📚 💞ـــــــــــــــ ﷽ 💞ــــــــــــــ ✍ قسمت دهم 🍃 دلیل نفاق منافق 🍃 🔹هنگامى که انقلابى در محیطى روى مى دهد ـ مخصوصاً انقلابى همچون انقلاب اسلام که بر پایه هاى حق و عدالت قرار داشت ـ مسلماً منافع گروهى غارتگر، ظالم و خودکامه به خطر مى افتد. 🔸آنها نخست با تمسخر و استهزاء و سپس با استفاده از نیروى مسلح، فشار اقتصادى، تبلیغات مستمر اجتماعى، سعى مى کنند انقلاب را در هم بشکنند. اما هنگامى که نشانه هاى پیروزى انقلاب بر همه قدرت هاى محیط آشکار شود 🔹 گروهى از مخالفان تاکتیک و روش عملى خود را تغییر داده، ظاهراً تسلیم مى شوند اما در واقع یک گروه زیر زمینى مخالف را تشکیل مى دهند. 🔸اینها که به خاطر داشتن دو چهره مختلف، منافق نامیده مى شوند،خطرناک ترین دشمنان انقلاب اند، زیرا موضع آنها کاملاً مشخص نیست تا مردم انقلابى آنها را بشناسند و از خود طرد کنند، بلکه در لابلاى صفوف مردم پاک و راستین، و حتى گاهى در پست هاى حساس نفوذ مى کنند. 🔹انقلاب اسلام، نیز در برابر چنین گروهى قرار گرفت، یعنى تا زمانى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) از مکّه به مدینه هجرت نکرده بود، مسلمانان حکومتى تشکیل نداده بودند. 🔸اما پس از ورود پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مدینه ، نخستین پایه حکومت اسلامى گذارده شد، و پس از پیروزى در جنگ بدر ، این مسأله آشکارتر گشت، یعنى رسماً حکومت و دولتى کوچک اما قابل رشد تشکیل گردید. 🔹اینجا بود که منافع بسیارى از سردمداران مدینه مخصوصاً یهود که در آن زمان مورد احترام عرب ها بودند به خطر افتاد، احترام یهود در آن زمان بیشتر به خاطر این بود که اهل کتاب و مردمى نسبتاً با سواد، و از نظر وضع اقتصادى، پیشرفته بودند، و همانها بودند که پیش از ظهور پیامبر(صلى الله علیه وآله) بشارت چنین ظهورى را مى دادند. 🔸افراد دیگرى هم در مدینه بودند که داعیه ریاست و رهبرى مردم داشتند، ولى با هجرت رسول خدا حساب ها به هم خورد، سران ظالم و خودکامه و اطرافیان غارتگر آنها دیدند، توده هاى مردم به سرعت به پیامبر(صلى الله علیه وآله)ایمان مى آورند، 🔹حتى خویشاوندان خودشان، آنها بعد از مدتى مقاومت دیدند چاره اى نیست جز این که ظاهراً مسلمان شوند. زیرا نواختن کوس مخالفت و قرار گرفتن در جبهه مقابل، علاوه بر مشکلات جنگ و صدمه هاى اقتصادى، خطر نابودى آنها را در بر داشت به ویژه این که عرب تمام قدرتش قبیله او بود و قبیله هاى آنها غالباً از آنان جدا شده بودند. 🔸روى این اصل، راه سومى انتخاب کردند، و آن این که ظاهراً مسلمان شوند و در خفا نقشه در هم شکستن اسلام را طرح ریزى کنند. 🔹کوتاه سخن این که بروز نفاق در یک اجتماع معمولاً معلول یکى از دو چیز است: نخست پیروزى و قدرت آئین انقلابى موجود و تسلط آن بر اجتماع. و دیگر ضعف روحیه و فقدان شخصیت و شهامت کافى براى رویاروئى با حوادث سخت. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 @tadabbor_quran