🔰
قلبها و شمشیرها
✍️ گفتوگو با حسین مهدیزاده
🔸دعوای دوگانهای که در عصر روشنگری شکل گرفت و به نظرم همیشه تاریخ در کار بوده است و همچنان نیز هست. از این الگو میتوانیم برای نحوه الهامبخشی مبارزات و طرح ائمه و پیغمبر برای زمانههایی غیر از زمان خودشان استفاده کنیم. آن دعوای دوگانه این است که انسانها براساس صفت منفعتخواهی در جامعه حضور پیدا کنند یا از طریق صفت محبت و ایثارگری و رحمت. همیشه این دوگانه از لحاظ علمی زنده بوده است.
🔹نکته مهم در جامعه برادری - که همواره در جهان اسلام از حیث علمی بهای کمی به آن داده شده است و جایگاه ویژه آن از لحاظ فهم علوماجتماعی نادیده گرفته شده و صرفا در مسائل خُرد اخلاقی به آن توجه شده است- این است که آیا نقطه آغاز شکلگیری هر نظریه اجتماعی و انگیزه حرکت و تحرک انسان در خودخواهی است یا از همان لحظه اول بهخاطر محبت کردن حرکت را آغاز میکند.
🔸در جامعه طرح انبیا طرح اخوت ایده اصلی و کانونی بوده است و انبیا و اوصیای آنها - و بهخصوص در جهان اسلام پیامبر و ائمه(ع)- بر این طرح بهشدت تاکید و استقامت کردند. عاشورا جلوهای بسیار احساسی و همهفهم از این جامعه اخوت است. جامعهای که این تراژدی یک روزه براساس آن صورت وقوع میبندد، بسیار از الگوی برادری و ایثار و محبت الگو گرفته و حتی نمیتوانید ثانیهای در عاشورا در جانب امام(ع) پیدا کنید که مساله آن غیر از محبت و ایثار باشد.
💢اگر انسانهایی با یکدیگر رابطه تجاری داشته باشند، یعنی هیچکدام مولد نیستند بلکه هردو عرضهکننده و تقاضاکننده هستند، سوال این است که این رابطه براساس اخلاق سوداگری - که در عصر روشنگری که تبدیل به یک طرح اجتماعی شد- باشد یا اینکه اخوت نیز میتواند مولد نوعی رابطه بدهبستان باشد و آن را به علم و سبکی قابل تعلیم و محاسبه اجتماعی تبدیل کند. اگر دومی درست باشد، و بتوان از اخوت نیز به یک رابطه تجاری رسید، آنوقت میتوان گفت که عاشورا توانسته است علاقه انسانها به داشتن رابطه اخوت را تحریک و این کار را براساس زبان عاطفه و نه فلسفه و علم کرده است. بنابراین ما نیز -که در عصری زندگی میکنیم که جامعه بازار شده است و همهچیز را در بدهبستان میبینیم- احساس میکنیم باز هم امامحسین(ع) ما را بهسمت خودش میکشد و برای ما تعالیم و الهامبخشی دارد.
🔗 متن کامل مصاحبه را در
اینجا بخوانید.
⚜️
@taammolat74