تاریخ حوزه طهران
#یادداشت ضرورت احیاء ظرفیت جمعی حوزه تهران در ادامه👇
#یادداشت
ضرورت احیاء ظرفیت جمعی حوزه تهران
✍ آمارها حاکی از آن است که تعداد طلاب و روحانیون تهران بیش از ۱۰ هزار نفر است. فرد فرد این مجموعه در هر گوشه پایتخت به فعالیت و خدمتی از تحصیل، تدریس، تبلیغ، امامت جماعت و مدیریت اشتغال دارند، اما این جمعیت به دلیل گستردگی تهران و عدم تمرکز و اجتماع طلاب، کارکردهای جمعی خود را از دست داده است.
در تاریخ معاصر، اجتماع روحانیون شهر منشأ آثار فراوانی بوده که در تاریخ مشروطه و برخی از تحصنهای صورت گرفته در آن مانند حضرت عبدالعظیم علیه السلام نمونههای خوبی از آن در دست است.
در دوران پهلوی دوم چه در زمان نهضت ملی و چه در زمان نهضت امام خمینی (مانند تحصن در دانشگاه تهران)، این اجتماعات طلبگی بسیار موفق عمل میکرد.
متأسفانه در حال حاضر از ظرفیت جمعی #حوزه_تهران بهرهبرداری مناسبی نمیشود. هر از گاه فراخوانهایی از سوی مرکز مدیریت حوزه تهران صورت میگیرد اما با استقبال چندانی مواجه نمیشود.
تصور کنید در یکی از مطالبات دینی، اجتماعی یا اقتصادی، جمعیت ۱۰ هزار نفری طلاب و روحانیون تهران در جایی مثل خیابان انقلاب، میدان بهارستان یا میدان امام خمینی و... تجمع کنند. چقدر این تجمع بزرگ اثرات بیرونی خواهد داشت!
به نظر میرسد برای حل این مشکل، نیرویی فراتر از مدیریت حوزه تهران باید شکل بگیرد که وقتی به میدان میآید طیفهای متنوعی از حوزه را فعال کند.
شما تا به حال، همه علما و مدرسین تراز اول تهران را در یک جا جمع دیدهاید؟! آنقدر ندیدهایم که برایمان سؤال میشود مگر چه تعداد عالم تراز اول و دوم داریم؟ تصور کنید این ظرفیت ارزشمند در تهران فعال شود.
حوزه تهران حتی یک #جامعه_مدرسین ندارد تا بتواند با بهرهگیری از قدرت این جمع، مسائل اصلی و مهم حوزه تهران در سطح کلان را رفع و رجوع کند و زمینهای برای برانگیختن ظرفیت جمعی آن باشد، در حالی که به شدت جای خالی آن در مناسبات درونحوزوی، مناسبات اجتماعی، و ارتباط با حاکمیت، احساس میشود. و البته منظور، جامعهای فراتر از شورای عالی حوزه تهران است تا از ظرفیت بیشتر علمای پایتخت بهره ببرد.
به علاوه ما در حوزه تهران نیازمند شکلگیری تشکلهای حوزوی هستیم، با گرایشهای مختلف تا هریک ظرفیتی برای سازماندهی و فعال کردن بخشی از جمعیت طلاب و روحانیون باشند.
یک روز روحانیون مبارز تهران احساس نیاز کردند تا مجموعهای فعال به نام #جامعه_روحانیت_مبارز شکل دهند. به مرور در سالهای اخیر، با کند شدن فعالیت جامعه و از دست دادن ضریب تأثیرش، امروز نیازمند شکلگیری تشکلهای نوین، فعال و تازه نفس با جهتگیریهای درست در مختصات نیازهای امروز حوزه و جامعه هستیم.
این مجموعهها که نام برده شد، در کنار هم شاید بتوانند علاوه بر زنده کردن ظرفیت جمعی حوزه تهران، برخی کاستیهای علمی، معنوی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حوزه را آسیبشناسی و مرتفع کنند.
#آسیب_شناسی_حوزه_تهران
#جریان_شناسی_حوزه_تهران
#جریان_سازی_حوزه_تهران
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
💡وقتی همه مراجع و علمای بلاد به تهران میآیند! در ادامه بخوانید👇 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah
💡استاد ارجمند حجتالاسلام والمسلمین محسن قنبریان یادداشتی با عنوان «مرجعیت قم برای خلق قدرت نرم چه میتواند بکند؟!» مرقوم فرمودند که مرا یاد این رخدادهای تاریخی انداخت:
✍امام خمینی و تعدادی از علما و وعاظ در ۱۵ خرداد ۴۲ دستگیر و گزینه اعدام ایشان شایع شد. مراجع تقلید و علمای طراز اول بلاد به خروش آمدند و به تهران مهاجرت کردند.
آیتالله میلانی و شیخ مجتبی قزوینی از مشهد، آیتالله مرعشی نجفی، سید کاظم شریعتمداری و شیخ مرتضی حائری یزدی از قم و آخوند ملاعلی معصومی همدانی و آیتالله بنیصدر از همدان در صدر این حرکت بودند.
با آمدن علمای طراز اول، دید و بازدیدها شروع شد و جنبوجوش فوقالعادهای در میان روحانیان و مبارزان به چشم میخورد. اقداماتی صورت گرفت که شرح آن در این مختصر نمیگنجد.
سرانجام شاه ناچار به عقبنشینی شد و با پذیرفتن آیتالله سید احمد خوانساری به عنوان نماینده علما، عدم آسیبرسانی به حضرت امام را اعلام کرد و اجازه داد که نماینده علما خود شخصا با امام ملاقات کند.
اکنون اما مدتها است چنین تحرکاتی از صدر تا ذیل حوزه به چشم نمیخورد.
شوخی نیست! رژیم اشغالگر که نشان داده در قتل و غارت با کسی تعارف ندارد، دو تن از برترین مراجع تقلید یعنی آیتالله العظمی خامنهای و آیتالله العظمی سیستانی را تهدید به ترور کرده است.
واکنشها اما چیست؟ آیا در سطح این تهدید هست؟
چرا سال ۴۲ مراجع تقلید به تلگراف و اعلامیه بسنده نکردند؟ چون حوزه و روحانیت از یک سال قبل از آن زنده و بارور شده بود. حوزه از سکون و سکوت خارج شده و کنشگری آن به شدت فعال شده بود.
چون امام از سال ۴۱ در رخدادهای سیاسی مهم، مراجع را در یکی از بیوت گرد میآورد و تصمیمات ملی اتخاذ میشد. علمای بلاد هم به پیشنهاد امام یک شب در هفته در یکی از مساجد تجمع و سخنرانی میکردند.
در آن مقطع حوزه میدید که اعلامیه و تلگراف در برابر تصمیمات حکومت جنایتکار بازدارنده نیست و تنها مهاجرت کبری قدرت و نفوذ نهاد مرجعیت را به رخ میکشد که کشید!
آنها میترسیدند که اگر تعلل کنند خدای نکرده فاجعه اعدام شیخ فضلالله نوری تکرار شود! آن وقت حتی امثال سید عبدالله بهبهانیها هم جانشان در امان نیست.
امروز به شدت نیازمند دگرگونی در نوع کنشگری حوزه و نهاد مرجعیت هستیم و همچون دهه چهل، طیفی میانی و واسط همچون اساتید برجسته حوزه در دهه چهل که #جامعه_مدرسین را پدید آوردند نیاز داریم که پیشگام این شکوفایی باشند.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran