eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
59 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
(ره) در دوران نهضت، از طرق گوناگونی سعی در آگاه‌سازی طلاب و اساتید بر ضرورت مبارزه علیه طاغوت داشت. 🔹شهر تهران به‌عنوان پایتخت و عاصمه سرزمین تشیع، مرکز اصلی خیزش‌های اجتماعی و سیاسی در دو قرن اخیر بود که عمدتا حوزه تهران به عنوان نقشی محوری در این خیزشها داشت و چون در میان مدارس علمیه تهران، مرکز اصلی تمامی تحولات بود و بیشترین تجمعات روحانیون تهران در این مدرسه واقع می‌شد، حضرت امام نیز به این مرکز علمی توجه بیشتری داشتند. 🔹امام خمینی شاگردان و تربیت یافتگان خود را به تهران می‌فرستاد تا هم در میان حوزویان و هم عموم مردم، بر لزوم مبارزه تاکید ورزند. شخصیت هایی که بعدها بیشتر با آنها آشنا خواهیم شد. 💠اما در این میان شهید آیت‌الله (ره) نیز نقش مهمی ایفا می‌کرد و گاه از سوی حضرت امام به تهران می‌آمد و در مدرسه مروی یا اماکن دیگر، حامل پیامهای مهم ایشان برای علما بود. روابط عمومی بالا، صمیمی و دقیق حاج آقا مصطفی با طلاب و فضلای حوزه در قم، تهران، نجف و... نقش تاثیرگذاری در پیوند روحانیت به‌ویژه نسل جوان آن با امام خمینی و شبکه‌سازی در میان روحانیت مبارز داشت. 🥀 ۱ آبان سالروز شهادت شهید آیت‌الله سید مصطفی خمینی در سال ۵۶. 🕌 @feyziye_tehran
✍ عاصمه پایتخت است و همان حوزه پایتخت. اگر تأملی در تاریخ سده‌های گذشته ایران اسلامی کنیم می‌بینیم که در هر دوره، هرجا عاصمه‌ی ایران بوده، (حالا یا به اسم دارالخلافه و دارالسلطنه یا پایتخت) در سراسر ایران، حوزه همان شهر از رونق بیشتری برخوردار بوده است. 🔹مثلا اصفهان، قزوین‌، مشهد و طهران. البته رونق حوزه‌ها در هرکدام از این شهرها متأثر از عواملی چند، شدت و ضعف داشته، اما برکات این حضور، هرچند ضعیف‌تر، اما تا سالیان سال همچنان ادامه یافته است. ✨در دوران قاجار، در اوج شکوفایی بود و فقها و حکمای بزرگ، با درکی که از ضرورت حضور در عاصمه ایران داشتند، به آن هجرت نموده و حوزه درسی پررونقی را رقم زدند. 🍂اما متاسفانه اندک‌اندک پس از مشروطه و‌ به دنبال آن پس از شکل‌گیری ، حوزه تهران از رونق پیشین خود افتاد و تداوم این تضعیف به آنجا کشید که پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، در ضعیف‌ترین حالت خود قرار گرفته است و اکنون اندک‌رمقی بیش ندارد. 🍁از آثار دوری حوزه علمیه مرکزی ایران از عاصمه، تضعیف مناسبات اثرگذار میان حوزه و حاکمیت و همچنین روحانیت و مردم است. چیزی که به فضل خدا در آینده بیش از پیش از آن سخن خواهیم گفت. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💡 حوزه طهران: ✍ در گذشته چنین بود که برای تقویت علمی و معنوی از برخی علمای بزرگ دعوت می‌کردند تا با اقامت در این شهر بر وزانت حوزه آن بیفزایند و طلاب علم و عموم مردم از محضر ایشان استفاده کنند. در شرح حال دیدیم که از وی میخواهد در دارالخلافه طهران رحل اقامت افکند. یعنی در شهری که همان موقع علمای شهیری چون حاجی کنی‌، ، ، و... در آن حضور داشتند، با این حال به هنگام عبور عالمی بزرگ از تهران، سر راه او می‌نشینند و وی را متقاعد می‌سازند که در تهران بمانند. درحالیکه میرزا عبدالرحیم همان موقع حوزه درسی قابل اعتنایی در نجف داشت و به گفته تذکره نویسان در آن سفر خانواده‌اش او را همراهی نمی‌کردند و دو سال بعد توانستند از نجف به تهران بیایند. یعنی میرزا چنان مشغول امور شد که حتی نتوانست برای آوردن خانواده‌اش به نجف برود. 🔹این امر نه یک‌بار که در طول این دویست سال، بارها اتفاق افتاده است. علمای گذشته در عهد سلطنت و طاغوت چه درکی از ضرورت حضور در دارالخلافه و تقویت داشتند که با پشت پا زدن بر ریاست و مرجعیت در مراکزی چون نجف و قم و از دست دادن توفیق مجاورت امیرمؤمنان(ع) و دیگر مشاهده مشرفه، در تهران اقامت می‌گزیدند؟ 🔹حوزه عاصمه چه اهمیت ویژه‌ای داشت که بر خود لازم می‌دیدند در جهت تقویت آن جان‌فشانی کنند؟ 🔹دیدگاه نخبگانی چون حاج ملاعلی کنی در رأس مرجعیت، مبارزه با استعمار و مقابله با طاغوت بودند در این زمینه چه بود که از علما و مدرسین بزرگ دعوت می‌نمودند در این شهر اقامت گزینند؟ 💡 برای حوزه تهران: اکنون که متأسفانه حوزه تهران نسبت به گذشته، دوران ضعف خود را سپری می‌کند آیا بهتر نیست به همان راهبرد پسندیده علمای سلف تمسک کرد؟ ما بر این عقیده‌ایم ضرورتی که در زمان حکومت طاغوت باعث حضور علما و حکمای بزرگ در دارالخلافه طهران می‌شد امروز و در دوران حکومت اسلامی بیش از پیش احساس می‌شود تا با تقویت حوزه عاصمه، بر مناسبات حوزه و حاکمیت و حوزه و مردم افزوده شود. آیا چنین ضرورتی احساس نمی‌شود که با بازگشت یا هجرت مدرسین مبرز فقه و حکمت و علمای طراز انقلاب اسلامی به حوزه تهران و مراکز جمعیتی پایتخت، حوزه راهبردی عاصمه شیعه در جایگاه قوت خود قرارگیرد؟ جایگاهی که وجود در گام دوم انقلاب بسیار حیاتی است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💢از کجا و تا کجا؟ پس دیدار شهریورماه ۱۳۹۶ طلاب تهران با حضرت آقا و فرمان ایشان مبنی بر ساختن حوزه مطلوب با کمک اراده هایمان، انگیزه های آن جمع کوچک طلبگی که برای آن دیدار شکل گرفت( و بعدها دوستانی به این جمع اضافه شدند)، مضاعف شد. ✴مباحثات از آن زمان ادامه داشته،اما با همت تک تک دوستان و لطف و اعتماد بعضی از بزرگترها، یکسالی میشود که بصورت منسجم و کاملا تشکیلاتی، آن دغدغه ها پیگیری میشود. ✴مهمترین دغدغه، است. حوزه ای اهل که تراز خود را حکمرانی در عصر میبیند.🇮🇷 (در این رابطه بیشتر از ما میشنوید و میبینید!) 🔰حال پس از گذشت یک سال از مباحثات طلبگی، میخواهیم موضوع را در طرح با اساتیدی که به نظر ما میتوانند در کامل شدن این ادبیات، کمک فکری به ما کنند، مطرح کنیم و با شنیدن نظرات اساتید، اندوخته خود را دو چندان کنیم و بتوانیم بزودی ادبیات جامع را به حوزه علمیه عرضه کنیم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 جواب تا کجا بماند برای آینده...
🏴در سوگ حوزه تهران! ✍ به نظر نگارنده، یکی از نکات برجسته حیات علمی و تبلیغی آیت‌الله آن است که پس از اتمام دوره تحصیلات خود _ که از نجف اشرف آغاز و به ختم شده بود _ اهتمامی جدی بر اقامت در تهران داشتند. شاید اگر این بزرگوار، بعدها برای اقامت و تدریس به قم می‌رفتند، در زمره یکی از مراجع عظام تقلید به شمار می‌آمدند. اما به صلاحدید خود ترجیح دادند در تهران بمانند و در حوزه تهران به تدریس بپردازند و با روحیه مردمی که داشتند، در سنگر مسجد، به تعلیم و تربیت عموم و تبلیغ معارف الهیه بپردازند. اینگونه بود که نام شریف بر تارک حوزه تهران می‌درخشید و از این‌رو دیدیم که ترجیع‌بند پیامهای تسلیت علما، مراجع تقلید و مسئولین کشور، تأیید و تأکید بر فقدان یکی از استوانه‌های حوزه تهران بوده است. حاج آقا رضی پرافتخار زیست و سعادتمندانه از این سرای طبیعت پر کشید. سالها با وجودش به حوزه تهران وزانت بخشید و در این سالهای اخیر که این حوزه دیرینه‌سال از حضور فقها و حکما خالی و خالی‌تر می‌شد، در کنار تنی چند از فقها و حکمای کهن‌سال، هنوز رمقی بود بر پیکر پررنج حوزه تهران. اکنون جای خالی‌اش فراوان احساس می‌شود. امثال حاج آقا رضی، برای حوزه تهرانِ دوران ما، هویت‌بخش بوده و هستند. اما با رفتنشان این پیکره، پیوسته بی‌رمق‌تر می‌شود. بزرگانی که صدافسوس، در گوشه و کنار این شهر، نفس‌هایشان به شماره افتاده، و این یعنی به شماره افتادن نفس‌های . به عقیده من حوزه تهران، اکنون چنان محتضری است که نفس‌های آخرش را می‌کشد. گویا با رفتن هریک از این فقها و حکمای پایتخت، شاهرگی از این پیکر، می‌خشکد. دلایل این مدعا هم فراوان است که در جای خود بسیار گفتنی و شنیدنی است. کاش دلسوزان و متولیان امر، زودتر چاره‌ای ببیندیشند و تا این محتضر به حیات نباتی نیفتاده، احیائش کنند. ▪️با شنیدن خبر ارتحال آیت‌الله سید رضی شیرازی این تک‌بیت بر زبانم جوشید که: چشم تهران باز از یک داغ دیگر تر شده است شهر ما از سال‌های قبل خالی‌تر شده است 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍پی‌نوشت: در آن مقطع شهر تهران و حوزه آن به حضور مرحوم میرزا عبدالعلی تهرانی احتیاج داشت. از این‌رو یکی از مراجع بزرگ تهران همچون آیت‌الله آشتیانی که به نحوی ریاست حوزه تهران را برعهده داشت، از ایشان می‌خواهد در تهران بماند و وی نیز می‌پذیرد. این امر را در سیره علمایی که در ۲۰۰ سال گذشته ریاست حوزه تهران را برعهده داشتند بسیار می‌بینیم که در مواقع ضروری برای تقویت فضای علمی و معنوی حوزه تهران و تأمین نیازهای فرهنگی پایتخت، از فقها، مدرسین و علمای اخلاقی صاحب‌نام دعوت می‌کردند که در تهران بمانند و با پر کردن خلأهای موجود، به تقویت بپردازند. تهران امروز هم فراوان به این راهکار نیازمند است تا تصمیم‌گیران و دلسوزان، با دعوت و حمایت همه‌جانبه از عالمان و حکیمان و مدرسانی بزرگ که بتوانند با فضای علمی و اجتماعی آن پیوند بخورند، به تقویت آن بپردازند.
🔸«این حوزه قرار بود ناظر بر سیاست باشد، نه متصدی سیاست و موفقیت‌هایی نیز کسب کرد، اما از آنجا که این شرط عمل نشد، دچار آسیب شدیم.» این قسمتی از بیانات آیت‌الله محقق داماد در نشست صد سالگی حوزه علمیه قم است. 💡اما آنچه به نظر می‌رسد: ✍ حوزه و روحانیت را که نمی‌توان از سیاست جدا کرد؛ همانگونه که سیره پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) صرفا نظارت بر سیاست نبود! شکل‌گیری حوزه قم در آن مقطع، اقدامی بسیار هوشمندانه و موفق بود و سیره امام خمینی(ره) هم حرکتی در امتداد روش حاج شیخ و آیت‌الله بروجردی، و متناسب با مقتضیات زمان به‌شمار می‌آید. اما به باور من مشکل امروز روحانیت، تمرکز حوزه در قم است! وقتی روند حوزه قم در طول چند دهه به خالی شدن به عنوان انجامید، حوزه و روحانیت به وضع فعلی دچار شد. راه حل در کنار کشیدن حوزه از عرصه سیاست نیست که این برخلاف سیره معصومین(ع) است، بلکه راه حل (با حفظ عظمت و بلندای حوزه قم) در احیاء و به اوج رساندن دوباره حوزه‌ی پایتخت است تا مناسباتش با بدنه مردم مجددا شکل بگیرد؛ تا کارکردش در عرصه حکمرانی و پیوندش با دانشگاه، بازار و ... ترمیم شود و گرنه تمرکز حوزه در قم، به انزوای بیشتر حوزه از بدنه اجتماع می‌انجامد. چرا فکر می‌کنیم دلیل محبوبیت بیشتر روحانیت در گذشته عدم تصدی‌گری سیاسی بوده؟ چرا به این نمی‌اندیشیم که در چند قرن گذشته، هرجا دارالخلافه و پایتخت بود، تمرکز حوزه و روحانیت در آن بیشتر می‌شد و در این سالهای اخیر همه چیز برعکس شده؟ چرا به سیره آیت‌الله بروجردی و حاج شیخ عبدالکریم حائری نمی‌نگریم که مجتهدینی توانمند را به تهران می‌فرستادند تا با استقرار در محله‌های مختلف پایتخت، مستقیما در پیوند با مردم به ترویج دین بپردازند؟ چند مسجد در گوشه‌گوشه تهران نام ببریم که بانی یا نخستین امام آن مجتهدی از فرستادگان این دو مرجع بزرگ بوده است تا در کنار مردم و با آنها زندگی کنند و‌ حجت زندگی‌شان باشند؟ چقدر از شاگردان حضرت امام در مساجد و حسینیه‌های تهران پخش شدند تا مردم را از ظلمات طاغوت نجات دهند؟ روزگاری که حوزه تهران در فقه و حکمت در نقطه اوج قرار داشت، هم در عرصه حکمرانی فعال بود، هم علما ملجأ و پناه مردم هر محله بودند، هم گردانه اقتصاد بازار بر مدار دیانت و انصاف می‌چرخید، هم اینقدر بار بر دوش دستگاه قضا نبود. امروز به یک حاج شیخ عبدالکریم دیگری نیاز هست تا با همه وزانت علمی و معنوی خود، با هجرت به تهران، پرچم احیاگری حوزه و روحانیت را در عاصمه شیعه بلند کند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ «کارشناسان با توجه به تصاویر ماهواره‌ای موسسه تحقیقاتی اینتل لب در زمینه فرونشست زمین در اطراف تهران از این پدیده به عنوان بمب ساعتی بیصدا یاد کرده اند. فرونشست زمین در حاشیه جنوب غرب تهران در ۱۰ سال گذشته تقریبا دو تا سه برابر شده است.» 🔺اینها گوشه‌ای از گفته کارشناسان درباره پدیده خطرناک فرونشست زمین تهران است. اما فرونشست زمین تهران، تنها منحصر به خاک آن نیست. فرونشستی دیگر نیز چون بمب ساعتی، تهران و به ویژه را تهدید می‌کند و آن رفتن علمای آن است. 💡خداوند می‌فرماید: «أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها»؛ (رعد/۴۱) «مگر نديدى كه ما به سراغ زمين مى‌آييم و دائماً از اطراف آن مى‌كاهيم.» در روایاتی که ذیل این آیه شریفه آمده می‌بینیم که مقصود از این نقص و کاستی در زمین، «فقد العلماء» بیان شده و از امام صادق علیه‌السلام روایت است: «ننقصها بذهاب علمائها و فقهائها و خيارها». (مجمع البيان،۶ /۵۲) آری، رفتن علما و فقها و خوبان، نقص و فرونشستی است برای زمین. نقصانی که در دو دهه اخیر، سرزمین پایتخت و را به شدت دچار فرونشست کرده و با سیری فزاینده، متاسفانه تنها در سه ماه گذشته، چهارتن از برترین علمای تهران و اساتید مبرز حوزه را از دست داده‌ایم: آیت‌الله سید رضی شیرازی، آیت‌الله طبرستانی، آیت‌الله سید محمدتقی حکیم، آیت‌الله شیخ شمس‌الدین مجتهد نجفی. ⚡️کاش آنقدر که مسأله فرونشست خاک، برای دست‌اندرکاران آن نگران کننده است، نقصان و فرونشست معنوی و علمی و فرهنگی تهران هم برای تصمیم‌گیران و مسئولان آن نگران کننده بود تا برای آن تدبیر می‌شد. کاش درک می‌کردیم که این فرونشست هم همچون یک بمب ساعتی، فضای معنوی شهر و فضای علمی و اخلاقی حوزه تهران را تهدید می‌کند. تفاوت سطوح علمی علمایی که از میان ما می‌روند با بعضی از عزیزان و بزرگوارانی که (ضمن احترام فراوان) جایگزین ایشان می‌شوند به جای خود، تفاوت رویکرد و عملکرد برخی از روحانیت در مواجهه و انس با توده مردم و حضور در میان اجتماع نسبت به علمای سلف نیز قدری جای تامل و بازنگری و اصلاح دارد. هم سطح علمی و معنوی تغییر یافته، هم سبک زندگی و معاشرت با مردم. اینهاست که باعث می‌شود از دست دادن علمای ربانی پیشین را فرونشست حوزه تهران بخوانیم و اینجاست که مسئولان مرتبط با حوزه و روحانیت باید با بررسی نقاط ضعف، در صدد اصلاح وضع موجود برآیند. جامعه‌ای دینی که دینداری‌اش مرهون انس با علمای الهی است و حوزه‌ای که قوام علم و معنایش به قله‌های دانش و معنویت و تربیت است، اگر در جایگزینی علمای خلف بر سلف، به درستی گام برندارد، حیات علمی و معنوی خویش را به شدت به مخاطره انداخته است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ اگر تهران روزی شد، روز نخستش را تنها با یک حکیم یعنی آغاز کرده بود. آن هم حکیمی مهاجر که از حوزه اصفهان به اینجا هجرت کرد. نه تنها او، که در فاصله‌ای کوتاه، حکمای دیگری چون ، و همگی از اصفهان به تهران هجرت کردند تا قوام‌بخش در آغاز شکل‌گیری آن باشند. در عرصه فقاهت نیز جمع کثیری از فقهای برجسته در طول این دو قرن، یا به تهران هجرت کردند و یا به این شهر به عنوان زادگاه و نخستین محل تحصیل خود بازگشتند. 🔹علمای برجسته‌ای چون میرزا مسیح مجتهد استرآبادی، ملا محمد جعفر استرآبادی، میرزا محمدحسن آشتیانی، حاج شیخ فضل‌الله نوری و بسیاری دیگر در زمره مهاجرین به تهران پس از رسیدن به رتبه‌های علمی بالا بودند و جمعی چون حاج ملاجعفر چاله‌میدانی تهرانی، میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی، حاج ملاعلی کنی، و میرزا محمد اندرمانی عمدتا در تهران و نواحی آن متولد شده بودند، اما پس از رسیدن به رتبه‌های بالای علمی در حوزه نجف، به تهران بازگشتند. 🔅 گاهی شاهدیم که فقیه برجسته‌ای چون از شاگردان شیخ انصاری وقتی به قصد زیارت مشهد مقدس رضوی (ع) از نجف به تهران می‌آید، به اصرار زعمای وقت حوزه تهران، در پایتخت مقیم می‌شود و نمونه دیگر آن در نخستین سال‌های پس از انقلاب هم است که در سفر از نجف به تهران، به اصرار آیت‌الله مهدوی کنی در تهران می‌مانند. 🔅مهاجرت یا بازگشت به تهران، سیره مستمر فقها و حکمای حوزه تهران در طول دو قرن گذشته بود. چیزی که باعث شکل‌گیری و بقای بود. در این سالهای اخیر و با درگذشت بسیاری از فقها و حکمای آن که حوزه تهران حال خوبی ندارد، نسخه‌ای که بتواند به فوریت آن را از این وضع خارج کند، استمرار همان سیره علمای تهران در دو قرن گذشته یعنی هجرت یا بازگشت است. چه مانعی دارد که تصمیم‌گیران امروز حوزه تهران به همان شیوه زعمای پیشین، با برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده، از برخی فقها و حکمای برجسته حوزه در دیگر مراکز علمی همچون قم، که ویژگی‌های علمی و اجتماعی لازم برای استقرار در تهران را دارند دعوت نمایند تا به پایتخت هجرت کنند و علاوه بر تقویت فضای علمی حوزه تهران، در تعامل سازنده با مردم، رسیدگی به امور دینی اجتماع را برعهده گیرند. 🔹ناگفته‌ نماند که مطالبه عمومی می‌تواند به این روند سرعت بخشد و البته نکات و پیشنهادات دیگری هم در این باب هست که به مرور تقدیم خواهد شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 امام خمینی و ✍امام خمینی پرچمدار قیام لله در عصر اخیر و یکی از مبانی آن سلوک معنوی ایشان بود. سلوک امام در مکتب عرفانی آیت‌الله شاه‌آبادی، ایشان را به انقلابی همه جانبه در اجتماع مسلمین پیوند داد و مبارزه سیاسی نه تنها این سلوک معنوی را تضعیف نکرد که خود برخاسته از روح عرفانی امام بود. مکتب عرفانی تهران مولفه‌هایی دارد و پرچمدارانی، که امام خمینی از طریق آیت الله شاه‌آبادی منتسب به آن است. مکتب عرفانی تهران نیز گویا ریشه در مکتب سامرا دارد که در جای خود به آن پرداخته‌ایم. علاوه بر این، امام خمینی در دوران تحصیل و تدریس در قم، پیوسته با حوزه تهران و بدنه اجتماعی آن در ارتباط بود و نمونه‌های متعددی از آن در دست است‌. امام با دختر یکی از علمای تهران ازدواج کردند، با آیت‌الله کاشانی ارتباطی مستمر داشتند، ایام تعطیل را در تهران به سر می‌بردند و بعدها نیز یکی از مهمترین حلقه‌های درسی ایشان در حوزه علمیه قم متشکل از طلاب تهرانی بود. طلابی که بعدها در خط مقدم مبارزه با طاغوت قرارگرفتند. حتی نمونه‌هایی یافت میشود که نشان دهنده اهتمام ایشان به لزوم حفظ و هدایت خط مبارزه در تهران به عنوان خط مقدم این حرکت بزرگ است. از این‌رو برخی از برجسته‌ترین شاگردان امام از همان آغاز به تهران هجرت می‌کنند تا ضمن برانگیختن حوزویان تهران در مسیر نهضت، پیوند مردم با نهضت را عمیق‌تر کنند و چه خون دلها که در این راه متحمل نشدند. گرچه انقلاب از قم آغاز شد، اما در تمام سالهایی که پیشوای نهضت در تبعید به‌سر می‌برد، خط انقلاب در تهران ادامه یافت، رهبران روحانی نهضت در خط مقدم تهران به مبارزه ادامه دادند تا به پیروزی نهایی منجر شد و پیشوای نهضت به تهران بازگشت. گمان اینکه پس از پیروزی انقلاب، نقش حوزه و روحانیت در حفظ انقلاب در شهر قم تبلور می‌یابد، یک خطای راهبردی بود که موجب تضعیف خط مقدم مبارزه یعنی تهران از حضور علمای اثرگذار شد. همه چیز در تهران تقویت شد و نهاد روحانیت که نقش تربیتی و هدایتی در اجتماع دارد عمدتا منحصر در قم به فعالیت خود ادامه داد و به این ترتیب، ارتباط میان حوزه و مردم، حوزه و دانشگاه و حوزه و حاکمیت دچار ضعف شد. حوزه‌ای که با لحاظ کلیت آن، در تهران باید به صورت فعال و اثرگذار و پاسخگو ادامه می‌یافت، در قم به نهادی مطالبه گر و نه پاسخگو تبدیل شد! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran