مسئولیت دولت و مردم در بازارهای نامولد این سوالی است که ذهن بسیاری، از جمله دارندگان نقدینگی و سرمایه را مشغول ساخته. پاسخ به این سوال چنانچه در چارچوب ملاحظات اقتصاد کلان باشد، می تواند نجات بخش گردد و چنانچه صرفا در چارچوب منافع فردی تعریف گردد، امکان ورشکستگی همه اقتصاد را فراهم می سازد. با نهایت تاسف باید عرض کنیم که فرهنگ فعلی جامعه ایرانی که روزگاری منطبق بر تولید و کار بوده، امروزه در سایه‌ی بی تدبیری حکمرانی اقتصادی، تبدیل به فرهنگ کسب ثروت بادآورده شده است. به گونه ای که رهبر انقلاب در تاریخ نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ به شدت نسبت به این نوع فرهنگ هشدار می دهند و بیان می دارند که ثروت باید ناشی از کار، سعی و تلاش باشد و باید فرهنگ ثروت بادآورده را در کشور متوقف کرد. در آسیب شناسی این چالش اقتصادی ویرانگر، یک بخش، مردم دخیل هستند که باید بدانند سرمایه گذاری در بازارهای نامولد مثل طلا، دلار و ... اگرچه ممکن است سودهایی را در کوتاه مدت برایشان ایجاد کند ولکن در بلندمدت اثرات منفی آن بر کل اقتصاد خواهد گذاشت و فرزندان و نسل‌های بعدی را با چالش های کلان اقتصادی مواجه می کند. ضمن اینکه منطبق بر فرهنگ ایرانی_ اسلامی ما، برکت و رشد جامعه در تلاش و سعی نهفته است نه در فعالیت های که ارزش اقتصادی ندارند. لازم است به ابعاد فرهنگی تولید و رشد اقتصادی با نگاه به ذهنیت‌های فردی و اجتماعی توجه کرد و نسبت به تقویت فرهنگ سهم‌آفرینی در رشد اقتصادی کشور به‌جای نگاه سهم‌خواهی حساس بود. مردم ما باید مسئولیت خود را در اقتصاد بپذیرنند و با رفتار اقتصادی صحیح تقویت‌کننده‌ی زیرساخت اجتماعی برای حمایت و پشتیبانی تولید و مانع‌زدایی از آن باشند. اما بخش مهمتر این آسیب شناسی، ترک فعل های حاصله در حکمرانی اقتصادی است. بالاخره انسان ها غالبا منفعت طلب و ریسک گریز می باشند. وقتی فعالیت های نامولد بدون محدودیت و موانع، سودی بیشتری از تولید داشته باشند و تورم به معنای کاهش ارزش پول ملی، به صورت مزمن اقتصاد را فرا گرفته، مشارکت مردمی به جای حرکت به سمت تولید، به سمت فعالیت های نامولد حرکت می کند. لذا دولت باید تلاش نماید در گام اول اولا هر چه سریعتر تورم را در سطوح حداقل قرار دهد و ثانیا با ابزار هایی که در اختیار دارد، مثل مالیات و رصد معاملات سوداگرایانه، رقیب فعالیت های تولیدی در کشور به شدت تضعیف شود و فعالیت های فاقد ارزش، پرهزینه گردند تا زمینه حضور مردم در تولید ایجاد شود. بنابراین مهار تورم با فعالیت های فاقد ارزش اقتصادی ارتباط مستقیم دارند و دولت و مردم می بایست در این زمینه احساس مسئولیت کنند. چه اینکه در اقتصاد ایران، حجم نقدینگی کمتر از بسیاری از کشورهای توسعه یافته است، اما سلطه و آزادی کامل فعالیتهای سفته بازانه، و به تبع اینها هجوم نقدینگی به فعالیتهای نامولد، از عوامل تورم های بالا در اقتصاد است. @tahlileghtesadi