eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
58 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر 📃به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📚صاحب از مرحوم از سالکان دلسوخته راه خدا نقل می‌کند: در سفر مکه چون به مدینه مشرف شدم، روزی برای زیارت قبور ائمه شریف رفتم و چون قبور ویران چهار امام علیهم السلام را دیدم گریه مرا دست داد به طوری که بی خود شده و روی زمین حرم افتاده می‌بوسیدم و گریه می‌کردم. عسکرهای سعودی آمده مرا بلند کرده و کشان کشان به اداره برده از من تعهد گرفتند که دیگر آنجا نروم و مرا آزاد کردند. من به حرم حضرت رسول الله ص رفته و عرض حال کردم و شکایت که تا کی ما این گونه شدائد را ببینیم. پس از ساعتی بیرون آمدم ولی با اینکه از طرف عسکرها و اداره امر به معروف آنان ممنوع از تشرف به بقیع شریف بودم، اما عشق آن بزرگواران مرا تحریک نموده و بی‌اختیار به طرف قبرستان بقیع رفتم و چون به درب قبر ستان رسیدم درب بسیار عالی و صحن و سرای عجیب و بدیعی دیدم که در هیچ یک از مشاهد مشرفه عراق و ایران ندیده بودم. کفش‌هایم را در آورده و وارد صحن شدم دیدم حرم مطهر با گنبد و مناره‌های طلای رفیع و ایوان بسیار باصفائی که هرگز مثلش را ندیده بودم می‌باشد. تعجب کردم که از دیروز عصر تا کنون این بناء مجلل را کی ساخته است؟! پس با ذوق و شوق فراوان به طرف حرم ائمه علیهم السلام روان شدم ولی هیچ کس را نمی‌دیدم. تا به ایوان رسیدم مشاهده کردم که سید بزرگواری که عمامه سبز بر سر ....درب حرم ائمه ع ایستاده و با یک هیبت و وقار تمام دربانی ائمه ع را می نماید گفتم خدایا این آقا کیست که این اندازه مقام دارد دربان امامان است و نزدیک رفتم دیدم مرحوم مغفور ( ) است خوشحال شدم و رفتم با او مصافحه و معانقه کنم ناگهان دیدم کنار قبور ویران شده آنها ایستاده ام و از آن مناظر هیچ اثری نیست. دانستم که باطن مشاهد آن است که دیدم و فهمیدم مرحوم نواب مقام بلندی نزد اجدادش دارد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ آیت‌الله از مفاخر ، نحوۀ آشنایی خود با را چنین شرح می‌دهد: ✨«بنده در آن ۷ سالی که در تهران در بودم، با آقایان حجت‌الاسلام و المسلمین و حجت‌الاسلام و المسلمین آقای هم‌حجره و هم‌مباحثه بودم، ولی ظهرها منزل می‌رفتم و شب در مدرسه می‌ماندم. لذا یکی از روزها آمد در حجرۀ بنده نشست و گفت: اجازه می‌دهید من شب مهمان شما باشم؟ گفتم: اهلاً و سهلاً. ایشان آمدند و شب را در حجرۀ ما بودند. صحبت شد. گفتم: از کجا آمده‌ای؟ گفت: از نجف آمده‌ام. خیلی با حرارت حرف می‌زد: گفت: چطور شما در مقابل کسروی که اینجور اباطیل می‌گوید اقدامی نکرده‌اید؟ گفتم: ما هنوز طلبه هستیم. گفت: من نجف بودم، وقتی این جریان را شنیدم که کسروی علیه ائمه اطهار(ع) صحبت‌هایی کرد، مصمم شدم بیایم تهران در واقع جلوی او بایستم و با او احتجاج بکنم... موقع شب بعد از مطالعه خوابیدیم. ایشان برای نماز شب بلند شدند و ما هم نصف شب برای نماز شب بلند می‌شدیم. شهید نواب صفوی نماز شبی با حضور قلب به‌جا آورد. چنان سبحان ربی العظیم و بحمده و تسبیحات را می‌گفت که اشک از چشمانش جاری می‌شد. خیلی منقلب بود. من به حقیقت پی بردم که این شخصیت انسان فوق‌العاده‌ای است. آدم معمولی نیست.» 🍃به گفتۀ آیت‌الله حائری تهرانی، شهید نواب صفوی پس از یک هفته اقامت در مدرسۀ مروی، مسافرت‌هایی داشت و از آن پس هفت هشت روز یکبار به مدرسۀ مروی می‌آمد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 ۱۳۲۷ش، حضور آیت‌الله و همراهانش در مسجد امام (مسجد شاه سابق) ✍ روز جمعه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۲۷ مسجد سلطانی ناظر عظیم‌ترین اجتماع پرشکوهی بود که بعد از شهریور ۲۰ تا آن روز برپا شده بود. مسجد مملو از جمعیت و از خیابان‌های اطراف هم عبور و مرور قطع شده و اتوبوس های اطراف از کار افتاده بود. در آن ایام ریاست تبلیغات با آقای مدیر مجله صبا بود و او هم دستور داد که دو ساعت رادیو را به وصل و جریان میتینگ را پخش کنند. در آن میتینگ الله_کاشانی و آقای هم شرکت کرده بودند و فشار جمعیت در صحن مسجد به قدری بود که نرده های آهنی جلوی شبستان شکست. ابتدا سرودی به وسیله عده‌ای از جوانان دسته جمعی خوانده شد. بیت اول آن این بود: ما جوانان ایران زمینیم / ما فدائیان اسلام و دینیم سپس قطعنامه‌ای که مبنی بر اظهار همدردی با اعراب فلسطین صادر شده بود دو بار قرائت گردید و پس از آن پیرامون حملات وحشیانه یهود و لزوم کمک به مسلمانان فلسطین سخنرانی کردند. پس از پایان اجتماع، اتوبوسهایی از طرف خط‌های مختلف در اختیار جمعیت گذارده شد و تا ساعت ۹ شب مردم در خیابان های تهران تظاهرات کرده و علیه یهود و به نفع اعراب فلسطین شعار می‌دادند و از روز بعد هم محل‌هایی برای نام نویسی داوطلبین جنگ با یهود در مراکز مختلف شهر افتتاح شد و قریب ۵ هزار نفر هم برای اعزام نام نویسی کردند. 📚فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۶۹ و ۷۰ به کوشش استاد سید هادی خسروشاهی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ پس از کودتای 28 مرداد 1332، جمعیت درصدد برآمد که از منابر و مجالس عزاداری ، بیشترین استفاده را ببرد تا ضمن بیان مسائل روز کشور به تبلیغ و افشاگری علیه رژیم بپردازد. بی‌شک، استفاده از این مجالس، با توجه به اوضاع خفقانی که رژیم پس از کودتا به وجود آورده بود، کمک شایانی به ادامه‌ مبارزات علیه رژیم می‌کرد. اصغر عمری در خاطرات خود درباره‌ سخنرانی فدائیان اسلام در ( ) پس از کودتای 28 مرداد 32 چنین می‌گوید: «در عاشورای پس از 28 مرداد، فدائیان اسلام از این فرصت استفاده کردند که در مسجد شاه آن زمان، سخنرانی داشته باشند. دسته‌‌های سینه‌زن‌ها به مسجد می‌آمدند و شهید نواب صفوی از این موقعیت استفاده کرد و گفت: حالا که این جمعیت‌ها به مسجد می‌آیند، ما آنجا یک سخنرانی می‌گذاریم و این کار را هم کرد. من در آنجا محافظ منبر و بلندگو بودم، مسجد و جمعیت و آدم‌ها را از بالا خوب می‌دیدم و به آنان اشراف داشتم. در قدیم رسم بود که روز عاشورا در تمام شبستان‌های مسجد، گروه‌ها و دسته‌های گوناگون جلساتی داشتند، عزاداری می‌کردند و سینه می‌زدند، از جمله در شبستان شمال شرقی مسجد، گروهی عزاداری می‌کردند و سخنرانِ آنجا فردی به نام آقا بود که بر منبر رفته بود. دسته‌ها وارد مسجد می‌شدند و مسجد مملو از جمعیت شد. در آن زمان حکومت نظامی برقرار بود و سربازان مسلح در بین مردم حضور داشتند. بالای منبر رفت و شروع به سخنرانی کرد، او می‌گفت که ما خیال داریم با ظلم حاکمان و ستم ستمگران مبارزه کنیم. کسانی که موافق هستند و می‌خواهند با ما بیعت کنند، دست‌‌های خود را روی سرشان بگذارند. تمام مردم دست‌‌های خود را روی سرشان گذاشتند. ایشان پس از بیعت گرفتن، شروع به سخنرانی کرد و به دولت اولتیماتوم داد که ما این برنامه‌ها را داریم.» در خاطرات خود درباره سخنرانی فدائیان اسلام در محرم بعد از کودتای 28 مرداد 32 چنین می‌گوید: «ماه محرم و صفر بود و مرسوم بود که تمام دسته‌‌های مذهبی به بازار می‌آمدند، از بازار وارد می‌شدند و از مسجد امام خارج می‌شدند. روز عاشورای آن سال شهید سید عبدالحسین واحدی در مسجد امام سخنرانی کرد. در حین سخنرانی ایشان، شهید نوابصفوی با حدود سیصد نفر از جوان‌‌های دولاب پای برهنه از دولاب وارد مسجد شدند. صبح تا ظهر روزهای عاشورا را دولاب تا مسجد امام را پای برهنه طی می‌کرد. در این سخنرانی، زاهدی (نخست‌وزیر) را مورد خطاب قرار داد و گفت: آقای زاهدی این مسجد همان مسجدی است که در آن رزم‌آرا به جهنم رفت، اگر برخلاف نظر مردم ایران گامی بردارید به سرنوشت رزم‌آرا دچار خواهید شد. از میان فدائیان اسلام شهید سید عبدالحسین واحدی بیشتر از دیگران منبر داشت و سخنرانی‌های تندی علیه رژیم ایراد می‌کرد. در ده روز محرم در مسجد شاه (امام) مجالس روضه‌خوانی برگزار می‌شد و شهید واحدی در این ده شب بر منبر می‌رفت و هر شب در آن مجالس، به شاه حمله می‌کرد و می‌گفت: محمدرضا ، اعلی‌حضرت و شاه نبود بلکه «پسرک پهلوی» بود. در آن زمان هیچ‌کس جرأت نمی‌کرد این‌گونه حرف بزند.» 📚کتاب «نهضت عاشورا و تأثیرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن بر جامعه ایرانی». مرکز اسناد انقلاب اسلامی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
هدایت شده از تاریخ حوزه طهران
📷 ۱۳۲۷ش، حضور آیت‌الله و همراهانش در مسجد امام (مسجد شاه سابق) ✍ روز جمعه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۲۷ مسجد سلطانی ناظر عظیم‌ترین اجتماع پرشکوهی بود که بعد از شهریور ۲۰ تا آن روز برپا شده بود. مسجد مملو از جمعیت و از خیابان‌های اطراف هم عبور و مرور قطع شده و اتوبوس های اطراف از کار افتاده بود. در آن ایام ریاست تبلیغات با آقای مدیر مجله صبا بود و او هم دستور داد که دو ساعت رادیو را به وصل و جریان میتینگ را پخش کنند. در آن میتینگ الله_کاشانی و آقای هم شرکت کرده بودند و فشار جمعیت در صحن مسجد به قدری بود که نرده های آهنی جلوی شبستان شکست. ابتدا سرودی به وسیله عده‌ای از جوانان دسته جمعی خوانده شد. بیت اول آن این بود: ما جوانان ایران زمینیم / ما فدائیان اسلام و دینیم سپس قطعنامه‌ای که مبنی بر اظهار همدردی با اعراب فلسطین صادر شده بود دو بار قرائت گردید و پس از آن پیرامون حملات وحشیانه یهود و لزوم کمک به مسلمانان فلسطین سخنرانی کردند. پس از پایان اجتماع، اتوبوسهایی از طرف خط‌های مختلف در اختیار جمعیت گذارده شد و تا ساعت ۹ شب مردم در خیابان های تهران تظاهرات کرده و علیه یهود و به نفع اعراب فلسطین شعار می‌دادند و از روز بعد هم محل‌هایی برای نام نویسی داوطلبین جنگ با یهود در مراکز مختلف شهر افتتاح شد و قریب ۵ هزار نفر هم برای اعزام نام نویسی کردند. 📚فدائیان اسلام، تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۶۹ و ۷۰ به کوشش استاد سید هادی خسروشاهی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۱۷ دی ۴۶/ درگذشت پهلوان 📷سال ۱۳۳۶/ مرحوم تختی در حال دریافت یک جلد قرآن به عنوان هدیه از آیت‌الله طالقانی در مسجد هدایت ✍ارتباطات با روحانیت به ویژه روحانیت مبارز شاخصه مهمی برای فهم رویکرد دینی و سیاسی وی به شمار می‌رود. ارادت زیادی به و آیت‌الله سید رضا زنجانی داشت و درد دل‌هایش بیشتر پیش این دو نفر بود و در واقع آن‌ها سنگ صبور او بودند. (حماسه جهان پهلوان، ص۱۱۲) فضای و رویکرد اجتماعی آیت‌الله طالقانی هم طوری بود که اشخاصی چون تختی را به خود جذب می‌کرد. 📃 منبع ۵۸۱ ساواک پس از مرگ تختی علت حضور فعال آیت‌الله طالقانی و خانواده ایشان در مراسم ترحیم تختی را سرکشی هفته‌ای یک‌بار غلامرضا تختی به منزل آیت‌الله و احیاناً دادن کمک‌های مالی در حد مقدورات به خانواده طالقانی می‌دانست. به نظر می‌رسید مراجعات تختی به منزل آیت‌الله طالقانی و اعطای کمک‌های احتمالی در ایام زندان بودن ایشان صورت می‌گرفته است. آل‌حسینی (از بچه محل‌های تختی) نیز درباره رابطه وی با شهید حجت‌الاسلام مجتبی نقل می‌کند که در زمان زندانی بودن شهید نواب صفوی پس از ، همواره به همراه تختی به دیدار شهید نواب صفوی در زندان قصر می‌رفته‌اند. شهید نواب صفوی بچه محل تختی بود. 🌐 منبع: پایگاه اطلاع رسانی مرکز بررسی اسناد تاریخی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ در زمان حکومت پهلوی سیدی از علمای ساکن تهران که در یکی از مساجد در حوالی خیابان ری امام جماعت بود از کنار مغازه‌ای می‌گذرد که در آنجا خانمی با وضع حجاب غیرمتعارفی در حال خرید بود. این سید به آن کاسب می‌گوید: فلانی معامله با بی‌حجاب نکن و نان خودت را خراب نکن. از قضا این خانم که همسر یکی از افسران اطلاعاتی بود، این ماجرا را برای همسرش تعریف میکند و این موجب می‌شود که آن سید را دستگیر کنند. وقتی خبر دستگیری این آقا تحت عنوان نهی از منکر به گوش مرحوم رسید به قدری عصبانی شد که بلافاصله گوشی را برداشت و به رئیس شهربانی تلفن کرد که اگر این سید امشب آزاد نشود قلب تو را از کار خواهیم انداخت و به شدت او را تهدید کرده بود. این تهدید موجب شد که بلادرنگ سید را آزاد کنند. او وقتی متوجه می‌شود که با پیگیری و حمایت مرحوم نواب آزاد شده است به اطرافیان خود می‌گوید که باید در حمایت از نهضت نواب قیام کنیم. این خبر که به گوش مرحوم نواب رسیده بود با خنده گفته بود: بله آقایان قیام می‌کنند اما به کلام، نه به عمل! این جمله حکایت از گله‌مندی نواب داشت. 📚روایات و خاطرات سید مهدی امام جمارانی ج۱ ص۱۶۷ 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 به مناسبت ۱۹ مهر نهـمین سالگرد ارتحال آیت‌الله حاج سـید محمدعلی حسینی لواسانی فرزند آیةالله حاج آقا میرسید احمد لواسانی فرزند آیةاللّه حاج آقا میرزا سید ابوالقاسم حسینی لواسانی طهرانی. 🔹اساتید ایشان درحوزه طهران و نجف أشرف حضرات آیات: حاج میرسید احمد لواسانی (والد معظمشان)، حاج شیخ علی اکبر برهان، حاج سید عبدالهادی شیرازی، حاج سید أبوالقاسم خویی، شهید سید مرتضی موسوی خلخالی، حاج سید نصراللّه مستنبط، حاج سید روح اللّه خمینی 🔸هم مباحث‌ها و رفقای طلبگی ایشان حضرات آیات و حجج إسـلام: باقری کنی، حاج آقا مجتبی تهرانی، شیخ علی تهرانی، سلمان غفاری، نصراللّه شاه آبادی. 🔹حضرت آیةاللّٰه حاج در جوانی و برهـه‌ای از تاریخ معاصر در فعالیتهای اجـتماعی- سـیاسی، علماً و عملاً ورود یافته، در اوج نهضت ملی شدن صنعت نفت ایـران، از اعضای هسته مرکزی جمعیت فدائیان إسلام و از همراهان و دوستان خاص شهید نواب صفوی بودند. سالها جلسات و دورهمی‌های مخفیانهٔ و افرادش، در منزل پدری ایشان (و به دور از چشم ‌پدرشان) برگزار میگردید. همچنین ایشان مدیر مسئول نشریه #«منشور_برادری» وابسـته به جمعیت بود. ✍متن به‌قلم: محمّدمجتبیٰ طلوع شریفی (سِبط اللّواسانی) 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran