🔰 ما، پروژه ایران و ترور سردار ✍ میلاد دخانچی 🔘 قسمت ۲ 🔸اگر اصل تضاد و بعد دشمنی آمریکا را بپذیریم منطقی است که استدلال کنیم ما چاره‌ای جز مقاومت نداریم، بگذریم که مقاومت در برابر استعمار و استبداد و استثمار قسمتی از هویت تاریخی ماست. مقاومت اما مقوله به شدت پیچیده‌ای است. ما می‌توانیم ژست مقاومت داشته باشیم ولی در عمل به نفع نیروی متخاصم عمل کنیم. 🔺در این سال‌ها اصول‌گرایان ما را به مقاومت فراخوانده‌اند ولی در عمل نشان داده‌اند که بهترین هنرشان ساخت یک آمریکای درونی، جامعه‌ای مصرف‌گرا، منفعل و مناسک‌گراست. هم جامعه‌ای که ایده‌آل آنهاست و هم نوع مقاومت آنها در عمل میلیون‌ها دلار را از طریق مهاجرت منابع انسانی به غرب هدیه کرده است. اصلاح‌طلبان نیز با خامی پیش از حد، همواره در صدد مذاکره و آشتی با آمریکا بوده‌اند، غافل از اینکه از اساس آشتی در کار نیست! اینجا هم وقتی می‌گوییم اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان، احزاب سیاسی مد‌نظر نیست، بلکه اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی، انواع سلیقه اداره و خواست‌های طبقاتی و فرهنگی و سیاسی جامعه ایرانی در سطوح مختلف را نمایندگی می‌کند، از جوان حزب‌اللهی شهرستانی گرفته تا فعال سیاسی خارج‌نشنین که سلاحش تويتر است. نتیجه نوع مقاومت کنونی، بازی در زمین دشمن و استحاله بیشتر ما در نظام سرمایه‌داری جهانی بوده است. 🔺ما باید به تضاد سیاسی و نظامی خود ادامه بدهیم اما فراموش نکنیم که بهترین شیوه مقاومت ساخت آلترناتیو و جایگزین است. ساختارهای کنونی جمهوری اسلامی توان ساخت آلترناتیو تمدنی ندارد که هیچ، ۴۰ سال تجربه نشان داده بیشتر ما در در معرض استحاله قرار داده است. اصلاح‌طلبان به اسم مذاکره، مدام اصول‌گرایان را به جای آمریکایی‌ها مقصر اوضاع نشان می‌دهند و اصول‌گرایان به اسم مبارزه با آمریکا در سودای سلطه طبقاتی و توجیه فرهنگی چپاول‌های اقتصادی خویش‌اند. این یعنی جمهوری اسلامی در مسیر مبارزه با آمریکا، از قضا نه تنها تضاد تمدنی خود را در عرصه عمل -نه در حرف و شعار- فراموش کرده است بلکه بیشتر به اسم مبارزه با آمریکا، هم نظام را در نظم آمریکایی جهانی استحاله کرده و هم بستری برای توجیه آمریکاهای داخلی و باستی‌هیلزها و عصر جدیدها و حقوق‌های نجومی فراهم آورده است. 🔗 لینک بخش قبلی👇 https://eitaa.com/taammolat74/781@taammolat74