باسلام شیعه اثنی‌عشری یا به اصطلاح ، شیعه ۱۲ امامی بزرگترین فرقه شیعه است که هم در بعضی کشورها ، اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند و هم در کشوری مثل ایران مذهب رسمی کشور است. این مذهب معتقد به ۱۲ امام به تصریح روایات رسیده از پیامبر و سایر ائمه است در حالی که فرقه‌های دیگری که تاحالا توضیح دادیم ، همه ۱۲ امام را قبول ندارند. برخی از آنان ۴ و برخی ۶ و برخی ۷ امام را قبول دارند که به ترتیب زیدی و اسماعیلی و واقفه میباشند. اما شیعه اثنی‌عشری همه ۱۲ امام را قبول داشته و معتقدند که امام دوازدهم ، در غیبت است و روزی ظهور خواهد کرد. شیعیان ۱۲ امامی معتقدند که امامان اهل‌بیت فقط همین‌ها هستند ولاغیر. در حالیکه دیدیم که زیدیها و اسماعیلیه، هنوز هم امام دارند و سلسله امامت در آنها تمام نشده و هروقت امام قبلی فوت می‌کند امام جدیدی برای خودشان انتخاب می‌کنند. شیعیان اثنی‌عشری ، معتقدند نیاز به انتخاب امام جدید نیست و امام ۱۲ هنوز زنده است و مانند آفتاب پشت ابر بر کار شیعیان نظارت می‌کند. این اعتقاد مبتنی بر آیات و روایات مستند و متواتر است و اینطور نیست که فکر کنیم اینها برای راه افتادن کار خودشان و یا برای اینکه بخواهند مثل فرقه‌های قبلی از طرف امام غایب ، حکومت تشکیل بدهند ، و خودشان مسلط بر مردم باشند ، این عقیده را دارند. این روایات به قدری مشهور و مستند است که بعضا در کتاب‌های معتبر اهل سنت هم به آنها استناد شده است. به طور کلی شیعه اثنی‌عشری برای اثبات عقاید خود هیچ مشکلی در ارجاع به کتب اهل سنت ندارد و به قول معروف اگر تمام کتاب‌های شیعیان از بین برود ، شیعه برای اثبات خود مشکلی نخواهد داشت و می‌تواند از طریق کتب اهل‌سنت ، حقانیت خود را اثبات کند. القصه شیعیان اثنی‌عشری علاوه بر اعتقاد به اصول دین یعنی توحید و نبوت و معاد ، اعتقاد به دو اصل امامت و عدل هم دارند در حالیکه اهل سنت اینها را قبول ندارند. سایر فرقه‌های شیعه هم این دو را به شکل‌های دیگری قبول دارند. شیعیان به تناسخ و حلول اعتقادی ندارند. یعنی اینکه روح کسی در جسم فرد دیگری حلول کند . البته همانطور که قبلا عرض شد برخی علمای شیعه این مطلب را قبول دارند که خودش منجر به ظهور فرقه بابیه شد. شیعیان اثنی‌عشری معتقد به رجعت هستند یعنی معتقدند برخی از کسانی که قبلا وفات کرده‌اند در زمان ظهور امام دوباره زنده می‌شوند که یا درکنار امام قرار می‌گیرند و برضد ظلم مبارزه می‌کنند (مثلا برخی ائمه و برخی شهداء) یا اینکه برای مجازات به دست امام زنده می‌شوند(مثل یزید و...) این عقیده رجعت ، مبتنی بر آیات و روایات مستند و غیرقابل انکار بوده و مثال‌هایی در قصص قرآنی دارد. عقیده دیگر آنها اعتقاد به طول عمر امام زمان عج است. اینها معتقدند همانطور که برخی انبیاء طول عمر زیاد داشتند و یااینکه هنوز زنده هستند ، امام زمان عج هم ، چنین است. این نظریه هم مبتنی بر ادلّه قرآنی و روایی است و مثال‌هایی در قرآن دارد. اعتقاد به امامت در کودکی هم از اعتقادات شیعه اثنی‌عشری است که در مورد امام جواد ع ، امام هادی ع و امام زمان عج مصداق دارد. این هم مثال‌هایی در قرآن دارد و بدون دلیل نیست. آنچه مسلّم است اعتقادات شیعه (که فراتر از مطالبی است که عرض شد) ، هیچکدام قابل انکار نیست و در طول تاریخ تشیع ،خیلی به نقدهای مربوطه پاسخ داده شده و در تمام مناظراتی که ائمه شیعه و علمای شیعه با علمای اهل سنت داشته‌اند ، شیعیان غلبه داشته و لذا در دوران جدید ، علمای اهل سنت و مخصوصا وهابی‌ها از مناظره با شیعیان پرهیز می‌کنند. همین مناظرات باعث شد که برخی علمای اهل سنت ، شیعه شوند و یااینکه شیعه را هم در ردیف سایر مذاهب اسلامی قبول کنند. از جمله این عالمان ، شیخ محمود شلتوت رئیس وقت دانشگاه الازهر مصر است که در دوره خود اظهار به حقانیت شیعه کرده و شیعه را هم در ردیف سایر مذاهب اسلامی اعلام نمود و آیت‌الله بروجردی در این زمینه از وی تقدیر و تشکر کرد. مورد دیگر مناظرات علامه شرف‌الدین با شیخ سلیم بشری ، رئیس دیگر الازهر بود که این مناظرات به شکل کتبی و نامه‌نگاری انجام شد و در پایان شیخ سلیم بشری به حقانیت شیعه اعتراف کرده و گویی شیعه شده و تقیه می‌کرده. این نامه‌ها در کتابی بنام المراجعات ، جمع‌آوری شده که مطالعه آن را اکیدا توصیه میکنم. در دوره خودمان هم علمای زیادی از اهل سنت و حتی وهابی‌ها ، با خواندن و شنیدن ادله شیعه برای اثبات عقایدش ، شیعه شده‌اند که نمونه آن مرحوم حسن شحاته و همچنین عالم وهابی ، عصام العماد است. متاسفانه برخی علمای شیعه هم اگرچه رسما سنّی و یا لاییک نشده‌اند ولی سخنان اهل سنت را تکرار کرده و مبلّغ عقاید آنها شده‌اند .