-تَناسُخ!
- دل شکستی و شبی یک نفر از جنسِ خودت ، خنده‌ای تلخ به چشمانِ تَرَت خواهد زد ..! -تَناسُخ!
- من بودم و دل بود و کناری و فراغی این ‹ عشق › ، کجا بود که ناگه به میان جَست ؟! -تَناسُخ!