انصاف عصر پنج شنبۀ سیزده خرداد 95 بود. برای شرکت در نماز جماعت آیت الله خرازی به مدرسۀ فیضیه رفته بودم. کمی زود رسیدم. به انتظار وقت اذان نشسته بودم که به طور خیلی اتفاقی یکی از دوستان خوب قدیمی ام را بعد از مدت ها زیارت کردم. از هر دری سخنی گفتیم، تا اینکه رشتۀ کلام آمد و آمد تا رسید به مرحوم دکتر یدالله سحابی. آری همان دکتر سحابی معروف، رفیق شفیق مهندس مهدی بازرگان که عضو نهضت آزادی بودند. او می گفت آقای سحابی آدم بی انصاف و غرض ورزی نبود و پس از آنکه در مقطعی‌ از قوای‌ مجریه‌ و مقننه‌ خارج‌ شد هرگز بی انصافی و غرض ورزی ننمود. رفیقم حتی مدعی بود که رهبر معظم انقلاب تعریف و تمجیدات خاصّی از دکتر سحابی دارند. با تعجب به سخنان او گوش می دادم. البته سن و سال من اجازه نمی دهد که از دوران آنها چیزی در خاطرم باشد. فقط به رفیقم گفتم: این را می دانم که آقای دکتر سحابی و مهندس بازرگان راهشان را از امام عزیز جدا کردند. شب که به منزل رفتم، ذهنم به همین موضوع مشغول بود. واقعا ایشان بعد از آنکه از حاکمیت خارج شد، به وادی غرض ورزی و بی انصافی نرفت؟ ما که هرچه شنیده ایم، افرادی که ریزش می کنند، آرام نمی نشینند و گوشه و کنار کارهایی می کنند. کنجکاو شده بودم تا حقیقت را بدانم. تا اینکه متن پیام آقا را که به مناسبت فوت دکتر سحابی صادر نموده بودند، پیدا کردم و خواندم. دو نکتۀ جالب در پیام آقا بود که انگیزۀ اصلی ام برای نوشتن این یادداشت شد. نکتۀ اول اینکه: رهبر انقلاب با این تعابیر از شخصیت دکتر سحابی یاد نموده بود: "مردی‌ با ایمان، با حقیقت، خوش‌ روحیه، ‌مقاوم‌، دیندار، متعبد و درست‌ کردار" و نکتۀ دوم اینکه: رهبر انقلاب از دورانی که دکتر سحابی به هر دلیلی از گردونۀ انقلاب خارج شد، اینگونه یاد می کنند: "در دوران‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ پس‌ از مقطعی‌ که‌ وی‌ از قوای‌ مجریه‌ و مقننه‌ خارج‌ شد، اختلاف‌ برخی‌ از دیدگاههایش‌ با مسؤولان‌ کشور، وی‌ را به‌ وادی‌ بی‌انصافی‌ و غرض‌ ورزی‌ سوق‌ نداد" دوستان عزیزم! مقصود حقیر از نوشتن این مطالب، پرداختن به شخصیت دکتر سحابی نیست. بلکه آن انگیزه ای که مرا بر آن داشت تا این مطالب را بنویسم، ضرورتی است که ما امروز به شدت نیازمند رفتارهایی از جنس رفتار دکتر سحابی و حضرت آیت الله خامنه ای، می باشیم. این دو بزرگوار، یک درس واحد به همۀ ما آموزش می دهند و آن رعایت انصاف است. از دکتر سحابی می توان آموخت که باید در هر حال انصاف داشت و از غرض ورزی پرهیز نمود. حتی آنجایی که شرایط به نفع تو نیست، باز هم باید به اصول اخلاقی پایبند بود. و از انصافی که حضرت آقا در پیام خود به خرج داده اند نیز باید درس گرفت. هر چند که همه می دانیم، راه و روش سیاسی آقا با شخص دکتر سحابی تفاوت بسیاری دارد ولی این تفاوت دیدگاه باعث نشده تا رهبر بزرگوار، خصلت های ارزشمند شخصیت دکتر سحابی را نبیند. اخلاق این دو مرد بزرگ، برگرفته از آموزه های قرآن کریم می باشد. به فرمودۀ قرآن، سخت ترین دشمن مسلمانان، یهودیان می باشند. یهودیان توطئه و فتنه های بسیاری علیه مسلمانان انجام دادند. با این حال خداوند در مواجهۀ با یهودیان جانب انصاف را از دست نداده است. به طور مثال در آیۀ 75 سورۀ آل عمران به امانتداری گروهی از یهودیان اشاره کرده است و می فرماید: "در میان اهل کتاب کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری به تو باز می گردانند و گروهی دیگر نیز هستند که اگر یک دینار به عنوان امانت به آنها بسپاری به تو باز نمی گردانند مگر زمانی که بالای سر آنها ایستاده و بر آنها مسلط باشی" دوستان عزیزم! خداوند متعال به خاطر خیانت گروهی از یهودیان در امانت داری، همۀ آنها را محکوم نمی کند واین همان درس مهم انصاف می باشد. علیرضا نظری خرّم/ شهر مقدس قم/ 17 خرداد 95