باسلام
عرض شد که کشته شدگان جنگ خیبر کمتر از صدنفر بودند. این یک نکته اساسی و قابل توجه برای کسانی هست که معتقدند اسلام به زور شمشیر پیشرفت کرد.
از زمانی که پیامبر اسلام وارد مدینه شد و حکومت تشکیل داد تا زمان فوت پیامبر ، تعداد کشتههای جبهه مقابل اسلام در غزوات و سریهها حدود ۱۳۰۶ نفر بوده که حدود ۸۰۰ نفر آنها در جنگ با یهود بنیقریظه بودهاند که قبلا عرض شد که برخی مورخین کشتههای بنیقریظه را واقعی نمیدانند و ساخته پرداخته یهود میدانند.
یعنی در اینکه در جنگ با یهود بنیقریظه اصلا قتل عامی صورت گرفته یا نه ، هزار اما و اگر هست و برخی مورخین معتقدند عدد ۸۰۰ نفر ، مربوط به کسانی است که قرار بود کشته بشوند ولی تعداد زیادی از اونها مسلمان شدند و از مرگ نجات یافتند و تعدادی هم بخشیده شده و مهاجرت کردند. حتی اگر فرض کنیم تمام اون ۸۰۰ نفر ، کشته شده باشند تعداد کل کشتهها در ده سال حکومت پیامبر در مدینه حدود ۱۳۰۶ نفر بوده که عدد بسیار کمی است.
آقایانی که اسلام را دین شمشیر میدانند، نگاهی به آمار کشتههای جنگهای خودشان بیندازند که سلاطین آنها به هر شهری میرسیدند قتلعام میکردند و کوچک و بزرگ و پیر و جوان و پسر و دختر و زن و مرد را از دم تیغ میگذراندند. مضافا براینکه رفتار پیامبر اسلام و مسلمانان با اسراء و زخمیها اصلا قابل قیاس با هیچ مکتبی نیست و علاوه بر این پیامبر اسلام همیشه در حال تبادل پیک برای بستن قرارداد بین مدینه و قبائل حجاز بود تا بدون جنگ و خونریزی به اسلام روی آورند و فقط در صورتیکه به کاروانهای مسلمین یا به خود و خانوادهشان آسیبی میزدند و یا دسیسهچینی و نقض عهد میکردند و یااینکه رسما به جنگ مسلمانان میآمدند میجنگید.
این سیره حکمرانی اصلا قابل قیاس با هیچکدام از حکومتهای دیگر نبوده و متاسفانه برخی تاریخهای ساختگی و حتی فیلمهایی مثل محمدرسولالله ساختهء مصطفی عقاد ، بر روی جنگهای پیامبر متمرکز شده و به تعدی و حملات مشرکین نپرداختهاند.
یکی از نکات جالب همین فیلم محمدرسولالله این استکه اولا آقای هارولد باک ، تهیه کننده این فیلم ، یهودی بوده و مقادیر زیادی برای ساخت آن هزینه کرده و از بازیگران خیلی مشهوری مثل آنتونی کوئین برای این فیلم استفاده کرده ، اما یکی از جنگهای پیامبر با یهودیان را به تصویر نکشیده در حالیکه بیش از ۵۰ درصد جنگهای پیامبر با یهودیان بوده.😳
اینها همه از مصادیق جنگ شناختی است که شبهات زیادی را در ذهن جوانان ما ایجاد میکند و تصویر خشونت و جنگطلبی در ذهن آنها القا میکند تا جوان ناآگاه و بیمطالعه ما بیاید و بگوید که العیاذ بالله ، پیامبر شما یک قاتل و جنگطلب و کشورگشایی بوده است.
القصه در سال ۷ هجری معجزه ردّالشمس هم اتفاق افتاد که بدین شرح است:
روزی پیامبر، علی(ع) را در پی انجام کاری فرستاد. زمانی که او بازگشت، وقت نماز عصر بود. پیامبر که اطلاع نداشت که علی ع نماز عصر خود را نخوانده است، سر خود را بر روی پای وی قرار داد. در همون هنگام، وحی الهی نازل شد و پیامبر مشغول دریافت وحی شد. این امر تا زمانی که نزدیک بود خورشید غروب کنه ادامه داشت. وقتی که دریافت وحی به اتمام رسید، پیامبر از علی ع پرسید که آیا نماز عصر را خوانده است؟ وقتی علی بن ابیطالب در پاسخ گفت که به خاطر اینکه سر شما بر روی پای من بود و من نتوانستم شما را بیدار کنم، پیامبر نیز از خداوند خواست که آفتاب را برگرداند تا علی(ع) نماز عصر خود را بخواند. در این هنگام، خورشید بهاندازهای به عقب برگشت که وقت فضیلت نماز عصر شد و حضرت نماز خود را خواند.»
این واقعه در اکثر منابع روایی شیعی و سنی نقل شده است.
در مکان این واقعه در شهر مدینه مسجدی بنا شد که به مسجد رد الشمس معروف است.
خب حالا ایرادی که بیان میشه اینه که چرا گزارش مفصلی در تاریخ نداریم که مردم بازگشت خورشید را دیده باشند و نقل کرده باشند. در جواب گفته میشه که بازگشت یا توقف خورشید برای خواندن نماز عصر جزئی بوده است و این مقدار توقف یا بازگشت برای کسی که دقت بر حرکت خورشید در اون لحظه نداشته ملموس نبوده.
این یکی از معجزات پیامبر اسلام است که در حق علی ع انجام شد و منحصر به ایشون بوده.
اتفاق آخر هم توسعه مسجدالنبی بود که در اواخر سال ۷ اتفاق افتاد و بعلت اینکه تعداد مسلمانها خیلی زیاد شده بود اینکار لازم شد.
لذا مسجد را توسعه دادند و آن را از ناحیه طول و عرض - هر کدام - به 100 ذرع رسوندند.
خلاصه اینکه در این مرحله شکل و چهار چوبه مسجد تغییر کرد؛ یعنی طول هر ضلع به صد متر رسید و بصورت مربّع دراومد.