باسلام در قسمت قبلی عرض شد که دو گرایش در ارتباط با طرز استنباط احکام از منابع فقهی در مذهب شیعه جعفری اثنی‌عشری وجود دارد. یکی گرایش اخباری و یکی هم گرایش اصولی. گفتیم که این دو گرایش ، فرقه یا مذهب نیستند و کسی را هم نمی‌توان به صرف اخباری بودن سرزنش کرد کما اینکه علمای بزرگی همچون علامه مجلسی اول و دوم و خود علامه محمد امین استرآبادی در این دسته قرار دارند. اما آنچه که از تاریخ به دست می‌آید، در جامعه شیعه جعفری ، هروقت اصولیون بر سر کار آمده و در سیاست دخالت کرده‌ و یا اداره حوزه‌ها را بر عهده گرفته‌اند ، جامعه به شدت و به سرعت پیشرفت کرده و جنبه‌هایی از فرهنگ و تمدن ، رونمایی شده که قبلا نبوده. یک نمونه آن دولت ال بویه و نمونه دیگر آن دولت صفویه است. برآمدن دولت صفویه به واسطه دستان پرتوان علمای اصولی ، و برعکس ، یکی از علل سقوط آن ، ورود علمای اخباری به بدنه حکومت بود. یکی دیگر از عوارض اخباریگری ، انشقاق مذاهب استعماری همچون بابیت ، بهاییت ، اسلام منهای روحانیت و شیعه انگلیسی است که همگی در این ۲۵۰ سال اخیر بوجود آمده‌اند. اینها همه از مذهب شیعه ، پا گرفته‌اند و نمی‌توان گفت که چند دیدگاه یا روش استنباط هستند بلکه رسما ، فرقه و مذهب هستند. شیخیه به پیروان شیخ احمد احسائی گفته می‌شود. این آقا اهل احساء بوده که شرقی‌ترین استان عربستان محسوب میشه و چسبیده به خلیج‌فارس هست و در قدیم همه کشورهای قطر و امارات را شامل میشده. اینها اغلب، شیعه بوده و هستند. گفتیم که شیخ احمد احسایی یک عالم اخباری ، با سواد و عرفان و سلوک خیلی بالا و مسلط به بحث و جدل بود . این آقا در جوانی برای تحصیل به عتبات نجف و کربلا میاد و بعد هم میاد ایران و در یزد ساکن می‌شود. شیخ احمد خودش از شاگردان علامه وحید بهبهانی ، احیاگر اصولی‌گری بوده ولی بعدها اخباری می‌شود و متاسفانه قائل به تناسخ. تناسخ را قبلا توضیح دادیم و گفتیم به این معناست که از روی آدمها نسخه‌برداری بشه. یعنی میگه که خداوند به تعداد محدودی روح آفریده و لذا ما کمبود روح داریم و در نتیجه وقتی یکی فوت می‌کند روحش از بدنش خارج می‌شود و به کالبد جنینی که می‌خواهد متولد بشود می‌رود و زندگی جدیدی را شروع می‌کند. بعضی وقتها هم به کالبد یک بزرگسال می‌رود و از آن لحظه به بعد ، شخصیت این آقای دومی عوض می‌شود و می‌شود آن فرد اولی. در ضمن این آقا به معاد جسمانی هم اعتقاد نداشت و معتقد بود که در آخرت روح انسان در یک کالبد غیر جسمانی بنام هورالقلیا برانگیخته می‌شود. خب اسلام اینها را قبول ندارد و تناسخ از نظر شیعه ، مردود است. حالا البته بحث معاد جسمانی یک بحث اختلافی است و حتی حضرت امام و علامه طباطبایی و خیلی از علمای دیگر هم اگر چه به معاد جسمانی اعتقاد دارند ولی در کیفیت آن جسمی که در آخرت برانگیخته می‌شود با هم اختلاف نظر دارند. القصه این آقا نظرات دیگری هم در زمینه‌های دیگر داشت و با قدرت جدل و توانایی اثبات نظراتی که داشت ، خیلی وقتها در مناظرات با بقیه علما پیروز میشد و نظراتش را به خیلی‌ها غالب کرد. بعدها سید علی محمد شیرازی از همین نظرات استفاده کرد و گفت من امام زمان عج هستم. تناسخ شده. من نسخه دیگری از امام زمان عج هستم. امام زمان در همان سال ۳۲۹ که شما می‌گویید غیبت کبری کرده ، در حقیقت فوت کرده و روحش به کالبدهای مختلف منتقل می‌شود و حالا در این دوره به کالبد من رفته و من همان امام زمان هستم. ببینید از یک نظریه اشتباه چه فجایعی حاصل شد. من اینها را قبلا اینجا گفته‌ام و حتما مراجعه کنید و یکبار دیگر مطالعه بفرمایید. این شد فرقه شیخیه که پیروان شیخ احمد احسایی هستند و الان هم در اصفهان و سمیرم و شهرضا زیادند. به پیروان سیدعلی محمد شیرازی هم گفتند فرقه بابیه که بعد خودش دوشاخه شد : بهاییت و ازلیت. ازلیت پا نگرفت ولی بهاییت پا گرفت و هنوز هم هست که مخصوصا یکی از مراکز فعالیت اینها نجف‌آباد است. اینها را حتما در همان نشانی که عرض کردم مطالعه بفرمایید. خب این هم در مورد فرقه‌های شیعه در دوره معاصر. تااینجا ما ابتدا به معرفی شیعه در صدر اسلام و بعد هم مقدار زیادی در مورد معرفی فرقه‌های شیعه صحبت کردیم. انشالله از فرداشب ، تاریخ تشیع را آغاز کرده و در خلال آن تاریخ امامت را هم خواهیم گفت. @tarikhbekhanim