🔰 قبض و بسط آدمی ✍️ امیررضا مافی 🔸آدمی سرشار از تجربه‌های گوناگون است. تجربه‌ی درد که یکباره پیش می‌آید و از بین می‌رود و و به دلیل خرق‌عادت، در خاطره می‌ماند تا رنج که دردی است مدام و منقطع؛ همچنین تجربه‌ی فرح، خوشی و نشاط. 🔹آدمی ضمن تجربه‌ی هر روزه‌ی زیست‌اش گاهی دچار بسط است و گاهی دچار قبض. قبض و بسط در هر بستری، معنایی خاص را به ذهن متبادر می‌کند، اما آنچه ما اینجا از آن مراد می‌کنیم، رخدادش در تجربه‌ی روزمره‌ی مشترک آدمی است. 🔸ما گاهی انگار حالمان خوب است و گشاده ضمیر، هر چه هستی در برابرمان می‌گذارد، می‌فهمیم و تحلیل می‌کنیم و این حال خوب سرشار از حیرت و اندیشه است، سرشار از حرکت و تکاپو. گاهی اما چنان در خود پیچیده‌ایم و بدحال که اصلا حالی نمی‌یابیم و معنایی درک نمی‌کنیم و اصلا مجال اندیشه باقی نمی‌ماند. حالِ اول را باید لحظه‌ی وقوع بسط بدانیم و احوال دوم را آنِ وقوع قبض. 🔹احوال بسط که همواره نیکوست و انسان مدام در پی بسط بیشتر است و این انبساط، حیوانیت ما را کمرنگ و انسانیت ما را افزون می‌کند، اما تا قبض نباشد درک بسط میسر نیست و البته قبض دلایلی دارد که فهم آن لازم است. 🔸قبض گاهی از جانب حضرت حق است و گاهی در پی جدال اندیشه عارض می‌شود، یعنی در مسیر فراگرفتن معنا چنان آدمی خسته می‌شود که کاری از پیش نخواهد برد. قبض لحظه‌ی انزوا و بی‌چارگی است، لحظه‌ی ندانستن و نفهمیدن، لحظه‌ی اعتیاد و صرفا پیشبرد زیستن که آن هم چنگی به دل نمی‌زند. قبض آن اوقاتی است که امری در آن شکوفا نمی‌شود و معنایی منکشف نمی‌گردد. قبض، چونان گرفتگی فکر است و دردی است که با هیچ مسکنی درمان نخواهد شد. 🔹اول دلیل قبض اگر از جانب خدا و معلول جدال فکر نباشد، قطعا تن است. تنانگی و تن‌محوری به معنای آمیختگی با دنیا و هر چه در دنیا ارزش‌ دارد، یعنی آمیختگی با هیچ و انفکاک از امکان دریافت معنای اصیل. دیگر دلیل قبض عادت است: ما به هر معنایی عادت کنیم قبض پدیدار می‌شود، مثل همین روزهای پایانی ماه مبارک رمضان که دیگر خیلی از ما شوق و ذوق ابتدایی ماه را نداریم و در حال شمردن روزها برای پایان لحظات صیام‌‌ایم. مانند مهمانی که با ذوق آمده و حالا خسته در انتظار پایان مجلس نشسته است. 🔸قبض و بسط برای انسان است، باید آن را بشناسیم، لحظات انبساط را گسترش دهیم و دلایل قبض را از بین ببریم. این روزها، مجالی است اندک برای اندیشیدن به احوال خود که بسط در دریافت معنا، همواره در گرو خلوت گزیدن و التفات بی‌پایان به نفس، میسر خواهد شد و امان از لحظه‌ای که به قبض عادت کنیم و حیوانیت خویش را کافی بدانیم. ⚜️ @taammolat74