eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
58 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر 📃به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷تصویری از مسجد عالی سپهسالار در ماه رمضان 💠گزارشی از برنامه مساجد تهران در ۱۳۰۵ ق: مسجد مبارکه ناصری بعد از نماز، میرزا محمدرضا واعظ همدانی به منبر رفته از توحید و خداپرستی بیان کرده و روضه خوانده مردم متفرقه گردیدند. دیروز قریب به هزار نفر متجاوز مرد و زن در آنجا بودند. اجناس زیاد از هر قبیل برای فروش آنجا آوردند. به این واسطه اجماع زن در آنجا بیشتر است. 🔹مسجد مرحوم بعد از نماز، حاجی میرزا لطف الله ذاکر به منبر رفته از احوالات و شئونات حضرت امیرالمومنین علیه السلام بیان کرده و روضه خوانده بود. زنها در این مسجد زیاد اجماع دارند و در وقت موعظه خیلی داد و فریاد می‌کنند به طوری که تا واعظ به آنها بد نگوید ساکت نمی شوند و اغلب نزاع و زد و خورد می نمایند. 🔹 بعد از نماز جناب حاجی ملاعلی [کنی]، حاجی ملا باقر واعظ به منبر رفته از توحید و احادیث و اخبار دینیه بیان کرده و روضه خوانده مردم متفرق گردیدند. امروز به اندازه‌ای در آنجا جمعیت بود که تا نزدیک درختهای صف بسته بودند. 🔹مسجد جناب میرزا عیسی بعد از نماز جناب حاجی شیخ هادی [نجم‌آبادی]، آقا شیخ زین العابدین به منبر رفته از توحید و خداپرستی بیان کرده بود. امروز به اندازه‌ای در آنجا جمعیت بود که لاعلاج دیوار طرف خلوت مسجد را خراب کرده بودند که برای مردم وسعت باشد. 📚گزارش‌های نظمیه از محلات تهران ج۲ ص۷۲۶ 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️انا لله و انا الیه راجعون آیت‌الله در سحرگاه ۲۹ ماه رمضان در سن ۹۴ سالگی دار فانی را وداع گفت. ▪️ایشان تحصیلات علوم دینی را همراه با برادرش حاج آقا نصرالله شاه آبادی از آغاز کرد و از محضر علامه شعرانی و علامه رفیعی قزوینی و دیگر اساتید بهره برد و از موفق به دریافت لیسانس شد و سپس به نجف رفت. آیت‌الله شاه‌آبادی پس از بازگشت به ایران، سالیان طولانی به امر تعلیم و تربیت به ویژه دانش آموزان اشتغال داشت. 🎥 لحظاتی از حضور آیت‌الله نورالله شاه‌آبادی در منزل عارف عظیم الشأن آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ استاد شهید آیت‌الله مطهری اواخر دهه ۴۰ در حالی که در اوج مبارزات خود در سنگر تبیین در مجامع علمی و تبلیغی از حوزه، دانشگاه، حسینیه ارشاد بود، به شدت از سوی مراکز حوزوی طرد می‌شد. ایشان در و دانشکده الهیات به تدریس فلسفه اشتغال داشت و به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره حسینیه ارشاد به تبلیغات دینی می‌پرداخت. اما همین دو امر یعنی اشتغال به فلسفه و همکاری با حسینیه ارشاد موجب هجمه‌ای سنگین از سوی برخی از روحانیون تهران به ایشان شده بود. این وضعیت در کمرنگ بودن حضور طلاب و روحانیون در مجلس ختم پدر استاد در آذرماه ۵۰ در نمود بیشتری یافت و باعث شد چند روز بعد مجلس ختم دیگری در باحضور ۸۰۰ نفر و با سخنرانی مرحوم فلسفی برگزار شود. استاد مطهری در با جریان مارکسیسم و در حسینیه ارشاد با اسلام منهای روحانیت و سایر کج‌روی‌های مبارزه می‌کرد اما چون این واقعیت از چشم عده‌ای از روحانیون پنهان بود، خود ایشان را متهم ردیف اول می‌دانستند. استاد مطهری از بانیان حسینیه ارشاد بود و خودش شریعتی را به حسینیه آورده بود، اما در ادامه و با آگاهی از جریان انحرافی، ضمن تلاش برای حفظ بنیان حسینیه ارشاد می‌کوشید انحرافات را از دامن آن بزداید، اما گرایش فکری مدیران حسینیه به شریعتی از یک سو و ایستادگی جمعی از روحانیون در برابر استاد مطهری از سوی دیگر، مانع رسیدن ایشان به اهداف خود بود. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷تصویر حیاط مدرسه مروی کوچک 📜 سند مربوط به سال ۱۳۱۲ش قبل از تعطیلی مدرسه مروی توسط حکومت رضاشاه ✍ نام حیاط کوچکی در ضلع جنوب غربی است که تعدادی حجره دارد و در گذشته براساس وقفنامه، حساب و کتاب دخل و خرج آن با مروی بزرگ متفاوت بوده است. در اسناد مالی برجای مانده مدرسه مروی، از دوران قاجار و پهلوی، اسامی تعدادی از مدرّسان این مدرسه کوچک دیده می‌شود که از جمله آنها می‌توان به حکیم میرزا علی‌محمد جولستانی، شیخ عبدالنبی نوری، شیخ علی‌محمد طالقانی، شیخ کاظم کنی و... اشاره کرد. در برخی منابع به تحصیل شخصیت‌هایی چون در زمان قاجار و حاج شیخ یحیی نوری در دوره متأخر در مروی کوچک اشاره شده است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
آیت الله سید عبدالله ضیائی‌نیا، در قم از شاگردان آیت‌الله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بود و پس از هجرت به تهران در به تحصیل خود ادامه داد. 🔸وى در این باره مى نویسد: «من نیز دروس آیات عظام: خوانسارى، غروى رشتى - که شاید در علم اصول بى نظیر بود -، آقا میرزا هاشم آملى و آقا باقر آشتیانى را فراگرفته و در سمت مدرسى داشتم و نیز به دعوت آیت الله خوانسارى در جلسه استفتاى معظم له حضور مى‌یافتم». دکتر ضیائی‌نیا از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ ش، به امامت جماعت نازى آباد تهران مشغول شد و از دوستان و همکاران نزدیک آیت الله کاشانى در مبارزه علیه طاغوت بود. 🔹ایشان بعد از اخذ اجازات اجتهاد و مدرک دکترا، به امر مراجع تقلید، تهران را به قصد توطن در گیلان ترک کرد و در آستانه اشرفیه رحل اقامت افکند و در مدت ۱۷ سال، یعنى از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ ش، به امامت جماعت مسجد جامع و مدیریت حوزه علمیه جلالیه آستانه اشرفیه مشغول گردید. 🔸مبارزات سیاسی وی به گونه‌ای بود که یک سال قبل از انقلاب ممنوع المنبر شد و چند ماه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، منزلش به دست عوامل ساواک به آتش کشیده شد که بر اثر آن، بسیارى از نوشته ها، کتب و تقریرات درسى مربوط به حوزه و دانشگاهش از بین رفت. او بعد از پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور یافت و به تهران رفته، پس از چندى هم در قم مقیم شد. ▪️ آیت الله ضیائی‌نیا، در شام شهادت امام حسین (ع)، ۲۳ مرداد ۱۳۶۸ درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ یکی از خصوصیات حضور دانشجویان متدین و انقلابی در این مدرسه در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب جهت تحصیل معارف اسلامی و دروس فلسفه بود. بر این اساس کلاس‌های حکمت و فلسفه شهید آیت‌الله مرتضی مطهری محل فعالیت این دسته از دانشجویان بود. از دانش آموزان مدرسه علوی شخصیتی بود که علاوه بر استفاده از محضر مرحوم علامه طباطبایی در فلسفه نیز در درس استاد مطهری حاضر می‌شد. این کلاس‌ها ابتدا در مدرسه مروی و پس از محدودیت‌های حکومت پهلوی، در مدرسه عالی سپهسالار (شهید مطهری) برگزار می‌شد. از همسر شهید مطهری نقل شده است که «استاد شهید فقط از دو شاگردش تعریف می‌کرد و به آن دو امید فراوان داشت که شاید در دروس فلسفی و فقهی ستارگانی در جهان اسلام باشند که یکی از آنها شهید قندی بود.» شهید قندی در دوره تحصیل دکتری در رشته مهندسی برق و الکترونیک در آمریکا از موسسین انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا بود. دکتر قندی پس از پیروزی انقلاب از طرف شورای انقلاب و همچنین در دولت شهید رجایی به وزارت پست تلگراف و تلفن منصوب شد. بارها گفته بود که اگر بر حسب وظیفه شرعی و احساس مسئولیت نبود بارها از این کار دست کشیده به دنبال دروس فقهی و فلسفی در حوزه می‌رفتم. 🥀دکتر محمود قندی در ۷ تیر ۱۳۶۰ همراه با آیت‌الله بهشتی در بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. 📚شاگرد اول، زندگی و مبارزات شهید دکتر محمود قندی ص۱۲ _ ۱۴ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
وزیر عدلیه دوره رضاشاه که در راستای ایجاد دستگاه قضایی نوین، محاکم شرع علما را تعطیل کرد و جمعی از جوانان تحصیل کرده در دانشگاه‌های اروپا در رشته‌های حقوق را به کار گرفت و نام عدلیه را «دادگستری دنیاپسند» گذاشته بود، پس از چندی که از دستیابی به اهداف خود ناکام ماند، دست نیاز به سوی دراز کرد تا عدلیه را از وضع به وجود آمده نجات دهد. برخی از علما خواسته او را به کلی رد کردند و برخی هم بهانه‌های مالی گذاشتند. 📚اعظام قدسی در خاطرات خود ج۲ ص۲۰۰ از قول علی‌اکبر داور می‌نویسد: «ما عدلیه را ساختیم با جوانان تحصیل کرده، ولی در عمل لنگ ماندیم و هر قدر از این وزارتخانه و آن وزارتخانه اشخاص را انتقال دادم باز هم درست نمی‌آمد؛ بالاخره ناچار شدیم باز رفتیم به سراغ همان کهنه‌ها که در مدارس صدر و دارالشفا و سال‌ها برای تحصیل حصیر پاره می‌کردند. ولی با یک تفاوت که آن وقت هر کدام به ماهی پنجاه شصت تومان و فوقش صد تومان قانع بودند و در نهایت علاقه و ایمان کار می‌کردند، حالا که به سراغشان رفته و به کار دعوتشان می‌کردیم می‌گفتند: همان حقوقی که به سایرین می‌دهید برای ما هم منظور بدارید و الا نمی‌پذیریم. البته ناگزیر از قبول بودم برای اینکه چیزی نمانده بود که چرخ‌های از کار باز ماند.» 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 مستند مروری بر تاریخ که به نحوی مروری بر تاریخ دویست ساله معاصر است. سه‌شنبه ۳۱ مرداد، ساعت ۲۲ جمعه ۳ شهریور ساعت۱۶ از شبکه مستند 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
آیت الله که به دلیل تولدش در روز وفات شیخ مرتضی انصاری مرتضی نامیده شد، بعد از پدرش میرزا محمد حسن آشتیانی تولیت مدرسه علمیه مروی را عهده‌دار شد و این در حالیست که تولیت این مدرسه باید برعهده اعلم علمای تهران باشد. با وجود شخصیت‌های برتری در تهران در آن مقطع تاریخی همچون آیت الله نوری، طبیعتاً نباید تولیت نباید به شیخ مرتضی آشتیانی می‌رسید. در درگیری‌های مشروطه نیز از سوی دربار، تولیت مدرسه مروی از وی گرفته شد و به واگذار گردید که وضع را از آن هم وخیم‌تر کرد. گرچه برخی پژوهشگران کارنامه درخشانی برای شیخ مرتضی آشتیانی در آن مقطع قائل نیستند، اما از اسناد به دست می‌آید که وضعیت در زمان تولیت آیت الله آشتیانی از نظم خوبی برخوردار بوده است. بعد از و چندی پس از کودتای ۱۲۹۹ و به قدرت رسیدن ، گویا از تلخ کامی حوادث سیاسی، تهران را ترک و به مشهد مقدس هجرت کرد. در سال ۱۳۱۳ شمسی به اجبار حکومت در تهران و در جوار حضرت عبدالعظیم (ع) ساکن شد. با سقوط رضاخان در ۱۳۲۰ از حصر رهایی یافت و به عتبات عالیات و سپس مشهد مقدس رفت و سرانجام در ۲۸ آبان ۱۳۲۵ دار فانی را وداع گفت. 📚صاحب گنجینه دانشمندان در جلد ۷ صفحه ۹۶مکاشفه‌ قابل توجهی از آیت الله شیخ مرتضی آشتیانی نقل کرده که نشان دهنده جایگاه معنوی وی است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡ظرفیت جمعی حوزه تهران کجاست؟! با تأمل بخوانید: ✍ در چند راهپیمایی اخیر تهران، چیزی که توجهم را جلب کرد، کمی حضور روحانیون بود؛ به ندرت چشمم به روحانیون می‌افتاد و این از آن جهت برایم قابل توجه است که مسئولین حوزه تهران تعداد طلاب و روحانیون تهران را بیش از ۱۲ هزار نفر می‌دانند! آنچه در اینباره به ذهن می‌رسد و نگارنده پیش از این نیز چندبار از آن سخن گفته آن است که « خود را از دست داده است.» حتی اگر مدیریت حوزه تهران فراخوانی برای تجمع طلاب و اساتید در یک مکان مثل بدهد، باز هم ظرفیت جمعی حوزه تهران به میدان نمی‌آید. در تحلیل این امر باید گفت: مدارس حوزه تهران از دیرباز هویتی مستقل و جدا از هم داشتند که هریک با محوریت یک عالم و مجتهد تراز اول اداره می‌شد و ائتلاف و ارتباط این طیف از علما، مجموعه حوزه تهران را به صورت یک واحد درمی‌آورد.‌ به علاوه ارتباطات مردمی این عالم در محله فعالیت دینی خود، ظرفیت مردمی را هم به میدان می‌آورد و به عبارتی مجتهد محله، از یک سو حلقه وصل مردم و حوزه، و از سوی دیگر بخشی از حوزه با بخشی دیگر می‌شد. ایجاد مرکز مدیریت حوزه گرچه در یک‌پارچه ساختن برنامه آموزشی مدارس، حمایت از مدارس و نظارت بر آن سودمند است، اما در کنش‌های اجتماعی و سیاسی طلاب و اساتید، بیرون از ساختار مدارس چندان مؤثر نیست. اینجاست که می‌بینیم نیرویی معنوی فراتر از نیروی سازمانی باید به یکپارچه ساختن حوزه تهران بپردازد. در گذشته‌ی حوزه تهران، در حوادث سیاسی و اجتماعی، یک نفر از علمای تراز اول تهران شخصا اعلامیه می‌داد و بر در و دیوار مدارس و مساجد نصب می‌شد. یا چند نفر از علما که با هم پیوند داشتند، اعلامیه‌ای واحد با چند امضا صادر می‌کردند. گاهی نیز در امور کلان‌تر برخی از فضلای فعال حوزه با یک متن اعلامیه به نزد ده‌ها نفر از علمای تهران می‌رفتند و با جلب موافقت ایشان، اعلامیه‌های واحد با امضاهای بسیار منتشر می‌کردند که ظرفیت جمعی حوزه تهران را برمی‌انگیخت. راقم این سطور چنین گمان دارد که اگر امروز نیز از ظرفیت فرد فرد علمای تراز اول تهران در رویدادهای اجتماعی و سیاسی استفاده شود، برکات بسیاری در برانگیختن ظرفیت جمعی حوزه تهران خواهد داشت. اینکه مدیریت حوزه علمیه تهران با استفاده از جایگاه سازمانی مرکز از عموم طلاب و اساتید تهران برای حضور در یک راهپیمایی ارزشمند دعوت کند، بسیار پسندیده و قابل ستایش است، اما متأسفانه توفیق چندانی حاصل نمی‌کند. ولی چنانچه جمعی از علمای تهران هریک جداگانه یا یکپارچه از جامعه پیرامونی خود برای این حضور دعوت کنند، ضریب نفوذ آن را افزایش می‌دهد. این همان استفاده از ظرفیت عمومی در حرکت‌های سیاسی است. در گذشته، تشکل‌های خودجوشی در حوزه تهران و در سطوح مختلف علما، اساتید و طلاب وجود داشت که در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نقش‌آفرینی می‌کردند. اما با شکل‌گیری سازمانها و نهادهای حوزوی، در عین نظام‌مند شدن فعالیتها، ظرفیتهای خودجوش حوزه که قدرت، نفوذ و دامنه تأثیر بیشتری دارد خاموش شد و بسیاری از علمای برجسته تهران یا محدود به مسجد و مَدرس خود شده یا پس از ورود به سن کهولت، گوشه‌نشین کنج خانه خود شده‌اند. امروز به جد نیازمند احیای تشکل‌های خودجوش حوزوی در کنار استفاده از ظرفیت اجتماعی علمای تراز اول تهران، حتی همان بزرگان سالخورده وخانه‌نشین هستیم و نهادهای حوزوی باید در صدد زنده کردن این ظرفیت‌ها باشند. 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🍃خاطره جالب استاد علی دوانی از جشن ولادت حضرت زهرا (س) در : 🔹«شبی به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا در جشن مفصلی بود. تمام صحن مدرسه مملو از طلاب و علما و کسبه و تجار بود. زن‌های محله هم در پشت‌بام مدرسه اجتماع کرده بودند. منبری در کنار حوض مدرسه بود و مداحان مداحی می‌کردند. در آخر، حاج از وعاظ مشهور قدیمی تهران که می‌گفتند آقای فلسفی روش او را دنبال می‌کرده، در پلۀ دوم منبر ایستاده، شروع به سخنرانی کرد. در اثنای سخنرانی او، بهلول که در تهران معروف بود، با قیافۀ خاص خود، بلند قد، سرخ و سفید و چشمانی ریز، با شارب پرپشت، کلاه بوقی بلندی بر سر و قبایی پشمی به تن، با ریشی پرپشت و موی آشفته برخاست و مدتی دور حوض چرخید. چند بار به او گفتند بنشین، ولی او ننشست. حاج میرزا عبدالله هم گفت بنشین که در این هوای سرد به حوض می‌افتی، اما بهلول گوش نکرد و به قدری چرخید تا یک دفعه افتاد توی حوض. مجلس به‌هم خورد و صدای بگیرید بگیرید، بهلول خفه شد، از هر جا به گوش می‌رسید. خود بهلول هم که یا شنا بلد نبود، یا تعمد داشت، توی آب غَلت می‌خورد و کمک می‌طلبید. حاج میرزا عبدالله ناچار از منبر پایین آمد و درحالی‌که تف و لعنت به بهلول نثار می‌کرد، از مدرسه خارج شد. می‌گفتند بهلول از منبری‌ها و بعضی از رجال، حق و حساب می‌گیرد.» 📚 ص۱۶۷ ---------------------------------- ▫️روزگاری، درب مدارس علمیه تهران به روی همه مردم از مرد و زن باز بود. آفات و برکاتی داشت، اما نفعش بیش از ضررش بود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran