🔘 بخش ۲ از ۲
🔹کسانی که دستاندرکار برگزاری مناسک یا شعائر و آیینها هستند، نیازمند توجه به دو مقوله بسیار مهم هستند؛ اول اینکه سعی کنند خودشان این جشنها یا سوگوارهها و آن چیزی که در کف خیابان یا میدان اتفاق میافتد را «روایت» کنند. این روایتها هرچه بتواند آن تنوع و تکثر و کیفیات را بازنمایی کند، در سرنوشت چنین پدیدههایی موثر و مفیدتر خواهد بود.
🔹در واقع پنجره را به سمت «جذب حداکثریِ طیفی از نظرها و سلیقهها» باز میکند تا مردمان بیشتری بتوانند خودشان را در این چهارچوب کلی و بسترها تعریف کنند و آنها هم وارد این میدان شوند و رغبت به مشارکت پیدا کنند. روایت یک بدیل و یک بدل خواهد بود دربرابر ادعای تودهواری مناسک.
🔹کسانی که از نزدیک چنین پدیدههایی را تجربه کردهاند و تجربه زیسته آن را دارند، میدانند که این پدیده در ذات خودش، واقعا دادههای متنوع و متعددی دارد که میتواند بر چشماندازهای نظری مختلفی دلالت کند. این بستگی به زاویه دید ما دارد که چگونه آن را روایت کنیم
🔹 دوم اینکه پژوهش کمی و کیفی دادهبنیاد و روشمند از حیث اجتماعی درمورد این پدیده بسیار اندک است. به هر حال این پدیدهای مبتلابه و مکرر در جامعه ماست و ما باید بر مسائل پژوهشی جامعه خود تمرکز کنیم؛ آنگاه معلوم خواهد شد که آسیبهای آن واقعا چیست. یعنی ما باید یک وجه پویاییشناسی یا خودانتقادی از منظر کسانی که بهطور کلی طرفدار اصل برگزاری چنین ایدههایی هستند داشته باشیم که فضای ارتقای کیفی این پدیده را هم در بلندمدت برای ما فراهم خواهد کرد
🔹 در باب نظریهپردازی یا تحقیق و تامل علمی در مورد چنین پدیدههایی، ضمن اینکه از ذخیره مفاهیم و نظریههای جامعهشناختی استفاده میکنیم، نباید «توهم کفایت» داشته باشیم. چه بسا اگر چنین پدیدههایی در عالَم متجدد غربی هم متنوع و متعدد روی میداد، بیشتر بر آن تامل میکردند و نظریات متفاوتی در این مورد ارائه میدادند. حالا که ما در ایران امروز با این پدیده بیشتر مواجهیم و نصوص دینیمان هم از جهاتی بر این مسائل تاکید دارند یا لااقل ما را به این سمت و سو تشویق میکنند، شایسته است که از حیث نظری هم تأملات جدیتری بر تجربه زیسته خود داشته باشیم و نطریهپردازی کنیم
⚜️
@Taammolat74