eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
58 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر 📃به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 ۳۰ دی ۷۹ درگذشت آیت‌الله حاج شیخ مهدی حائری تهرانی ایشان از سال ۱۳۵۵ که از قم به تهران بازگشتند به مدت ۳۰ سال امامت جماعت را برعهده داشتند. 📚 برشی از کتاب «تاریخ شفاهی زندگانی و خدمات اجتماعی فرهنگی آیت‌الله حائری تهرانی» درباره دوران تحصیل وی در : ▫️«در بنده حجره‌ای داشتم، دست راست، اولین حجره بود که سه نفر با هم بودیم: جناب حجت‌الاسلام آقای حاج شیخ محی‌الدین انواری، حجت‌الاسلام آقای آقا رضی شیرازی که با هم بحث میکردیم و همدرس و هم مباحثه بودیم و رسائل و مکاسب را نزد حاج شیخ میرزا محمدباقر آشتیانی خواندیم تا اینکه من در سال ۱۳۲۷ به قم مشرف شدم.» ▪️«ادبیات و عربی را نزد مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد استاد عظیم الشأن اخلاق... و نیز درس فلسفه و دوره شرح تجرید را در محضر مرحوم آیت‌الله حاج میرزا مهدی آشتیانی در مدرسه مروی فراگرفتم...» ▫️از آیت‌الله حائری تهرانی خدمات اجتماعی فراوانی به یادگار ماند: ۱. خدمات رفاهی برای طلاب حوزه علمیه قم شامل کتابخانه، طبخ غذای گرم، درمانگاه، رختشویی، لوله‌کشی آب در فیضیه، برق‌کشی حجره‌ها و... ۲. تاسیس کتابخانه مدرسه حجتیه و مرکز پژوهشی و تحقیقاتی بنیاد فرهنگی امام مهدی عج در قم ۳. تاسیس انتشارات دار العلم و دار الفکر و.. ۴. همکاری در تأسیس مؤسسه در راه حق ۵. تاسیس مرکز تحقیقات مسجد جمکران ۶. تاسیس جامعه محصلین تهرانی ۷. راه اندازی صندوق قرض‌الحسنه ۸. تاسیس مدرسه علمیه فاطمیه در قم(س) ۹. تجدید بنای چند مدرسه علمیه در تهران، قم و مشهد ۱۰. همکاری با شهید بهشتی در تأسیس مدرسه دین و دانش و... 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🇮🇷✨همه خواهیم آمد! 🇮🇷 همیشه در صحنه از گذشته تا حال 📷تصویری از حضور علما و روحانیون تهران در یکی از راهپیمایی‌های انقلاب در سال ۵۷ شیخ محمدتقی، میرزا ابوالقاسم، میرزا علی فلسفی و شیخ عباسعلی اسلامی همراه با تعدادی از وعاظ انقلابی تهران در تصویر دیده می‌شوند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
ضرورت احیاء ظرفیت جمعی حوزه تهران ✍ آمارها حاکی از آن است که تعداد طلاب و روحانیون تهران بیش از ۱۰ هزار نفر است. فرد فرد این مجموعه در هر گوشه پایتخت به فعالیت و خدمتی از تحصیل، تدریس، تبلیغ، امامت جماعت و مدیریت اشتغال دارند، اما این جمعیت به دلیل گستردگی تهران و عدم تمرکز و اجتماع طلاب، کارکردهای جمعی خود را از دست داده است. در تاریخ معاصر، اجتماع روحانیون شهر منشأ آثار فراوانی بوده که در تاریخ مشروطه و برخی از تحصن‌های صورت گرفته در آن مانند حضرت عبدالعظیم علیه السلام نمونه‌های خوبی از آن در دست است. در دوران پهلوی دوم چه در زمان نهضت ملی و چه در زمان نهضت امام خمینی (مانند تحصن در دانشگاه تهران)، این اجتماعات طلبگی بسیار موفق عمل می‌کرد. متأسفانه در حال حاضر از ظرفیت جمعی بهره‌برداری مناسبی نمی‌شود. هر از گاه فراخوان‌هایی از سوی مرکز مدیریت حوزه تهران صورت می‌گیرد اما با استقبال چندانی مواجه نمی‌شود. تصور کنید در یکی از مطالبات دینی، اجتماعی یا اقتصادی، جمعیت ۱۰ هزار نفری طلاب و روحانیون تهران در جایی مثل خیابان انقلاب، میدان بهارستان یا میدان امام خمینی و... تجمع کنند. چقدر این تجمع بزرگ اثرات بیرونی خواهد داشت! به نظر می‌رسد برای حل این مشکل، نیرویی فراتر از مدیریت حوزه تهران باید شکل بگیرد که وقتی به میدان می‌آید طیف‌های متنوعی از حوزه را فعال کند. شما تا به حال، همه علما و مدرسین تراز اول تهران را در یک جا جمع دیده‌اید؟! آنقدر ندیده‌ایم که برایمان سؤال میشود مگر چه تعداد عالم تراز اول و دوم داریم؟ تصور کنید این ظرفیت ارزشمند در تهران فعال شود. حوزه تهران حتی یک ندارد تا بتواند با بهره‌گیری از قدرت این جمع، مسائل اصلی و مهم حوزه تهران در سطح کلان را رفع و رجوع کند و زمینه‌ای برای برانگیختن ظرفیت جمعی آن باشد، در حالی که به شدت جای خالی آن در مناسبات درون‌حوزوی، مناسبات اجتماعی، و ارتباط با حاکمیت، احساس می‌شود. و البته منظور، جامعه‌ای فراتر از شورای عالی حوزه تهران است تا از ظرفیت بیشتر علمای پایتخت بهره ببرد. به علاوه ما در حوزه تهران نیازمند شکل‌گیری تشکل‌های حوزوی هستیم، با گرایش‌های مختلف تا هریک ظرفیتی برای سازماندهی و فعال کردن بخشی از جمعیت طلاب و روحانیون باشند. یک روز روحانیون مبارز تهران احساس نیاز کردند تا مجموعه‌ای فعال به نام شکل دهند. به مرور در سالهای اخیر، با کند شدن فعالیت جامعه و از دست دادن ضریب تأثیرش، امروز نیازمند شکل‌گیری تشکل‌های نوین، فعال و تازه نفس با جهت‌گیری‌های درست در مختصات نیازهای امروز حوزه و جامعه هستیم. این مجموعه‌ها که نام برده شد، در کنار هم شاید بتوانند علاوه بر زنده کردن ظرفیت جمعی حوزه تهران، برخی کاستی‌های علمی، معنوی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حوزه را آسیب‌شناسی و مرتفع کنند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📖 کتاب تألیف حجت‌الاسلام دکتر و تجدید نظر و اضافات از که هر دو از مفاخر بودند. 🔹مقدمه بر چاپ اول کتاب در سال ۱۳۵۸: «کتاب حاضر که تألیف دوست ارجمندم مرحوم دکتر محمد ابراهیم آیتی، استاد درگذشته دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران است در اثر کوشش چندساله اینجانب و کارهای بسیاری که بر روی آن انجام داده... به صورت موجود درآمده است. الحق در باب تاریخ زندگانی پیامبر بزرگوار اسلام، به کتابی بدین کمال با استناد به منابع معتبر، ابتناء بر مبانی شیعه امامیه و خصوصیات دیگر به ویژه به زبان فارسی به آسانی نمی‌توان دست یافت.» پی‌نوشت: مرحوم آیتی در یکی از روزهای جمعه (۱۷ مهرماه ۴۳) در حالی که برای درس تفسیر به طرف شمیران می‌رفت به علت تصادف در سن ۵۱ سالگی درگذشت و پیکر او از (واقع در خیابان ری نرسیده به امین حضور) تا میدان شوش تشییع و سپس به قم حمل شد و به دستور آیت‌الله مرعشی نجفی در قبرستان ابوحسین در ایوان اختصاصی علما مدفون گردید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
در آغاز در قالب فعالیت میکرد و در استقرار داشت. در آن دوره نخست، عمده اساتید این دانشکده را تعدادی از علمای تهران تشکیل می‌دادند و در واقع این دانشکده شعبه‌ای از بود. اما در زمان این دانشکده دچار دگرگونی‌هایی شده بود که گزارش زیر گویای آن است: «بی‌مذهب ترین دانشگاه‌ها در آن سالیان برخلاف نامی که بر آن گذاشته بودند دانشکده الهیات بود. یعنی از نظر حرکت‌های سیاسی و مذهبی جزو بدترین دانشکده‌ها به شمار می‌آمد. در دانشکده الهیات آقای به عنوان رئیس جریان چپ و سردمدار در دانشگاه فلسفه تدریس می‌کرد. معمولاً او مذهب را مورد تمسخر قرار می‌داد و به دلیل برخورد خودمانی با دانشجویان برای خود محبوبیتی فراهم آورده بود. خیلی مظلوم بود. آقای آریان‌پور توی دانشکده راه می‌رفت و آن مرحوم را مسخره میکرد. اما حضور شهید مطهری مانع بزرگی برای آقای آریان پور به شمار می‌آمد؛ چرا که هرگاه شهید مطهری تدریس می‌کرد آنچه را که آریانپور بافته بود ایشان پنبه می‌کرد. آریانپور خودش بارها گفته بود بدشانسی من این است که این شیخ اینجاست. البته تعابیر بسیار موهن و ناپسندی را هم برای مرحوم مطهری به کار می‌برد. ساواک ۳بار مانع از کار مرحوم مطهری شد. چند بار هم کلاس درس ایشان را در دانشکده به حالت تعطیل درآورد و اجازه حضور در کلاس را به مرحوم مطهری نداد.» 📚خاطرات هادی غفاری ص۴۴ و‌۴۵ 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 امام خمینی و ✍امام خمینی پرچمدار قیام لله در عصر اخیر و یکی از مبانی آن سلوک معنوی ایشان بود. سلوک امام در مکتب عرفانی آیت‌الله شاه‌آبادی، ایشان را به انقلابی همه جانبه در اجتماع مسلمین پیوند داد و مبارزه سیاسی نه تنها این سلوک معنوی را تضعیف نکرد که خود برخاسته از روح عرفانی امام بود. مکتب عرفانی تهران مولفه‌هایی دارد و پرچمدارانی، که امام خمینی از طریق آیت الله شاه‌آبادی منتسب به آن است. مکتب عرفانی تهران نیز گویا ریشه در مکتب سامرا دارد که در جای خود به آن پرداخته‌ایم. علاوه بر این، امام خمینی در دوران تحصیل و تدریس در قم، پیوسته با حوزه تهران و بدنه اجتماعی آن در ارتباط بود و نمونه‌های متعددی از آن در دست است‌. امام با دختر یکی از علمای تهران ازدواج کردند، با آیت‌الله کاشانی ارتباطی مستمر داشتند، ایام تعطیل را در تهران به سر می‌بردند و بعدها نیز یکی از مهمترین حلقه‌های درسی ایشان در حوزه علمیه قم متشکل از طلاب تهرانی بود. طلابی که بعدها در خط مقدم مبارزه با طاغوت قرارگرفتند. حتی نمونه‌هایی یافت میشود که نشان دهنده اهتمام ایشان به لزوم حفظ و هدایت خط مبارزه در تهران به عنوان خط مقدم این حرکت بزرگ است. از این‌رو برخی از برجسته‌ترین شاگردان امام از همان آغاز به تهران هجرت می‌کنند تا ضمن برانگیختن حوزویان تهران در مسیر نهضت، پیوند مردم با نهضت را عمیق‌تر کنند و چه خون دلها که در این راه متحمل نشدند. گرچه انقلاب از قم آغاز شد، اما در تمام سالهایی که پیشوای نهضت در تبعید به‌سر می‌برد، خط انقلاب در تهران ادامه یافت، رهبران روحانی نهضت در خط مقدم تهران به مبارزه ادامه دادند تا به پیروزی نهایی منجر شد و پیشوای نهضت به تهران بازگشت. گمان اینکه پس از پیروزی انقلاب، نقش حوزه و روحانیت در حفظ انقلاب در شهر قم تبلور می‌یابد، یک خطای راهبردی بود که موجب تضعیف خط مقدم مبارزه یعنی تهران از حضور علمای اثرگذار شد. همه چیز در تهران تقویت شد و نهاد روحانیت که نقش تربیتی و هدایتی در اجتماع دارد عمدتا منحصر در قم به فعالیت خود ادامه داد و به این ترتیب، ارتباط میان حوزه و مردم، حوزه و دانشگاه و حوزه و حاکمیت دچار ضعف شد. حوزه‌ای که با لحاظ کلیت آن، در تهران باید به صورت فعال و اثرگذار و پاسخگو ادامه می‌یافت، در قم به نهادی مطالبه گر و نه پاسخگو تبدیل شد! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍حکیم پس از تحصیل در قمشه، اصفهان و مشهد، به عزم سفر به حوزه نجف به تهران آمد و موقتا در اقامت گزید. ملاقات قمشه‌ای با آیت‌الله که در آن وقت اداره امور مدرسه را برعهده داشت، وی را از سفر به حوزه نجف منصرف کرد و به استفاده از محضر آیت‌الله مدرس و حکیم و سپس تدریس ادبیات و فقه و حکمت در دانشکده معقول و منقول پرداخت که مدت ۳۵ سال تا زمان بازنشستگی ادامه یافت و پس از آن در خانه خود به تدریس ادامه داد. 🔹حکیم الهی قمشه‌ای درباره سفر خود به تهران و ترک سفر به نجف چنین سرود: زمانه وانگهی زد خیمه‌گاهم به طهران پایتخت و تاج کشور از آن جنت پس از دوران تحصیل مرا مسکن به طهران شد مقرر به طهران آمدم تا کز ری و قم شتابم زی عراق و کوفه یک‌سر عرفت الله من فسخ العزائم به ملک ری مرا انداخت لنگر 📚زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی حکیم الهی قمشه‌ای ص۱۵ و ۱۶ 🔸پی‌نوشت: همواره در عالمانی بزرگ برای آن دلسوزی می‌کردند و با درکی صحیح از واقعیت‌های اجتماعی و وضعیت حوزه، از دانشمندان بزرگ دعوت می‌کردند تا در آن اقامت گزینند و آن را پربارتر سازند و این باوجود همه محدودیت‌هایی بود که روحانیت در دوران در شهری مثل تهران داشت. این امر منوط به فهمی درست از موقعیت راهبردی حوزه پایتخت است! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠آیت‌الله ، متوفای 29 مهر 1393؛ ✍ شخصیتی برآمده از و ذو ابعاد که بین فعالیت علمی، مدیریت اجرایی، تهذیب نفس، تعامل سازنده با جریانهای سیاسی متعدد و بعضاً متضاد، ارتباط همزمان با حوزه و دانشگاه، به خوبی جمع کرد و کارنامه‌ای ارزشمند از خود به یادگار گذاشت. آنچه اینبار و در این مختصر می‌خواهم به آن اشاره کنم، نقش اثرگذار آیت‌الله مهدوی کنی در مدیریت بحران‌های کشور در ماه‌ها و سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی است. ریاست از سوی ، در ۱۳۵۷، در آن بحران امنیتی بزرگ کشور و همزمان مدیریت روابط با دولت پرحاشیه‌ی موقت، از نقاط کمتر توجه شده در تاریخ انقلاب است. هنوز ابعاد گسترده تلاشهای ایشان در این نهاد انقلابی، عمیقاً مورد توجه قرار نگرفته است. در ادامه نیز، با شهادت شهیدان رجایی و باهنر در سال ۱۳۶۰ که می‌رفت چالشی بزرگ، مدیریت اجرایی کشور را فرابگیرد، نظر به توانمندی اجرایی و جایگاه مقبولی که آیت‌الله مهدوی کنی داشت، به عنوان نخست‌وزیر موقت در این دوره بحرانی به مجلس معرفی شد و با رأی اعتمادی ‌بی‌سابقه (۱۷۸ رأی موافق از ۱۹۶ نفر حضار)، مجلس را با خود همراه ساخت. از این‌رو می‌بینیم که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام تسلیت خود به مناسبت درگذشت آیت‌الله مهدوی کنی مینویسند: «این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و همه‌ی وزن وزین خود را در همه‌ی حوادث این سال‌ها در کفه‌ی حق و حقیقت نهاد.» 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡ظرفیت جمعی حوزه تهران کجاست؟! با تأمل بخوانید: ✍ در چند راهپیمایی اخیر تهران، چیزی که توجهم را جلب کرد، کمی حضور روحانیون بود؛ به ندرت چشمم به روحانیون می‌افتاد و این از آن جهت برایم قابل توجه است که مسئولین حوزه تهران تعداد طلاب و روحانیون تهران را بیش از ۱۲ هزار نفر می‌دانند! آنچه در اینباره به ذهن می‌رسد و نگارنده پیش از این نیز چندبار از آن سخن گفته آن است که « خود را از دست داده است.» حتی اگر مدیریت حوزه تهران فراخوانی برای تجمع طلاب و اساتید در یک مکان مثل بدهد، باز هم ظرفیت جمعی حوزه تهران به میدان نمی‌آید. در تحلیل این امر باید گفت: مدارس حوزه تهران از دیرباز هویتی مستقل و جدا از هم داشتند که هریک با محوریت یک عالم و مجتهد تراز اول اداره می‌شد و ائتلاف و ارتباط این طیف از علما، مجموعه حوزه تهران را به صورت یک واحد درمی‌آورد.‌ به علاوه ارتباطات مردمی این عالم در محله فعالیت دینی خود، ظرفیت مردمی را هم به میدان می‌آورد و به عبارتی مجتهد محله، از یک سو حلقه وصل مردم و حوزه، و از سوی دیگر بخشی از حوزه با بخشی دیگر می‌شد. ایجاد مرکز مدیریت حوزه گرچه در یک‌پارچه ساختن برنامه آموزشی مدارس، حمایت از مدارس و نظارت بر آن سودمند است، اما در کنش‌های اجتماعی و سیاسی طلاب و اساتید، بیرون از ساختار مدارس چندان مؤثر نیست. اینجاست که می‌بینیم نیرویی معنوی فراتر از نیروی سازمانی باید به یکپارچه ساختن حوزه تهران بپردازد. در گذشته‌ی حوزه تهران، در حوادث سیاسی و اجتماعی، یک نفر از علمای تراز اول تهران شخصا اعلامیه می‌داد و بر در و دیوار مدارس و مساجد نصب می‌شد. یا چند نفر از علما که با هم پیوند داشتند، اعلامیه‌ای واحد با چند امضا صادر می‌کردند. گاهی نیز در امور کلان‌تر برخی از فضلای فعال حوزه با یک متن اعلامیه به نزد ده‌ها نفر از علمای تهران می‌رفتند و با جلب موافقت ایشان، اعلامیه‌های واحد با امضاهای بسیار منتشر می‌کردند که ظرفیت جمعی حوزه تهران را برمی‌انگیخت. راقم این سطور چنین گمان دارد که اگر امروز نیز از ظرفیت فرد فرد علمای تراز اول تهران در رویدادهای اجتماعی و سیاسی استفاده شود، برکات بسیاری در برانگیختن ظرفیت جمعی حوزه تهران خواهد داشت. اینکه مدیریت حوزه علمیه تهران با استفاده از جایگاه سازمانی مرکز از عموم طلاب و اساتید تهران برای حضور در یک راهپیمایی ارزشمند دعوت کند، بسیار پسندیده و قابل ستایش است، اما متأسفانه توفیق چندانی حاصل نمی‌کند. ولی چنانچه جمعی از علمای تهران هریک جداگانه یا یکپارچه از جامعه پیرامونی خود برای این حضور دعوت کنند، ضریب نفوذ آن را افزایش می‌دهد. این همان استفاده از ظرفیت عمومی در حرکت‌های سیاسی است. در گذشته، تشکل‌های خودجوشی در حوزه تهران و در سطوح مختلف علما، اساتید و طلاب وجود داشت که در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نقش‌آفرینی می‌کردند. اما با شکل‌گیری سازمانها و نهادهای حوزوی، در عین نظام‌مند شدن فعالیتها، ظرفیتهای خودجوش حوزه که قدرت، نفوذ و دامنه تأثیر بیشتری دارد خاموش شد و بسیاری از علمای برجسته تهران یا محدود به مسجد و مَدرس خود شده یا پس از ورود به سن کهولت، گوشه‌نشین کنج خانه خود شده‌اند. امروز به جد نیازمند احیای تشکل‌های خودجوش حوزوی در کنار استفاده از ظرفیت اجتماعی علمای تراز اول تهران، حتی همان بزرگان سالخورده وخانه‌نشین هستیم و نهادهای حوزوی باید در صدد زنده کردن این ظرفیت‌ها باشند. 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔻 ✍ناصرالدین صاحب الزمانی از روانشناسان دوره پهلوی دوم در ارائه آماری از دانشجویان و طلاب ایرانی در سال ۱۳۴۱ می‌نویسد: «مجموع تمام دانشجویان ایرانی در داخل و خارج از کشور، در دانشکده‌های جدید و در آموزشگاه‌های دینی قدیمی (حوزه علمیه) مانند قم، نجف، اصفهان، تبریر و مشهد، احیاناً از ۶۰ هزار تن تجاوز نمی‌کند. این مقدار در میان ملتی بالغ بر ۲۱ میلیون نفر که قسمت اعظم جمعیت آن را فقط جوانان تشکیل می‌دهند، به خوبی مسأله کار و لزوم آن را برای جوانان آشکار می‌سازد.» «مجموع دانشجویان دانشکده‌‌های جدید ایران در زمان حاضر ۲۰۱۲۴ نفر است. دانشجویان خارج از کشور بالغ بر ۱۵ هزار تن تخمین شده‌اند. وزارت کار تا پایان فروردین ماه ۱۳۴۱ توانسته است از ۹۶۱۷ دانشجوی ایرانی در کشورهای خارجی و رشته‌های تحصیلی آنان، آماری نسبتاً دقیق به‌دست آورد. مقامات روحانی ما نیز به هیچ وجه آمار صحیحی از طلبه‌های علوم قدیمی در دست ندارند.» (جوانی پر رنج، ص۲۵) صاحب‌الزمانی از عدم ارائه آمار طلاب گلایه می‌کند اما این نکته درخور تأمل است که به شواهد اسناد، آن سال‌ها در حوزه علمیه قم نظام آموزشی نسبتا منسجمی وجود داشته است. از این‌رو چه بسا مدیریت حوزه، هوشمندانه از ارائه آمار طلاب به حکومت پرهیز می‌کرده است. البته این امر منافاتی با آن ندارد که به دلیل عدم وجود یکپارچگی در مدیریت حوزه‌های علمیه سراسر کشور، آمار دقیقی از طلاب ایرانی وجود نداشته است. حتی نیز دارای مدیریت یکپارچه‌ای نبوده و بعید نیست که آمار مشخصی از تعداد طلاب آن در دست نبوده است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran