✍ در زمان حکومت پهلوی سیدی از علمای ساکن تهران که در یکی از مساجد در حوالی خیابان ری امام جماعت بود از کنار مغازه‌ای می‌گذرد که در آنجا خانمی با وضع حجاب غیرمتعارفی در حال خرید بود. این سید به آن کاسب می‌گوید: فلانی معامله با بی‌حجاب نکن و نان خودت را خراب نکن. از قضا این خانم که همسر یکی از افسران اطلاعاتی بود، این ماجرا را برای همسرش تعریف میکند و این موجب می‌شود که آن سید را دستگیر کنند. وقتی خبر دستگیری این آقا تحت عنوان نهی از منکر به گوش مرحوم رسید به قدری عصبانی شد که بلافاصله گوشی را برداشت و به رئیس شهربانی تلفن کرد که اگر این سید امشب آزاد نشود قلب تو را از کار خواهیم انداخت و به شدت او را تهدید کرده بود. این تهدید موجب شد که بلادرنگ سید را آزاد کنند. او وقتی متوجه می‌شود که با پیگیری و حمایت مرحوم نواب آزاد شده است به اطرافیان خود می‌گوید که باید در حمایت از نهضت نواب قیام کنیم. این خبر که به گوش مرحوم نواب رسیده بود با خنده گفته بود: بله آقایان قیام می‌کنند اما به کلام، نه به عمل! این جمله حکایت از گله‌مندی نواب داشت. 📚روایات و خاطرات سید مهدی امام جمارانی ج۱ ص۱۶۷ 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran