eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
58 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر 📃به همراه اخبار مرکز اسناد حوزه و روحانیت استان تهران ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷آیت‌الله متولد ۱۳۰۴ش و متوفای ۳۰ دی ۱۳۷۹ش. 🔹 ایشان درباره دوران تحصیل و اساتید خود می‌فرمودند: 📚«ادبیات و عربی را نزد مرحوم حاج ، استاد عظیم‌الشأن اخلاق و درس فقه را نزد مرحوم آیت‌الله حاج شیخ و دروس منطق و کلام را نزد مرحوم آیت‌الله حاج و نیز درس فلسفه و دورۀ شرح تجرید را در محضر مرحوم آیت‌الله حاج در فرا گرفتم و تا سال ۱۳۲۷ به مدت ۷ سال در تهران مشغول تحصیل علوم قدیمه بودم.» 💠شیخ مهدی حائری تهرانی سال ١٣٢٧ش وارد و معارف اسلامی شد و پس از سه سال، دورۀه لیسانس را در رشتۀ الهیات و معارف اسلامی به پایان رساند. ایشان خود دراین‌باره می‌گوید: «بعد از این‌که دیپلم گرفتم، به راهنمایی یکی از استادان مدرسۀ مروی، مرحوم آقای ، ریاست وقت دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی که منظومه درس می‌دادند، به دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی راه پیدا نمودم. در سال ۱۳۲۷ دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی تازه تأسیس شده بود. البته قبلاً به نام در تهران وجود داشت که بعد به نام دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی معروف شد.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 در بیان خاطرات خود از می‌فرماید: ✨ سال ١٣٢٥ بیش از ٤٠، ٥٠ نفر از طلاب قم و جاهای دیگر، در امتحان ، یا معقول و منقول شرکت کردند، وقتی اسم قبول‌شدگان را اعلام کردند؛ مرحوم بهشتی شاگرد دوم و من شاگرد سوم شده بودم. در حقیقت ایشان شاگرد اول بودند، ولی شاگرد اول کسی بود که ٢٥ سال از ما بزرگتر بود و آدم محترمی بود و هرجا می‌رفت امتحان بدهد، به او نمره‌ را می‌دادند... 🍃 اولین خاطره‌ای که از مرحوم شهید بهشتی دارم این است که دیدم کتاب کلفتی زیر بغلش بود. گفتم این چیست؟ گفت این دایره‌المعارف اسلام است. نگاه کردم و گفتم اینکه انگلیسی است! گفت مگر تو نمی‌دانی که مستشرقین (خاورشناسان)، مقالات مهمی به‌صورت «الفبایی» نوشته‌اند و من نمی‌دانستم. او می‌دانست و می‌خواند. این کنجکاوی ایشان را نشان می‌دهد. برخی اصولا آن کنجکاوی که چیزی را بیشتر یاد بگیرند، ندارند. ولی مرحوم شهید بهشتی کنجکاو بود یاد بگیرد. ✨ وقتی که لیسانس گرفتم نزد رئیس فرهنگ شهرستان‌ها، آقای احمد راد رفتم که درعین‌حال، مستوفی مدرسه سپهسالار هم بود؛ او به من گفت قزوین و دامغان نیرو نیاز داریم... گفتم می‌خواهم بروم قم. گفت یک روز دیر آمدی. دیروز قم را به حسینی‌بهشتی دادیم. 🍃سال ١٣٤٧ هم که به کنگره‌ای در «مون‌پلیه»، فرانسه رفته بودم، یکی از استادهای آلمانی پرسید ملا بهشتی را می‌شناسی؟ گفتم بله، ما دوست بوده‌ایم. گفت او وقتی آمد آلمان یک کلمه آلمانی بلد نبود، الان به زبان آلمانی درباره اسلام و فلسفه صحبت می‌کند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔰 در سنگر مساجد تهران 🥀 به مناسبت شهادت ایشان در ۲۷ آذر ✍️ آیت‌الله مفتح در سال ۱۳۴۹ به تهران آمد. در همین سال به دعوت در این دانشکده مشغول به تدریس شد و همزمان به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه تهران‌ به اقامه نماز جماعت در مسجد دانشگاه اهتمام ورزید. پس از حضور موثر در دانشگاه و مسجد دانشگاه به پیشنهاد برخی از بزرگان‌ در (ع) تهران حضور یافت‌ و این مسجد را مرکز فعالیت‌های علمی و مبارزاتی خود قرار داد. وی با همکاری استاد شهید مطهری‌، شهید بهشتی‌، شهید باهنر و دیگر دوستان، جلسات متعددی در این مسجد برگزار نمود و مباحث اسلامی را با طرحی نوین و شکلی جدید مطرح کرد. فعالیت دکتر مفتح پس از بسته شدن مسجد الجواد(ع) در سال ۱۳۵۲ در ادامه پیدا کرد. فعالیتهای او در این مسجد، این مکان را به پایگاه علمی و مبارزاتی علیه رژیم مبدل ساخت‌. همین امر موجب شد تا ساواک روز سوم آذر ۱۳۵۳ پس از سخنرانی به مسجد هجوم برده و ایشان را به همراه دستگیر و به زندان منتقل کرده و مسجد را نیز تعطیل نمایند. در نزدیکی مسجدی به تازگی بنا شده بود که در موقعیت بسیار مناسبی قرار داشت و دکتر مفتح پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۵۴ اقامه نماز جماعت این مسجد را بر عهده داشت و در جلسه‌ای با حضور آیت‌الله طالقانی و استاد مطهری این مسجد را قبا نام نهادند. 📷 تصویر: جلسه ائمه جماعات شمال تهران در مسجد قبا به دعوت شهید مفتح 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
در آغاز در قالب فعالیت میکرد و در استقرار داشت. در آن دوره نخست، عمده اساتید این دانشکده را تعدادی از علمای تهران تشکیل می‌دادند و در واقع این دانشکده شعبه‌ای از بود. اما در زمان این دانشکده دچار دگرگونی‌هایی شده بود که گزارش زیر گویای آن است: «بی‌مذهب ترین دانشگاه‌ها در آن سالیان برخلاف نامی که بر آن گذاشته بودند دانشکده الهیات بود. یعنی از نظر حرکت‌های سیاسی و مذهبی جزو بدترین دانشکده‌ها به شمار می‌آمد. در دانشکده الهیات آقای به عنوان رئیس جریان چپ و سردمدار در دانشگاه فلسفه تدریس می‌کرد. معمولاً او مذهب را مورد تمسخر قرار می‌داد و به دلیل برخورد خودمانی با دانشجویان برای خود محبوبیتی فراهم آورده بود. خیلی مظلوم بود. آقای آریان‌پور توی دانشکده راه می‌رفت و آن مرحوم را مسخره میکرد. اما حضور شهید مطهری مانع بزرگی برای آقای آریان پور به شمار می‌آمد؛ چرا که هرگاه شهید مطهری تدریس می‌کرد آنچه را که آریانپور بافته بود ایشان پنبه می‌کرد. آریانپور خودش بارها گفته بود بدشانسی من این است که این شیخ اینجاست. البته تعابیر بسیار موهن و ناپسندی را هم برای مرحوم مطهری به کار می‌برد. ساواک ۳بار مانع از کار مرحوم مطهری شد. چند بار هم کلاس درس ایشان را در دانشکده به حالت تعطیل درآورد و اجازه حضور در کلاس را به مرحوم مطهری نداد.» 📚خاطرات هادی غفاری ص۴۴ و‌۴۵ 🕌 https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ استاد شهید آیت‌الله مطهری اواخر دهه ۴۰ در حالی که در اوج مبارزات خود در سنگر تبیین در مجامع علمی و تبلیغی از حوزه، دانشگاه، حسینیه ارشاد بود، به شدت از سوی مراکز حوزوی طرد می‌شد. ایشان در و دانشکده الهیات به تدریس فلسفه اشتغال داشت و به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره حسینیه ارشاد به تبلیغات دینی می‌پرداخت. اما همین دو امر یعنی اشتغال به فلسفه و همکاری با حسینیه ارشاد موجب هجمه‌ای سنگین از سوی برخی از روحانیون تهران به ایشان شده بود. این وضعیت در کمرنگ بودن حضور طلاب و روحانیون در مجلس ختم پدر استاد در آذرماه ۵۰ در نمود بیشتری یافت و باعث شد چند روز بعد مجلس ختم دیگری در باحضور ۸۰۰ نفر و با سخنرانی مرحوم فلسفی برگزار شود. استاد مطهری در با جریان مارکسیسم و در حسینیه ارشاد با اسلام منهای روحانیت و سایر کج‌روی‌های مبارزه می‌کرد اما چون این واقعیت از چشم عده‌ای از روحانیون پنهان بود، خود ایشان را متهم ردیف اول می‌دانستند. استاد مطهری از بانیان حسینیه ارشاد بود و خودش شریعتی را به حسینیه آورده بود، اما در ادامه و با آگاهی از جریان انحرافی، ضمن تلاش برای حفظ بنیان حسینیه ارشاد می‌کوشید انحرافات را از دامن آن بزداید، اما گرایش فکری مدیران حسینیه به شریعتی از یک سو و ایستادگی جمعی از روحانیون در برابر استاد مطهری از سوی دیگر، مانع رسیدن ایشان به اهداف خود بود. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran