یک هفته در لذت فهم «الزناد القادح» ایده‌ای برای زیارت: بررسی فقه‌الحدیثی کلمات زیارت‌نامه‌ها می‌گفت: در زیارت مطلقه امیرالمؤمنین به این فراز رسیدم: «وَ الزِّنَادِ الْقَادِحِ‏» السَّلَامُ عَلَى أَبِي الْأَئِمَّةِ وَ خَلِيلِ النُّبُوَّةِ الْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ السَّلَامُ عَلَى يَعْسُوبِ الدِّينِ وَ الْإِيمَانِ وَ كَلِمَةِ الرَّحْمَنِ السَّلَامُ عَلَى مِيزَانِ الْأَعْمَالِ وَ مُقَلِّبِ الْأَحْوَالِ‏ وَ سَيْفِ ذِي الْجَلَالِ وَ سَاقِي السَّلْسَبِيلِ الزُّلَالِ السَّلَامُ عَلَى صَالِحِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ الْحَاكِمِ يَوْمَ الدِّينِ السَّلَامُ عَلَى شَجَرَةِ التَّقْوَى وَ سَامِعِ السِّرِّ وَ النَّجْوَى السَّلَامُ عَلَى حُجَّةِ اللَّهِ الْبَالِغَةِ وَ نِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ وَ نِقْمَتِهِ الدَّامِغَةِ السَّلَامُ عَلَى الصِّرَاطِ الْوَاضِحِ وَ النَّجْمِ اللَّائِحِ وَ الْإِمَامِ النَّاصِحِ وَ الزِّنَادِ الْقَادِحِ‏ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. از هر کسی پرسیدم، نمی‌دانست... یکی گفت: الله العالم! تا این‌که در این میان یک عرب به داد من رسید و گفت: «زناد» یعنی آتش‌دان، امروزه فندک را زناد می‌گویند! خب! حالا «قادح» یعنی چه؟! باز هم پی‌گیر شدم. یکی گفت: یعنی جرقه، آتشی که می‌پرد، همان آتش اولیه‌ای که فندک را روشن می‌کند. نهایتاً فهمیدم «و الزناد القادح» یعنی کانون روشنایی و نور. یک هفته در لذت فهم این معنا بودم، علی یعنی آغازکننده روشنایی. ** نکته 1: هم باید همتی برای کشف ناشناخته‌هایی از این دست داشت. نکته 2: و هم باید مفاتیحی به همین سبک داشت: مفاتیحی با حاشیه‌ای از تعابیر و مصطلحات (تقریباً شبیه قرآن با ترجمه جناب آقای بهرام‌پور) نکته3: برای همین علی علیه‌السلام باب علم است، علمی که آن هم نور است (العلم نور) و علی که آغازگر روشنایی است: روشنایی که طفیلی‌اش علم هم هست. 🔻فصل "طلبه دانش‌جو در مدار نجف" 📚 از کتاب: "دل‌بری برگزیده‌ام که مپرس" (خاطرات، خطورات و مخاطرات یک خادم) @tanhaelaj