✴️حراج سرمایه نظام در بازار سرمایه
📝علی محمدی
🔺عدم شفافیت و رانت اطلاعاتی در سایه عدم نظارت نهاد ناظر بر بازار و چند صدایی در حکمرانی اقتصادی، بلای جان بازار سرمایه و بالاخص سهامداران خرد شده است. مرداد سال ۱۳۹۹ بود که اختلاف بین دو نهاد سیاست گذار اقتصادی یعنی وزارت نفت و اقتصاد بر سر عرصه صندوق های ETF، شوک بزرگی را بر بازار سرمایه تحمیل کرد و آن را وارد یک روند نزولی می نماید تا بزرگترین ریزش تاریخ خود را رقم بزند. موضع گیری های متناقض همچون اختلاف دولت و مجلس فعلی بر سر تعیین نرخ ارز پایه نیز، یکی دیگر از این موارد است که بر بازار سرمایه اثر منفی گذاشت و از این نمونه ها، مصداق های زیادی وجود دارد. برای مثال، افشای نامه دولت در خصوص نرخ خوراک پتروشیمی ها در اردیبهشت ماه و اکنون نیز ارائه اطلاعات خلاف واقع توسط شرکت ملی پالایش و پخش نفت.
🔸موضوع از این مسائل گسترده تر است. به گونه ای که حتی خود نهاد ناظر نیز دچار ضعف است.سوال اساسی اینکه اگر مکانیزم و سازوکار گزارش گیری و شفافیت اعمالی توسط نهاد ناظر بر شرکتها درست به سهامداران علامت می دهد، پس چگونه تخلف ۹۲ هزار میلیارد تومانی فولاد مبارکه به وقوع پیوسته و شناسایی نشده است؟ اگر قرار باشد این مکانیزم به درستی عمل نکند در این صورت سازوکار سازمان بورس برای حمایت از سهامداران خرد چیست؟ چرا در حمایت از بازار و سهام داران این سازوکارها اصلاح نمی شود و صرفا به بهانه حمایت از آنها در زمان ریزش بورس به صندوق های حامی بازار، نقدینگی تزریق می گردد؟ سیاستی که تاکنون چندان موثر نبوده است و سود آن به جیب حقوقی ها رفته است.
🔸ناهماهنگی میان مسئولین باعث می شود تا سایه سنگین بیاعتمادی دوباره بر بورس تهران سایه افکند. در این بین مسئولیت از بین رفتن سرمایه مردم و سلب اعتماد از بازار سرمایه در بورس که متاثر از اشتباهات و ناهماهنگی مکرر است، متوجه چه افرادی می باشد؟ آنچه در بازار سرمایه آب می شود، دارایی سهامداران خرد نیست، بلکه اعتماد مردم به عنوان بزرگترین سرمایه نظام است که هر روز بیشتر آسیب می بیند.
🔸 به نظر می رسد فقدان شفافیت ، ضعف نهاد ناظر و عدم نظارت بر حقوقی ها، راه را برای انحراف بورس از کارکرد اصلی خود فراهم کرده است. از این منظر اصلاح قوانین و نهادهای ناظر بر سازمان بورس موضوعی ضروری به نظر می رسد.
@tahlilrahbordi