💠 منبع یابی ▪ بخش چهارم: أخذ بالتوسط در تهذیب گذشت که یکی از راه های کشف این که مولف، بی واسطه به منابع مراجعه کرده یا به واسطه‌ی کتاب های دیگر، مقایسه‌ی ترتیب مطالب مولف با ترتیب مطالب منابع اولیه و منابع میانی است. اما چنانکه واضح است این شیوه تنها در فرضی قابل اجرا است که منابع میانی و منابع اولیه در دسترس باشد (مانند مثال کتاب المزار) و در غیر این صورت باید شیوه های دیگری را به کار گرفت. (۱) در این شیوه ها ابتدا باید اصل اخذ بالتوسط و این که مولف بی واسطه به منبع مراجعه کرده یا با واسطه از منبع اخذ کرده است را بررسی کرد و در گام بعد، اگر اخذ بالتوسط ثابت شد، تلاش کرد که آن منبع واسطه را شناسایی کرد. به عنوان مثالی برای این بحث روایت ذیل از تهذیب را مورد واکاوی قرار می دهیم: «النوفلي عن السكوني عن أبي عبد الله ع أن محمد بن أبي بكر رحمه الله كتب إلى أمير المؤمنين ع يسأله عن رجل مجنون قتل رجلا عمدا فجعل الدية على قومه و جعل عمده و خطأه سواء» (تهذیب، ج۱۰، ص۲۳۲) در اولین گام، باید بررسی کرد که آیا این حدیث، مستقیما از کتاب نوفلی اخذ شده است یا به واسطه‌ی منبع دیگری بوده است. نوفلی تنها ۱۶ بار در ابتدای اسناد تهذیب قرار گرفته است. از این ۱۶ مورد، دو مورد در باب الزیادات کتاب حج در جلد ۵ است و ۱۴ مورد دیگر در همین کتاب الدیات جلد ۱۰. چنانکه سابقا گذشت هر چه به مجلدات پایانی تهذیب نزدیک می شویم اخذ بالتوسط بیشتر می شود. خصوصا در جلد دهم، افراد متعددی (حدود ۱۱۵ نفر) در ابتدای اسناد قرار گرفته اند که در سائر مجلدات در ابتدای اسناد ذکر نشده اند. به نظر می رسد که مرحوم شیخ در مجلدات قبلی تنها با نام مولفین مشهور (مانند حسن بن محبوب، حسین بن سعید، احمد بن محمد بن عیسی، سهل بن زیاد و ...) اخذ بالتوسط می کرده اند اما در جلد دهم، به جهت تسریع در اتمام کتاب، افراد بیشتری از سند را حذف و اسناد را با نام مولفین غیر مشهور نیز آغاز می کرده اند. در مورد ابواب الزیادات نیز گذشت که اخذ بالتوسط در این ابواب زیاد است. در مورد آن دو روایتی از نوفلی هم که در ابواب الزیادات حج آمده است قرائن روشنی بر اخذ بالتوسط وجود دارد. بنا بر این در مورد این روایتِ نوفلی نیز اولا احتمال اخذ بالتوسط زیاد است؛ بلکه این مطلب که روایات نوفلی (یعنی به این نحو که نوفلی در ابتدای سند باشد) به استنثای دو روایت ابواب الزیادات حج که در آنها اخذ بالتوسط روشن است، تماما در کتاب الدیات جلد دهم آمده است (مانند حدود ۱۱۵ نفر دیگر)، به ضمیمه‌ی این که نوفلی کتابی در خصوص دیات نداشته است (در رجال نجاشی کتاب التقیة و کتاب السنة به او نسبت داده شده) شاهد اخذ بالتوسط در مورد این روایت است. اگر نوفلی کتابی در دیات داشت وجهی برای اختصاص این موارد به کتاب الدیات بود و الا نمی توان پذیرفت که اخذ از کتاب نوفلی تصادفا در کتاب الدیات رخ داده است؛ یعنی نمی توان پذیرفت که اخذ از کتاب نوفلی تصادفا تنها در بابی صورت گرفته است که اخذ به توسط در آن فراوان است. خصوصا این که این ١۴ مورد پراکنده ذکر شده اند و حتی دو مورد از آنها پشت سر هم نیستند. در جلد دهم تهذیب، مرحوم شیخ دیگر به صدد شرح مقنعه و مراعات ترتیب آن نیستند، لذا به هر منبعی که مراجعه می کرده اند احادیث آن را در موضوع مد نظر، پشت سر هم ذکر می کرده اند. قرائن روشنی وجود دارد که در جلد دهم به منابعی مانند کتب صفار، کلینی، محمد بن احمد بن یحیی، محمد بن علی بن محبوب، حسین بن سعید و احمد بن محمد بن عیسی مراجعه می کرده اند و مثلا پنج حدیث از صفار به دنبال هم آورده اند و سپس تعدادی روایت از کتاب دیگر و به همین نحو، مجموعه مجموعه روایات را آورده اند. لذا پراکندگی این ۱۴ روایت نوفلی نیز شاهد عدم اخذ از کتاب نوفلی است؛ بسیار مستبعد است که در کتاب نوفلی هیچ دو روایتی مضمون متقارب نداشته باشند که در کنار هم آورده شوند. در نتیجه به نظر می رسد که این روایات با وجود این که نوفلی در ابتدای اسناد آن قرار گرفته، از کتاب نوفلی اخذ نشده است و باید به جستجوی منبعی پرداخت که مرحوم شیخ به واسطه‌ی آن این احادیث را از نوفلی نقل کرده اند. ______ ۱- بنا به گفته‌ی استاد، کشف اخذ بالتوسط شیوه های زیادی دارد که به برخی از آنها در مقاله ای چاپ نشده که حدود ۲۵ سال پیش نگاشته اند، اشاره کرده اند. برگرفته از درس خارج فقه ۹۵/۷/۲۸ @Taraaif