باسلام
یکی دیگه از انبیاء عظیمالشان که نام ایشون فقط یکبار در قرآن ذکر شده حضرت عُزیر علیهالسلام هست.
ایشون یکی از انبیاء قبل از حمله بختالنصر بوده و به قولی اندکی قبل از حمله بختالنصر به اورشلیم ، به خواب صدساله رفت و سالها بعد بیدار شد و به یهودیان کمک کرد که به سرزمین خودشون برگردند.
اینها البته خیلی دقیق نیست. حتی برخی مورخین ، تولد عزیر را بعد از میلاد مسیح میگن که بنده خودم اصلا این را قبول ندارم چرا که بعد از مسیح ع ، هیچ پیامبر دیگری برای یهودیها نیامد.
علیالقاعده اگر قرار باشه که عزیر ع ، قبل از حمله بختالنصر به خواب رفته باشه ، احتمالا متولد حدود ۶۰۰ قبل از میلاد بوده.
به طور کلی تاریخ انبیا تا قبل از تشکیل دولت بابلی خیلی دقیق نبوده و همونطور که قبلا هم توضیح دادیم ، بابلیها برای اولینبار تقویم خیلی دقیق تهیه کردند و علم نجوم را پایهگذاری کردند بطوریکه حتی زمان تحویل سال را به دقیقه و ثانیه ، تعیین میکردند.
مثلا ما در قسمتهای قبل عرض کردیم که حضرت شعیب ع در اوائل دوره هخامنشیان بوده در حالیکه دولت هخامنشی در سال ۵۵۰ قبل از میلاد توسط کوروش پایهگذاری شد و حضرت شعیب حدود سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد بوده. اینه که میگم این تاریخها خیلی دقیق نیست. اما اصل ماجرا ، وجود داشته و غیرقابل انکار.
القصه عزیر ع ، قبل از حمله بختالنصر یه روز از یه آبادی رد میشه که همه مرده بودند و استخوانهاشون پوسیده بود و روستا هم ویران شده بود و اونجا بود که از خدا درخواست میکنه که زنده شدن مردگان را به اون نشون بده و لذا خدا او و الاغش را میمیراند و صدسال بعد دوباره زنده میکنه و شاید این خواست خدا بوده که میراث یهودیت در حمله بختالنصر از بین نرود.
خلاصه ، عزیر بعد از صدسال زنده میشه و به شهرش برمیگرده و شهرش را کاملا خراب و ویران میبینه که توسط بختالنصر خراب شده بوده و یه تعداد خیلی کم یهودی هستند که اونجا زندگی میکنند. بعد با تلاش زیاد و نشانههایی که میده ، ثابت میکنه که عزیره.
یهودیها از اون میخوان که اگه راست میگه تورات را براشون از حفظ بخونه. آخه معروف بود که عزیر حافظ کل توراته. عزیر هم اینکار را میکنه و یهودیها خوشحال میشن و از عزیر میخوان که تورات را بازنویسی کنه . چونکه تورات و تلمود و همه کتابهای یهودیها در حمله بختالنصر از بین رفته بود.
خب، من این قسمت از روایت را قبول ندارم. اگر عزیر ع ، تورات را طوری تلاوت و بازنویسی کرده که یهودیها قبول کردند ، پس نوع تحریف شده را تلاوت کرده و این خلاف عصمت یه پیامبر معصومه.
اگر هم تورات اصلی که متون اصلی انبیا بنیاسرائیل بوده ، خونده پس بعیده که یهودیها قبول کرده باشن.
خلاصه اینکه یهودیها ، عزیر را احیا کننده تورات و تعالیم بنیاسرائیل ميدونند و به خاطر معجزه زنده شدن مجدد بعد از صدسال ، لقب 《آیه》به اون میدن و قرآن دراین رابطه میفرماید
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
یا اندیشه نكردی داستان كسی را كه به دهكدهای گذر كرد، در حالی كه دیوارهای آن بر روی سقفهایش فرو ریخته بود [و اجساد ساكنانش پوسیده و متلاشی به نظر میآمد] گفت: خدا چگونه اینان را پس از مرگشان زنده میكند؟ پس خدا او را صد سال میراند، سپس وی را برانگیخت، به او فرمود: چه مقدار [در این منطقه] درنگ كردهای؟ گفت: یك روز یا بخشی از یك روز درنگ كردهام. [خدا] فرمود: بلكه صد سال درنگ كردهای! به خوراكی و نوشیدنی خود بنگر كه [پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه] تغییری نكرده، و به دراز گوش خود نظر كن [كه جسمش متلاشی شده، ما تو را زنده كردیم تا به پاسخ پرسشت برسی و به واقع شدن این حقیقت مطمئن شوی]، و برای این كه تو را دلیلی [از قدرت و ربوبیّت خود] برای مردم [در مورد زنده شدن مردگان] قرار دهیم، اكنون به استخوانها [یِ دراز گوشت] بنگر كه چگونه آنها را برمیداریم و به هم پیوند میدهیم، سپس بر آنها گوشت میپوشانیم. چون [كیفیتِ زنده شدنِ مردگان] بر او روشن شد، گفت: اكنون میدانم كه یقیناً خدا بر هر كاری تواناست.