تأملات طلبگی
♦️ یک مغالطه شایعِ مخالفین، علیه آیت الله حیدری 🔹نقد "معرفت دینی" و "اجتهادِ" مجتهدین، غیر از نقد "
♦️منِ جا افتاده . 🔹اگر سیری در گفتار و متون علماء و دانشمندان دینی انجام دهیم؛ به وضوع، جملاتی را مشاهده می‌کنیم که عبارتند از: خدا می‌گوید قرآن می‌گوید پیامبر می‌گوید اسلام می‌گوید روایات می‌گویند یا عقل حکم می‌کند عقلِ سلیم می‌گوید . 🔹همۀ این جملات، یک «منِ» جا افتاده دارند؛ به این معنی که نه خدا، نه قرآن، نه پیامبر، نه اسلام، نه روایات، هیچکدام زبان ندارند که بگویند؛ بلکه عالم دینی، «فهم خود» و یا «استنباط خود» از کلامِ خدا، پیامبر و روایات را به عنوان منظور و مقصودِ اسلام و دین، بیان می‌کند؛ البته، معلوم هم نیست که این فهمِ ايشان، صحیح باشد؛ و شاهد خوب این ابهام، «تنوع و معرکه آرایی» است که در مسائل مختلف دینی و اسلامی ميان علما و دانشمندان، وجود دارند. . 🔹از این‌ها مهم‌تر، استناد به عقل است، که «عقل می‌گوید»، یعنی چه؟ آیا عقل، خودش توانایی بیان دارد؟ آیا چیستی عقل و دامنه و تعریف آن و کارکردهای آن، مشخص هستند؟ آیا وقتی کسی ادعا می‌کند که «عقل چنین چیزی را حکم می‌کند»، آمار و اطلاعات نتایج همه عقول عالم را گرفته است؟ یا حداقل، تعداد قابل توجهی از عقل‌ها را بررسی کرده است که نتیجه گرفته «عقل چنين می‌گوید» 🔹به نظر می رسد در این جملات نیز، کلمه «من» جا افتاده است؛ و حداکثر افاده کلام عالم دینی یا دانشمند دینی، این است که «عقلِ من» یا «عقل برخی از افراد که من اطلاع دارم»، چنین می‌گوید. 👇👇 @Taammolate_talabegi