باسلام خب عرض شد که پیامبر و ابوبکر از غار ثور به سمت مدینه حرکت کردند. علی(ع) سه شبانه‌روز در مکه موند و امانت‌های مردم را که نزد رسول‌ خدا بود، به صاحبانش رسوند و وقتی که این کار را انجام داد، به یثرب هجرت کرد و در حومهء شهر یثرب که به محله قبا معروف بود و فقط ۴ کیلومتر با یثرب فاصله داشت، به پیامبر رسید و همراه رسول خدا در خانه کلثوم بن هدم منزل گزید. یادتون باشه که کلثوم اسم مَرده و الکی روی دخترها این اسم را نگذارید. اونی که اسم زنه ، ام‌کلثوم هست. چونکه خودم چند مورد اینجوری دیدم. خلاصه در این هجرت، فواطم ثلاث (فاطمه دختر پیامبر، فاطمه بنت اسد، فاطمه دختر زبیربن عبدالمطلب) با گروهی دیگر از زنان و دو نفر نوجوان همراه امیرالمؤمنین(ع) بودند. حضرت درراه به کمین دشمنان برخورد کرد، ولی با مقابله با آنان توانست جان همراهانش را حفظ کند و به سلامت روانه مدینه شدند. خب حالا تا اینجای داستان چندتا نکته خدمت شما بگم. یکی اینکه نقل شده که علی ع در اون سه روزی که پیامبر در غار ثور بود هم با پیامبر در ارتباط بود و هرشب برای ایشون غذا و تدارکات سفر فراهم می‌کرد. دیگه اینکه در نقل دیگه‌ای اومده که علی ع روز سوم همراه با فواطم ثلاث در همون غار ثور به پیامبر ملحق شد و نبرد ایشون با کمین دشمن قبل از رسیدن به غار ثور بود که با شجاعت تمام و یک تنه در مقابل ۶ نفر از سوارکاران قریش ایستاد و درس خوبی به اونها داد و قسم خورد که اگر مقاومت کنند و برنگردند همه را قطعه قطعه کند. قریشیها که دیدند توان مقابله با علی ع را ندارند ، به مکه برگشتند . من خودم بعید میدونم که جنگ علی ع با کمین قریش ، قبل از غار ثور بوده باشد. چونکه غار ثور خیلی از مکه دور نیست و قریشیها میتونستند به مکه برگردند و با یه لشکری به جنگ علی ع بیان. بنابراین احتمالا این برخورد ، نزدیکیهای مدینه بوده است. والله اعلم. دیگه اینکه پیامبر(ص) هنگام هجرت از مکه به امیرالمؤمنین(ع) چنین فرمود: «من دخترم فاطمه را به تو سپردم و هردوى شما را نیز به خدا می‌سپارم و از خداوند می‌‏خواهم که نگهبان و حافظ شما باشد.» این مطلب خودش یه فضیلت بزرگی برای علی ع هست که پیامبر عزیز دردانه‌اش را به علی ع سپرده که در این سفر پرخطر از او محافظت کنه. مفسرین ، نزول آیه ۱۹۵ سوره ال‌عمران را در این مورد و در شأن علی ع میدونند که می‌فرماید فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ اُخْرِجُوا مِن دِیارِهِم وَ اُوذُوا فى سَبیلى وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لاَ ُکَفِّرَنَّ عَنهُم سَیِّئاتِهِم وَ لاَدْخُلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِن تَحْتِهَاالاَنْهارُ ثَواباً مِن عِندِاللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوابِ آنان که در راه خدا هجرت کردند و از خانه‏هاى خود بیرون رانده شدند و در راه من، آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهشان را مى‏بخشم و آنها را در باغ‏هاى بهشتى که از زیر درختانش نهرها جارى است، وارد مى‏کنم. این، پاداشى است از طرف خداوند، و بهترین پاداش‏ها نزد پروردگار است. و نکته آخر اینکه ، حمزه ع در این سفر نبود و خودش قبلا به همراه جمعی به مدینه مهاجرت کرده بود و محافظت از مسلمانان در مدینه به عهده ایشون بود. بلافاصله بعد از ورود پیامبر به قبا ، اسم یثرب را عوض کردند و گذاشتند مدینه‌الرسول. یعنی شهر پیامبر که از همون روز به مدینه مشهور شد. خبر هجرت پیامبر به سوی مدینه، در همه جا پیچید و مردم مدینه که زمان ورود پیامبر به قبا را محاسبه کرده بودند در ورودی محله قبا که در جنوب مدینه بود صف کشیدند تا پیامبر وارد شود. پیامبر به نقلی ۴ روز و به نقل دیگری ۱۰ روز در قبا ماند و بعد به سمت مدینه راه افتاد و در همین مدت سنگ بنای مسجد قبا را بنا نهاد که به مسجد قبا معروف شد و چون اولین نماز جمعه در این مسجد برگزار شد به مسجدجمعه هم مشهوره. بعدش به شهر مدینه وارد شد که داستانش را انشالله فرداشب میگم. @tarikhbekhanim