باسلام
یکی دیگه از اتفاقات مهم سال اول هجرت پیمان مسلمانان با یهودیان بود.
به طور کلی بخش اعظم تشکیلات یک حکومت یا دولت عبارتست از مجموعهء پیمانها و قراردادها با دیگران و مخصوصا با همسایگان و اجانب و لذا پیامبر اسلام هم در بدو تشکیل حکومت اسلامی اقدام به انقیاد این قراردادها کرد که بعضی از اونها را بنده خدمت شما میگم.
رسول خدا ص میدونست که یهودیان میتونند خطرساز باشند، لذا پس از ورود به مدینه به اونا پیغام داد که ما میخواهیم در اینجا در کنار هم زندگی کنیم؛ بنابراین باید شرایط زندگی مسالمتآمیز را مشخص کنیم و قراردادی بنویسیم و بر مبنای اون عمل کنیم. در این صورت اگر اختلافی بین ما پدید اومد، راهکار اون روشنه. سران یهود هم این سخن محکم و منطقی را پذیرفتند و با رسول اکرم (ص) جلسهای گرفتند و پیمانی نوشته شد.
به گفتۀ برخی پژوهشگران ، میشه این پیمان را نخستین قانون اساسی در اسلام دانست. مواد مفصّلی در این پیمان وجود داره که مهمترین اونها را در اینجا بیان میکنیم:
مسلمانها و یهودیان خدای یکتا را میپرستند، پس قرار بر این شد که امت واحده تشکیل دهند.
مدینه حریم امن اعلام میشود و هرگونه قتل و تعدّی و تجاوز در این حریم ممنوع است. اگر مدینه مورد حمله قرار بگیرد، مسلمان و یهودی وظیفه دارند که از شهر دفاع کنند.
یهودیان تعهد میکنند که با قریش بهعنوان دشمن اصلی اسلام، هیچ مراودۀ تجاری و غیر تجاری نداشته باشند. اگر در مسائل بین مسلمانها و یهودیها اختلافی پیش آمد، آخرین داور و حَکَم، پیامبر اسلام (ص) خواهد بود.
اگر کسی از این پیمان عدول کند و مفاد آن را زیر پا بگذارد، از شمولِ آن خارج است.
معنای این ماده از پیمان این بود که پیامبر ص اختیار دارد با متخلّفان از پیمان برخورد کند.
یهودیان این پیمان را امضا کردند و رسول خدا ص هم مهر خود را با عنوان «رسول الله» پای این قرارداد زد. درحقیقت یهودیان با امضای این قرارداد، ناخواسته به رسالت پیامبر اکرم ص اعتراف کردند.😁😁
حالا ممکنه براتون سوال پیش بیاد که چرا یهودیها این قرارداد را امضا کردند؟
اولا اینها اهل کتاب بودند و میدونستند که پیامبر اسلام ، واقعا پیامبره و قطعا از اینکه با یه مشت بتپرست مراوده داشته باشند ، ناراضی بودند و دوست داشتند با یه سری مثل خودشون پیمان داشته باشند و لذا این پیمان راامضا کردند. البته بعدها خواهیم دید که همینها به خاطر ذات پلید و شیطانیشون در نهایت پیمان شکنی کردند و نتیجه اون را هم دیدند.
ثانیا اینها در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بودند و وقتی اون استقبال بینظیر مردم مدینه را از پیامبر دیدند ، مجبور به قبول حکومت اسلامی شدند.
ثالثا بنده خودم این را یکی مصادیق مکر الهی میدونم که خدا به دل اینها انداخت تا با پیامبر پیمان ببندند تا بعدها اگر شیطنت کردند، پیامبر اسلام بهانه برای جواب دادن داشته باشه و همینطور هم شد.
با تدبیر حسابشدۀ آن حضرت، یهودیها دیگر نمیتونستند آزادانه و اونطور که میخواهند مدینه را به هم بریزند و مقابل اسلام بایستند. اگه میخواستند چنین کاری کنند، پیامبر اکرم (ص) بر مبنای این پیمان میتونست با اونها برخورد کنه. این تدبیر مهم در آغاز سال اول هجرت صورت گرفت.
خب یکی دیگه از اقداماتی که سال اول هجرت انجام شد، پیمانهای عمومی بین مردم بود . این پیمانها بین همه مردم مدینه جاری شد اعم از مسلمان و مشرک و یهودی. یادتون باشه وقتی پیامبر ص به مدینه مهاجرت کرد هنوز خیلیها مشرک بودند و بعدها کمکم مسلمان شدند.
این پیمان شامل حدود ۵۱ بند بود که در این پیماننامه حتی در ارتباط با تقسیم آب مدینه هم تصمیمگیری شده بود. بعضی مورخین حتی قوانینی مثل جمعآوری زباله مدینه را هم آوردهاند که به نظر میرسه اینطور نیست و همچین چیزی در متنی که در کتب معتبر تاریخ اسلام اومده ، دیده نشده و شاید در سالهای بعد و در دوره خلفا اینطور شده.
یکی از بندهای مهم درون این پیماننامه این بود که مشرکین مدینه حق کمک به مشرکین قریش را ندارند.
برای مطالعه شما بعضی از بندهای این پیمان را در اینجا به شرح ذیل میآورم:
مسلمانان در برابر سایر مردم ، یک ملتاند. بنابراین، میان هیچ مسلمان و کافری پیوند نیست؛ هر چند پدر یا فرزند باشند و جدایی میان مسلمانان با مسلمانان دیگر نیست. ۲. هر تیره از مسلمانان در میان خود فدیه ( دیه یا غرامت ) میپردازند، همان گونه که پیش از اسلام بوده است. ۳. مسلمانان در برابر کسانی که ستم یا گناه یا دشمنی یا فساد میان مسلمانان را توطئه نمایند، متحدند. ۴. هیچ مؤمنی به خاطر کافری کشته نمیشود و هیچ کافری بر ضد مؤمنی یاری نمیشود. ۵. عهد و امان خداوند یکی است. بنابراین، شخص مطرح نیست و پایینترین شخص نیز میتواند به مسلمانان پناه دهد (کنایه از اینکه اگر شخصی به دیگری پناه داد و او را کفالت نمود، باید تمامی مسلمانان امان او را محترم شمارند.) ۶.