باسلام امشب قرار بود که یک آشنایی مختصر با فرقه‌های شیعه داشته باشیم. اما بخاطر اینکه تعداد زیادی از دوستان در خصوصی ، سوالات و شبهاتی را در مورد برخی دیگر از عقاید شیعه از جمله مسئله شفا ، مطرح کرده‌اند ، امشب را هم به همین مسئله اختصاص می‌دهیم. اولا بسیاری از این اعتقادات ، مختص شیعه نیست و بسیاری از علمای اهل سنت هم اینها را قبول دارند و در مورد آنها کتاب‌هایی نوشته‌اند اما مسئله اینجاست که آن تعداد اندک که مخالف این عقاید هستند ، طرف مقابل را تکفیر میکنند و مثلا معتقدند اعتقاد به شفا گرفتن از یک قبر یا یک ذکر یا یک ساختمان یا یک فرد ، شرک است و به معنای این استکه شما قدرت دیگری بجز قدرت خدا را دخیل در شفا دادن میکنید. در حالیکه شفا دادن فقط به دست خداست و لاغیر. حضرت ابراهیم ع در مورد خدا می‌فرماید : ٱلَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهۡدِينِ وَٱلَّذِي هُوَ يُطۡعِمُنِي وَيَسۡقِينِ وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ وَٱلَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحۡيِينِ اوست خدایی که مرا خلق کرده و سپس هدایت می‌کند و اوست کسی که مرا طعام می‌دهد و سیراب می‌کند و وقتی بیمار میشوم مرا شفا می‌دهد و کسی استکه مرا می‌میراند و سپس زنده می‌کند خب ، حالا چرا شما شیعیان معتقدید که مثلا یک شبکه فولادی می‌تواند شما را شفا بدهد؟ جواب این مسئله این استکه تمام عقاید شیعه که توسط علما تایید شده ، برگرفته از نقل مستند است. این نقل مستند یا در قرآن آمده و یا در روایات یا هردو . اگر در موردی ، به یک آیه یا یک روایت کاملا مستند و صحیح‌السند برخورد کردیم ، آن را میپذیریم و ادله عقلی برای اثبات این مسائل کاربردی ندارد. اگر خود قرآن بفرماید که از غیر خدا هم شفا بخواهید سمعا و طاعتا . هر کاری که به فرمان خدا باشد ، اطاعت از خداست. ما وقتی از کسی طلب شفا میکنیم ، انتظار نداریم که او بیمار ما را شفا بدهد بلکه او را به عنوان یک وجیه و آبرودار در نزد خدا واسطه قرار می‌دهیم که ما را شفا بدهد. ما معتقدیم که کعبه نمی‌تواند کسی را شفا بدهد بلکه خدا را به حق کعبه قسم می‌دهیم که ما را شفا بدهد. بله. اگر کسی اعتقاد داشته باشد که پنجره فولاد یا کعبه می‌تواند کسی را شفا دهد ، این کفر است. اما اگر کسی خدا را به وجاهت کعبه و به مقام پیامبر یا به جایگاه قرآن (که یکی از نامهای دیگر ان شافی است) یا ائمه قسم بدهد که بیماری من را شفا بده ، این دیگر شرک نیست بلکه همان واسطه قرار دادن است که در قسمت قبلی توضیح دادیم. در بعضی منابع کلامی ، حتی معتقدند که خدا ممکن است دعای یک بت‌پرست را هم اجابت کند. این بت‌پرست اصلا به خدا اعتقاد ندارد که از او درخواست کرده باشد بلکه بت را واسطه کرده که آن خالق هستی او را شفا دهد و البته خدا از سر رحمت او را هم شفا می‌دهد. همانطور که در دعای ماه رجب می خوانیم: «يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تُحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَة»؛ ای کسی که نعمت هایت را به کسی که از تو درخواست نکرده، و حتی تو را نمی شناسد از روی مهربانی و رحمت اعطاء می کنی». و اما مورد آخر که مستند بسیاری از علما است ، شفای چشمان حضرت یعقوب ع به واسطه پیراهن یوسف ع است. این یک نقل قرآنی است و لذا هیچ شبهه و شک و تردیدی در آن نداریم. قرآن میفرماید که چشمان یعقوب ع به واسطه پیراهن یوسف ع ، شفا یافت و بینا شد. اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ این پیراهنم را ببرید، و روی صورت پدرم بیندازید، كه بینا می‌شود و همه خاندانتان را نزد من آورید. یوسف - 93 خب عقل سلیم قبول نمی‌کند که یک پیراهن که یک پارچه عادی است ، بتواند کسی را شفا دهد . پس چرا خدا این مسئله را در قرآن ذکر کرده؟ این را باید معجزه دانست. بطور کلی شفاگرفتن از یک وسیله یا یک شخص ، نوعی معجزه است و با عقل عادی قابل تحلیل نیست ولی از نظر نقلی قابل اثبات است. پارچه به خودی خود تأثیر ندارد، این اراده ولی خدا است که به اذن الهی به آن خاصیت می‌بخشد. بحث شفا یافتن با آبی که پیامبر (ص) به دست کسی بدهند یا با دستی که امام معصوم(ع) بر چشم کسی بکشند، موضوعی است که از آن به معجزه یا گاهی به عنوان کرامت یاد می‌کنیم. هم باید عنایت معصوم وجود داشته باشد، هم اخلاص و قبولی از سوی پذیرنده این معجزه وجود داشته باشد. شفا مثل معجزه ، اثبات نقلی دارد یعنی چون به کرّات اتفاق افتاده و افراد زیادی دیده‌اند که این اتفاق افتاده و نقل کرده‌اند و در قرآن و روایات هم آمده ، پذیرش آن عین توحید است و موجب شرک نمی‌شود.