کهنهزخم
در مخزن کتابخانهٔ آیةالله مرعشی نجفی بودم. جلد سوم کتاب ربیعالابرار را برای یافتن حدیثی برداشتم. چند ورق زدم. خیلی اتفاقی در صفحه ۴۵۹ دیدم که زَمَخشَری نوشته است:
محمدبنعلی (امام باقر علیهالسلام) در حال غسلدادن پیکر پدرشان، علیبنحسین بودند. آثاری از زخمهای کهنه مشاهده شد.
برخی از شیعیان که با چشمان اشکبار و دلهای حزین، نظارهگر این صحنه بودند به ناگاه صدای شیون و فغانشان به هوا برخاست.
آنهایی که تاب حرفزدن داشتند علت این کهنهزخمها را سوال کردند. محمدبنعلی در پاسخ فرمودند: بارندگی در مدینه کم شده بود. همسایهها بهسختی، آب مورد نیاز خود را تأمین میکردند. پدرم زینالعابدین علیهالسلام برای کمک به همسایهها با دَلو از راههای دور آب تهیه میکردند و آن را به دوش کشیده و به درب خانۀ همسایههای ناتوان میبردند.
این کهنهزخمها یادگار آن روزهاست.
دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
قم