✔️ ادامه... 🔸 با توجه به این تفاصیل باید ظرفیت فلسفه مذکور برای پاسخ‌گویی به زمان حاضر و بهره‌گیری از آن در راستای تعامل با فرهنگ و تمد‌ن‌های دیگر از جمله غرب را فعال کرد. ملاصدرا حکمت متعالیه را با نوآوری های مختص به خودش تاسیس کرد اما در عرض دویست سال این فلسفه بسط یافت و این چنین نیست که تاریخ تفکر فلسفی با تاریخ فلسفی آن دوره و بعدها به طور کلی حکم واحدی داشته باشند و هرچند که دو مولفه جدا از هم قلمداد نمی‌شوند، اما در افق فلسفه این رویکرد در مدت زمان دویست سال ایجاد شد. 🔹 آنجایی که ما درگیر جریان‌ها و مسائل داخلی در طول تاریخ شدیم، لذا این پیامدها تاثیر بر مبانی معرفتی و فلسفی ما گذاشت، ولذا تفکر فلسفی به‌ویژه فلسفه صدرایی در آن دوران با لایه‌های فکری متعددی مواجه شد. در دوره مشروطه مفاهیم متعددی در حوزه‌های مختلف از جامعه غربی به کشور رسوخ کرد و با وجود پیشینه محکم فلسفی در قلمرو ایران، در جریان مشروطه افکار متعددی طرح شد و به نوعی آن سابقه غنی دستخوش پیامدهای این چنینی شد، به نحوی که در این دوره ما از فرهنگ و تمدن جدید تنها فناوری‌اش را فهمیدیم و به دنبال ارتباط این فناوری‌ها با علم و معرفت نرفتیم. 🔸 با این وصف اما چه در آن روزگار و چه زمان حاضر، رشد حکمت صدرایی به لحاظ طبیعی در فرهنگ ما وجود داشته و گفت‌وگوهای نخبگانی در این حوزه برقرار است،‌ اما با این حال لایه‌هایی از آن نیز در حال آسیب دیدن است. افول سیاسی اصفهان سبب شد تا حوزه آن زمان تحرک خود در حوزه‌های تاریخ و فرهنگ را از دست بدهد، لذا بخش فقهی این حوزه به نجف و بخش فلسفی آن به تهران منتقل شد و حوزه تهران را می‌توان به عنوان ماوا و کانون حکمت متعالیه قلمداد کرد که در یک لبه آن نگاه عرفانی و یک لبه نگاه مشاء وجود دارد. 💢در یک نگاه کلی جریان‌های تفکر فلسفی در اسلام و به ویژه صدرایی تا به امروز پویا باقی مانده است؛ اگرچه جریان‌های درونی حکمت صدرایی هم نمی‌توان در این راستا نادیده گرفت. ⚜️ @Taammolat74