باسلام
شیعیان اثنیعشری که همه ۱۲ امام معصوم را قبول دارند ، خودشان بعد از غیبت امام زمان عج به چندین فرقه تقسیم شدند که اغلب این فرقهها از بین رفتهاند و یا اینکه به فرقههای محلی و کوچک تبدیل شدهاند و آنچه که باقی مانده شیعه اثنیعشری جعفری است که در مسئله امامت ، اثنیعشری هستند و در فقه ، پیرو طریقه فقهی امام جعفر صادق ع میباشند.
اولین فرقهای که بعد از غیبت امام زمان و یا همزمان با آن بوجود آمد، شیعیان علوی هستند که هنوز هم در سوریه و ترکیه تعدادی زیادی از آنها را داریم و در سوریه ، حکومت به دست اینهاست و شما در طی این چندسال احتمالا خیلی شنیدهاید که میگویند ، بشار اسد و خانوادهاش علوی هستند و سوال برای شما پیش آمده که علوی یعنی چه و فرق آنها با شیعه چیست؟
علویان سوریه و ترکیه از نظر اسمی یکی هستند اما منشأ و خواستگاه آنها با هم فرق میکند. علویان سوریه زودتر بوجود آمدند یعنی در همان دوران غیبت صغری.
اما علویان ترکیه ، تعدادی بعد از فروپاشی دولت شیعهمذهب آل بویه و تعدادی هم بعد از حمله مغول.
علویان سوریه ، پیروان محمدبن نُصیر هستند که از اصحاب امام حسن عسکری بود و بعد از غیبت صغری ، ادعاهای غُلوآمیز کرد و در حق امام هادی ع و امام حسن عسکری ع مبالغه میکرد. همان قصه قدیمی که یک کسی را به مقام خدایی برسانند و خودشان را نماینده او معرفی کنند.
این آقا مدتی بعد خودش را یکی از نایبان خاص امام زمان عج معرفی کرد و بعد از این که توسط شیعیان طرد شد و مورد اعتراض قرار گرفت ، ادعای بابیت و واسطه امام زمان عج را کرد و بعد از مدتی ادعای نبوت و بعد هم ادعای خدایی کرد. اینکه چگونه در طول تاریخ خیلیها ادعای خدایی کردهاند و بقیه مردم به راحتی قبول کردهاند ، یک مسئله پیچیده و چند علتی است که مهمترین علت آن بیتقوایی و وساوس شیطانی است. آدم بیتقوایی، ادعای خدایی میکند و عدهای بیتقواتر و بدبختتر ، این ادعا را قبول میکنند. بعدش این آقای مدعی خدایی ، عبادات را حذف میکند و یک سری گناه به اسم عبادات جای آن میگذارد و این میشود یک فرقه و مذهب جدید.
هزاران سال است که در ادیان مختلف این اتفاق رخ میدهد و هنوز هم عدهای این کار را میکنند.
همین الان هم هر فرقهای که میخواهد ایجاد شود همین مسیر را میرود که آخرین آنها همین فرقه عرفان حلقه است که یک شخص بیسواد و واجد تمام رذالتهای اخلاقی بیاید و برای ما تعیین کند که چه کارهایی بکنیم و چه کارهایی نکنیم.
القصه عدهای دور این محمدبن نصیر را گرفتند و این آقا هم عقاید شیعه را با یک سری افکار و توهمات خودش مخلوط کرد و اسمش را گذاشت فرقه علوی. به همین دلیل اسم دیگر این فرقه هم ، نُصیریه است.
نصریه خیلی زود توسط شیعیان طرد شدند و به سوریه مهاجرت کردند و چون افکار غلوآمیز داشتند توسط اهل سنت سوریه هم تکفیر میشدند. اینها اینقدر از اهلسنت مخصوصا سلجوقیان شام و زنگیان ، آسیب دیدند و اینقدر از آنها تقیه میکردند که آداب فقهی خودشان را هم فراموش کردند و آداب فقهی اهل سنت را انجام دادند و الان هم فقه آنها شافعی است .
علویان سوریه فقط مدت کوتاهی در دوره ایوبیان، به دلایلی، رفاه داشتند و در سایر دورهها بشدت تحت فشار بودند تااینکه یکی از اینها در سالهای اخیر به حکومت سوریه رسید.
این آقا، حافظ اسد ، فرمانده نیروی هوایی و رئیس حزب بعث سوریه بود که با حمایت شوروی به قدرت رسید.
حافظ اسد ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رابطه خودش را با حزب بعث عراق قطع کرد و به طرفداری از ایران پرداخت. قبلا در تاریخ جنگ تحمیلی ، خدمت شما عرض کردم که در جنگ تحمیلی ، سه کشور به ایران کمک میکردند یکی لیبی به خاطر ضدیت با صدام و اینکه قذافی خودش را رهبر اعراب و رقیب صدام میدانست ، کمک میکرد و البته پول تمام سلاحهایی را که به ایران میفروخت را میگرفت.
یکی کره شمالی بود که از این موقعیت استفاده کرد و شروع به تهیه سلاح برای ایران کرد و به چندبرابر قیمت به ما میفروخت.
یکی هم سوریه بود که الحق و الانصاف خیلی به ایران کمک کرد و کمک او هم اغلب فیسبیل الله و از روی خلوص نیت بود اگر چه بعضی اوقات کجسلیقگیهای برخی دولتمردان دولت میرحسین ، باعث ناراحتی سوریه میشد اما باز هم دست از حمایت از ایران نکشید.
خیلی از علویان سوریه در همین مدت جنگ تحمیلی و با فشار حافظ اسد و کار فرهنگی پاسداران ایران ،تعدیل شدند و عقاید افراطی خودشان را کنار گذاشتند و بعضا شیعه جعفری شدند. در همین جنگ داعش در سوریه هم خیلی دیگر از علویان سوریه با کار فرهنگی ایران ، جعفری شدند و طرفدار ایران. این همان چیزی است که وهابیها اسم اون را تلاش ایران برای تشکیل هلال شیعی گذاشتند. 😏