جامعه آماری علوم انسانی به‌مقیاس جهانی نبوده است. 🔹موقعیت‌های بحرانی مانند کروناویروس، مسائل فرهنگی و اجتماعی بی‌شماری دارند که نیازمند پروتکل‌های فرهنگی است که تاکنون چیزی درباره آن گفته نشده است. این پرسش اهمیت زیادی پیدا می‌کند که در شرایطی که علم انسانی و اجتماعی در پیشگیری و کنترل بحران کرونا ناتوان است، چگونه می‌تواند درباره وضعیت «پساکرونا» سخن بگوید! ⚜️ @taammolat74