جگرم کباب شد! در طول دوران مدرسه از درس جغرافی بهترین نمرات را می گرفتم. جذاب ترین زنگ برایم، زنگ کلاس جغرافی بود. الان هم برخی از دوستان وقتی به دنبال آدرس جاده ای، شهری، خیابانی یا کوه و کمری می گردند، گاهی به بنده زنگ می زنند! از قضا آخریش همین دیشب بود که برای یکی از رفقا نسخه ای برای رفتن به یکی از کوی و برزن های پیچ در پیچ تهران پیچیدم. حاج آقا! راستش را بگو ببینیم حالا چی شده که روز عید قربانی یاد جغرافی و کلاس درس مدرسه و این حرف ها افتاده ای؟ نکنه که به کوه و دشت و دمن زده ای؟ نه بابا! در خانه نشسته بودم که در حال مطالعۀ احوالات یکی از اصحاب خاص امام عسکری علیه السلام، چیزی دیدم که هوایی ام کرد تا دو کلمه بنویسم. راستش را بخواهی در کتاب "رجال نجاشی" خواندم که در میان یاران خاصّ و نزدیک امام هادی و امام عسکری علیهما السلام آقایی بوده به نام احمد فرزند ابراهیم فرزند اسماعیل. جناب نجاشی در احوالات این احمد آقا نوشته که او در علم جغرافیا کتابی داشته به نام "اسماء الجبال و المیاه و الأودية" که ترجمۀ فارسی نام کتابش می شود: "نام کوه ها، آب ها و درّه ها". برایم جالب بود که حدود هزار و دویست سال پیش در میان شاگردان خاصّ اهل بیت علیهم السلام افرادی با روحیۀ طبیعت گردی، جهانگردی و ماجراجویی وجود داشته اند. فقط چیزی که غافلگیرم کرد اینکه این احمد آقای ما در عین حال که از یاران خاصّ دو امام شیعه بوده با متوکّل، خلیفۀ عبّاسی هم برای مدتی نسبتاً طولانی می پلکیده، تا جایی که ندیم و یار غار خلیفه می شود! در اینکه همچون اویی را با دربار خلیفۀ عباسی چه کار، مرحوم مامقانی نوشته که او به ملاحظاتی، ملازم دربار خلیفه بوده است (تقربه لرجال الدولة العاصبة على بعض الوجوه). اما قدر مسلّم این است که احمد آقا با امامان عصر خود رابطه تنگاتنگی داشته و بنا به گفته شیخ طوسی در کتاب الفهرست، همۀ جیک و بیکش را با امام عسکری علیه السلام در میان می گذاشته است ( وله معه مسائل و اخبار). البته چوب هم‌پیالگی با حاکمان را هم خورد و به واسطۀ اختلاف اندکی که با خلیفه پیدا کرد برایش پاپوشی دوخته و او را به شهر تکریت تبعید کردند (نفاه إلى تكريت). وقتی خواندم که در تبعیدگاه، به دستور متوکّل، نرمۀ گوشش را بریده اند، به قول امیر خسرو دهلوی جگرم کباب شد! (فأمره بقطع اذنه) آقایون! شرمنده، از کلاس جغرافی به کجاها که نرفتیم!! علیرضا نظری خرّم/ شهر مقدس قم/ 10 شهریور 96