✔️ [ادامه ...] 🔘 بخش 2 از 3 🔹به عبارت دیگر، ناکارآمدی به‌وجود آمده طی این سال‌ها به‌وسیله حاکمیت عقلانیت ابزاری و ایجاد بحران‌های اخلاقی منتج از آن، بیش از آنکه به پای این نوع نوشته شود، به پای عقلانیت ذات‌انگارانه حاکم بر نیز نوشته خواهد شد و فضا برای عرض‌اندام عقلانیت ابزاری و نافضلیت‌مند که در سه ساحت ایده اسلام اجتماعی، اسلام رحمانی و اسلامی ایرانی متجلی است، فراهم خواهد شد. 🔸 به نظر می‎رسد سیر جدایی روحانیت از جامعه از اول انقلاب، تضعیف حوزه‌های علمیه شهرستان‌ها و تاکید بر تمرکزگرایی در قم، جدایی روحانیت و طلاب از بدنه اجتماعی شهر قم تحت عنوان شهرک پردیسان و ضدیت با جایگاه عرف و سنت‌های مردمی در فقه همگی ناشی از حاکمیت عقلانیت ذات‌انگارانه‌ای که فارغ از تحولات اجتماعی جامعه، مبادرت به تفکر و می‌کند. در چنین شرایطی طبیعی است که این عقلانیت نتواند در عرصه کنش سیاسی، ظهور و بروز کارآمدی داشته باشد و در تدبیر سیاسی تاثیرات مخربی برجا بگذارد. 🔹به نظر می‌رسد به این نتیجه رسید که ایده با بحران ریزش جوانان مواجه است و سعی کرد با جدایی از مشی جامعه مدرسین بر جذب جوانان و ارتباط با آنها متمرکز شود. اما نسبت به عقلانیتی که منجر به جدایی و عدم درک زبان مردم شد، حساسیت نورزید و نگاه انتقادی نداشت. نتیجه آنکه نیروهای جوان با مشی فکری ایشان نیز بر همان سبیل در عرصه سیاسی با کنش‌های ناکارآمد ظاهر شدند. شاید این نگاه انتقادی می‌توانست تاثیر بسزایی در کارآمدی بخش نظری حوزه بگذارد و به‌جای آنکه از طریق اعلامیه و بیانیه از جولان ایده اسلام اجتماعی ممانعت ورزند، با امید به کادرسازی کارآمد، آینده نویدبخشی را برای و رقم می‌زدند. ⚜️ @Taammolat74