باسلام به طور کلی در تاریخ ، رسم است که بعد از فوت هر شخصیت مهم و تاثیرگذار تاریخی ، مطالبی در وصف وی گفته شود. ما هم بنا داریم در ارتباط با شخصیت پیامبر اسلام ص مطالبی عرض نماییم اما باید مسئله سقیفه که یکی از مهمترین مسائل صدر اسلام است را به جایی برسانیم و بعد در این مورد در خدمت شما خواهیم بود. گفتیم که اغلب منابع تاریخی ، مسئله آتش زدن درب خانه حضرت فاطمه س را ۵۰ روز بعد از فوت پیامبر ذکر کرده‌اند و اینکه کتک خوردن حضرت فاطمه س در وسط کوچه و بند به گردن حضرت علی ع انداختن و او را به مسجد بردن و بیعت گرفتن ، همگی در همین روز اتفاق افتاده. خب چه عواملی باعث شد ، ابوبکر که دیگر ۵۰ روز بود خلیفه شده بود و حکمرانی می‌کرد تصمیم بگیرد که این‌کار را بکند. شرح ماوقع دال بر این استکه ، اوضاع مدینه کم‌کم داشت واژگونه میشد. وجدانهای خفته کم‌کم بیدار میشد . فاطمه س رفته بود به مسجد و در حضور خلیفه و یارانش سخنانی گفته بود که مردم مدینه هیچکدام را نمی‌توانستند انکار کنند. انگاری که خود پیامبر برایشان سخن گفته. از هردری در باب فضیلت علی ع سخن گفت که یک کدام از این فضائل در افراد دون‌مایه همچون ابوبکر و عمر نبود. شرح این خطبه را اینجا بخوانید. این خطبه به خطبه فدکیه مشهور شده و تمام علمای شیعه و اهل سنت آن را به تواتر ذکر کرده و هیچ شبهه‌ای در آن نیست. اما اینکه چرا اهل سنت تحت تاثیر این خطبه قرار نمی‌گیرند بحث جدایی است که بعدا خواهم گفت. نکته بعدی حضور حضرت علی ع به همراه همسرش فاطمه زهرا س بر در خانه انصار و مهاجرین است. قضیه از این قرا بود که علی ع ، همسرش فاطمه را سوار بر مرکبی نمود و همراه با حسنین ع ، چند شبی به درب خانه صحابه پیامبر رفت و به اصطلاح آنها را توجیه نمود و در دفاع از حق خود مطالبی عنوان کرد. حرف همه اونها این بود که ، علی! تو دیر آمدی. ما بیعتی کرده‌ایم و دیگر نمی‌توانیم آن را بشکنیم. یکی نبود به اینها بگه مگر در غدیرخم به توصیه پیامبر با شخص علی ع بیعت نکردید ، پس چرا آن را شکستید؟ چرا رُک و راست نمی‌گویید که ای علی! شیطان بر ما غلبه کرده. ما را از تو متنفر کرده. نمی‌خواهیم خلیفه ما باشی. اگر صالح‌ترین هستی ، اگر شجاعترین هستی ، اگر فصیح‌ترین هستی ، اگر عالم‌ترین هستی ، اگر قوی‌ترین هستی ، هستی که هستی . برای خودت هستی . اما ما نمی‌خواهیم که تو بر ما حکمرانی کنی. ای خاک بر دهان آن مردمانی که علی و فاطمه به درب خانه آنها بروند و از آنها چیزی بخواهند و آنها امتناع کنند. فکر نکنید که اینها چیز جدیدی بوده. رفتار با وصی انبیاء قبلی هم همینطور بوده. مگر وصی حضرت عیسی ع که پطرس بود را انکار نکردند؟که جریانش را قبلا گفتیم. مگر وصی حضرت موسی ع را در ابتدا انکار نکردند؟ اصلا مگر خود انبیاء قبلی را انکار نمی‌کردند. این هم سر آنها. ۴۰ نفر از اینها که علی ع و فاطمه س به درب خانه آنها رفتند قول دادند که از علی ع حمایت کنند. علی ع فرمود فردا صبح با سرهای تراشیده و شمشیر به دست در مسجد حاضر شوید. فرداصبح فقط ۴ نفر آمدند که مقداد و سلمان و ابوذر و زبیر بودند. ببینید کار علی ع را به کجا کشانده بودند که از آن همه صدهزار نفری که در غدیر با او بیعت کردند فقط ۴ نفر قول یاری دادند . اینکه دیشب عرض کردم که بعید می‌دانم که پیامبر ، علی ع را ملزم به در خانه ماندن کرده باشد تا قرآن را جمع‌آوری کند یکی از شواهد روایی و عقلایی بنده همین است که انبیاء کار غیر عقلائی نمی‌کنند. مگر جمع‌آوری قرآن کار یک روز و دو روز و چند روز بود؟ اگر علی ع در خانه بماند پس چه کسی حکمرانی کند؟ پس جامعه با آن همه التهابات به چه کسی سپرده شود؟ این روایات را با روایات خروج مکرر علی ع و فاطمه زهرا س از منزل برای دفاع از حق علی ع چگونه جمع کنیم؟ خلاصه ،داستان فدک هم قوز بالاقوز شده بود که خلیفه از فاطمه زهرا غصب کرد و اختلاف شدت پیدا کرد. این داستان فدک هم بحث مفصلی است که اگر بخواهم وارد آن شوم خیلی طولانی می‌شود و انتظار دارم که شما با مراجعه به اینجا ، مطالب آن را مطالعه بفرمایید ذکر شده که از بس خطبه فدکیه غراء و تاثیر گذار بود خلیفه به منزل رفت و تا سه روز بیرون نیامد و میخواست از خلافت انصراف بدهد که عمر نگذاشت و باز با توجیهات شیطانی ، ابوبکر را ترغیب به غصب خلافت کرد. در نهایت ، عمر دید که تا علی ع بیعت نکند همین آش است و همین کاسه. علی و فاطمه و اهلبیت باید بیعت کنند و تا اینها بیعت نکنند جامعه ، یکدست نمی‌شود و نمی‌توان حکمرانی کرد. اینجا بود که قضیه حمله به خانه اهل‌بیت پیش آمد که خدمت شما خواهم گفت. @tarikhbekhanim