🔰
فیلسوفها و گلادیاتورها
✍️ محسن آزموده
🔸 یکی از آفات فضای روشنفکری و فرهنگی ما ساختن آدمکها و بتوارههای سیاه و سفید از متفکران و اندیشمندان و سپس تاختن به آنها یا ستایش و مدح آنهاست، بدون این که احتمالا خود آن متفکران، روحشان از این موضوع خبردار باشد. متاسفانه این بار باید پذیرفت این مشکل از فضای مطبوعاتی ما به طور خاص و الزامات «ژورنالیسم» به طور عام ناشی میشود.
🔹فضای «ژورنالیسم»، به دنبال «سادهسازی» افکار و اندیشههاست و از هر متفکری یک یا دو ایده مشهور را به صورت سادهشده(simplified) و احتمالا غلطانداز، برجسته میکند و بر اساس آن یک چهره یا «فیگور» میسازد. مثال بارز و آشکار این امر در فضای فکری و روشنفکری ایران در دهههای شصت و نیمه نخست هفتاد رخ داد، در مورد مارتین هایدگر و کارل پوپر، یعنی یکی به نماد تجددستیزی بدل شد و دیگری نشانه و نماد تمام قد دفاع از تجدد.
🔸آنگاه این دو بتواره رویاروی یکدیگر قرار گرفتند و این طور وانمود شد که انگار دو دشمن خونی هستند. در سایه این «انگ»ها که البته ریشه در برخی اندیشههایشان داشت، دیگر وجوه فکری آنها مورد غفلت قرار گرفت، تا این که تازه از اواخر دهه هفتاد به تدریج با ترجمه و انتشار آثار خود این فیلسوفان، مشخص شد که این تقلیلگرایی و بتواره ساختن از متفکران، تا چه اندازه رهزن فکر و اندیشه است.
🔹در فضای فکری-روشنفکری ما، فیلسوفان و اندیشمندان به گلادیاتورهایی تخیلی بدل میشوند که با مفاهیم و عبارات، با یکدیگر میجنگند، منتها نه جنگی خودخواسته و مختارانه، بلکه دقیقا چنان که شرایط گلادیاتوری اقتضا میکند، در این ستیز ناگزیرند و برای خوشایند و بدآیند اربابان و در این جا خالقانشان به جان هم افتادهاند، یک جنگ مصنوعی که البته به قتل و خونریزی واقعی اندیشهها، یعنی پایمال شدن آنها به دلیل فهم ناشدن می انجامد.
🔸 البته می توان استعاره جنگ و ستیز را برای تعاطی و تضاد و تعامل میان اندیشهها و ایدهها حفظ کرد و متفکران را ستیزهجویانی بیرحم و شجاع و بدون تعارف خواند، به شرط آن که آنها را شوالیههایی خودانگیخته و جنگجویانی خودآئین در نظر آورد که نه همچون گلادیاتورها دستوپایشان بسته به امیال و هوسهای اربابانشان است، بلکه بر اساس رانه خرد و نیروی استدلال مبارزه میکنند که اگر غیر از این باشد، دیگر عنوان اندیشمند و متفکر به آنها دادن، روا و جایز نیست.
💢به تعبیر دقیقتر، متفکر و اندیشمند نیز مثل همه انسانها از شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی محیط پیرامون متاثر است، اما نهایتا به حکم تفکر و خرد، اگر فکری داشته باشد، باید او را بر اساس استدلالها و مفاهیمی که خلق کرده سنجید، نه بر اساس بتوارههای معوج و گمراهکننده.
⚜️
@taammolat74