🔰 الهیات یهودی و روح تجدد ✍️ سید حسین شهرستانی 🔸پرسش از پیدایی تجدد یا هر عصر و تمدن دیگر با پرسش از اینکه «بنیان تحول تاریخی چیست» و تسلسل عوامل تاریخی در تحلیل نهایی به کدام پایه‌ی اساسی ختم می‌شوند، مرتبط است. مثلا اگر مانند «مارکس»، «اقتصاد» را «زیربنا»ی جامعه و تاریخ دانستیم، طبعا «سرمایه‌داری» را سرحلقه‌ی اول و اصلی تجدد می‌شناسیم . 🔹مدعای ما آن است که هستی انسانی در مقیاس فردی و اجتماعی و تاریخی، نهایتا در پرتو نسبت و رابطه‌ای که میان او و «خداوند» برقرار می‌گردد، رقم می‌خورد. این نسبت اولا مولود جلوه و ظهور خداوند بر انسان، جامعه و تاریخ است و ثانیا محصول واکنش و پاسخ انسان، جامعه و تاریخ به آن (و این دو نسبت دائما در رفت و برگشت‌اند). بر وفق چنین بینشی صحنه‌ی تاریخ، صحنه‌ی ظهور و منازعه‌ی «ادیان» خواهد بود. «دین»ها و نه «دانش»ها یا «فلسفه»ها یا «ساختارهای اقتصادی» یا «نژادها» یا «گونه‌های نظم اجتماعی» یا ... نبض حرکت تاریخ را در دست دارند. 🔸سرنخ جهش تمدنی در عصر جدید را باید در تغییر نسبت وجودی میان انسان و جامعه‌ی اروپای مسیحی با ذات الوهی جست‌وجو کرد. این تغییر نسبت البته خود را پیش از همه و در کامل‌ترین صورت در ساحت «دین» و هویت دینی آشکار می‌سازد و چنان‌چه توضیح داده شد، «الهیات»، قلب دین و حیات دینی است. پس با این مقدمات مسئله شکل جدیدی به خود می‌گیرد: چه تحول الهیاتی سرسلسله‌ی تطورات تجدد شد؟ پاسخ مختار ما به این سؤال چنین است: «الهیات» و پیرو آن «شریعت» و در نهایت «اخلاق یهودی» پیش‌شرط و زادگاه تاریخی انسان مدرن و عصر جدید است. ⚜️ @taammolat74