🔰 عاشورای حسینی، حماسه یا تراژدی؟! ✍️محمد اسفندیاری 🔸عاشورا ترکیبی است از حماسه و تراژدی و این دو تفکیک‌ناپذیر. اینک سخن در این است که کدامیک از این دو، اصل است: حماسه یا تراژدی؟ چنین می‌نماید که در «نگاه سیاسی»، حماسه عاشورا برجسته تر می‌شود و در «نگاه عاطفی»، تراژدی عاشورا. با این دو دید متفاوت، نه تنها دو عاشورای متفاوت، که دو سلوک متفاوت نیز به وجود می‌آید. 🔹 اگر به «حماسه عاشورا» نگریسته شود و آن اصل قرار گیرد، نتیجه‌اش آن می‌شود که هیچ گاه تن به ذلت و زور ندهیم و در برابر یزیدیان بایستیم و آزادگی پیشه سازیم. اما اگر به «تراژدی عاشورا» نگریسته شود و آن اصل قرار گیرد، حاصلش این می‌شود که یکسره مصیبت‌زده باشیم و مرثیه‌سرایی کنیم و روضه‌خوانی برپا سازیم و بگرییم، خلاصه، اشک و علم و زنجیر و قمه و هیات. 💢شک نیست که آنچه در عاشورا اصل است، حماسه است و نه تراژدی. البته فرجام این قیام حماسی، چون بسی دیگر از حماسه‌ها، تراژیک است، اما اصل و اساس آن برحماسه است. پس عنصر تراژدی در آن، عارضی است و معلول جنایت دشمن. مضافاً این‌که همین جنایت، در دیده نزدیک‌بین ما تراژیک است، ورنه به دید شیرزن کربلا، «زیبایی» است. 🔸حسین کشته نشد تا امتی را، تا ابدالاباد، مصیبت‌زده و گریان سازد، بلکه جان داد تا آزادی را جان دهد و امتی را درس ستیهندگی و آزادگی و عزت دهد و روزگار امت جدش را سامان بخشد. مگر نفرمود: انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی؟ و نه مگر فرمود: لکم بی‌اسوه؟ آن حضرت الگوی اصلاح است و ستم‌ستیزی، نه دستمایه مرثیه‌سرایی بی‌هدف و میان تهی و بی‌تأکید بر اهداف عاشورایی. ⚜️ @taammolat74