باسلام
ضمن عرض تشکر از دوستانی که با مطالعه مطالب کانال تاریخ و سیاست ، اظهار لطف کرده و روز معلم را هم تبریک گفتند ، بحث تاریخ زندگی امام حسین ع را ادامه میدهم.
یکی از نقاط مغفول در تاریخ زندگی امام حسین ع ، عدم توجه مورخین به دوره ۱۰ ساله زندگی ایشان در دوره معاویه است.
گفتیم که حدود ۱۰ سال از دوره امامت امام حسین ع ، مصادف با خلافت معاویه لع ، بوده است.
میگویند معاویه خیلی احترام امام حسین ع را داشت و جواب نامههای توبیخی او را نمیداد و بعدها هم به پسرش یزید ، سفارش کرد که هوای امام حسین ع را داشته باشد و بر مسئله بیعت گرفتن از او اصرار نکند.
اما بنده عرض میکنم ، معاویه سگ کی باشد که بخواهیم رفتار او با امام حسین ع را قضاوت کنیم. معاویه از نظر علمای شیعه ، کافر مطلق و حربی است. کثیفترین انسانی که روزانه هزاران بار در زیارت عاشورا مورد لعن شیعیان قرار میگیرد این حیوان درنده است.
بنده میگویم که نباید از اینکه معاویه ، هوای امام حسین ع را داشته است ، خوشحال باشیم. اگر گاهی برای شخصیت علی ع و در رثای او گریه میکرده و اشکش جاری میشده سه علت داشته. اولا علی ع به قدری مظلوم واقع شد و این آقا به قدری به علی ع ظلم کرد که اشک آدم قسیالقلبی چون معاویه را هم درآورده بود. بالاخره اینجور افراد هنوز نداهایی از نفس لوامهء خود دریافت میکنند و اشکشان جاری میشود.
ثانیا بعضی اوقات برای فریب مردم مکه و مدینه اینکار را میکرده و اگر هم در دمشق بوده فقط در جمع صحابی بوده که به دمشق میآمدند.
معاویه در هنگام سخنرانی در مسجد دمشق ، در بدگویی از علی ع و اجبار مردم به لعن علی ع چیزی کم نگذاشت. اما وقتی به مکه و مدینه میآمد و یا وقتی تعدادی از صحابه از مکه و مدینه به دیدار او میرفتند گریه میکرد. مظلوم نمایی میکرد . تجاهل میکرد. وانمود میکرد که نمیخواستم کار به اینجاها بکشد. علی ع آدم خوبی بود . خودش کاری کرد که اینطور بشود. خدا لعنت کند ابنملجم را که علی ع را کشت. خدا لعنت کند خناسانی که بین من و علی ع را به هم زدند.( و منظورش امثال مالک اشتر و ابنعباس بود)
این آقا از کودکی کافر بود کافر هم ماند و کافر هم از دنیا رفت.
هنوز هم علمای اهل سنت در کتابهایشان این خزعبلات را تکرار میکنند و میگویند، افرادی بین علی ع و معاویه لع را به هم زدند وگرنه هر دو از صحابه پیامبر بودند و احترام هم را داشتند.
یعنی میخواهند بگویند علی ع ، نستجیربالله ، بچه بوده ، ساده بوده ، آلت دست مالک و ابنعباس بوده و صدالبته معاویه لع ، آدم عاقل و فهمیدهای بوده و خیلی تلاش کرد که جنگ نشود و اصرار به صلح میکرد.
اینها هنوز هم گفته میشود و مظلومیت علی ع را صدچندان میکند.
ثالثا معاویه لع ، به این دلیل رعایت جایگاه علی ع و امام حسن ع ووامام حسین ع را میکرد که میدانست که هنوز جامعه اینقدر فاسد نشده که بشود در مکه و مدینه به آنها بیاحترامی کرد. هنوز خیلی از زمان پیامبر نگذشته بود که بشود این بزرگواران را با قدرت به قتل رسانید وگرنه یک لحظه در این مسئله تردید نداشت. و لذا متوسل به راههای مخفی برای شهادت علی ع و امام حسن ع شد که قبلا گفتیم.
خلاصه اینکه وقتی امام حسین ع به امامت رسید ، معاویه لع ، به همان دلایل فوقالذکر هوای امام حسین ع را داشت ولی امام حسین ع ، برای مخالفت با معاویه لع ، هرکاری میکرد.
کاری که امام در این دوره میتوانست انجام دهد این بود که در گوشه و کنار و به صورت محرمانه، افراد معدودی را پیدا کرده و آنها را راهنمایی کند. به خصوص در ایام حج که بسیاری از مردم کشورهای مختلف جمع میشدند، حضرت سعی میکرد تا در مسجدالحرام، در منی یا در عرفات با آنها تماس گرفته، صحبت کند و ایشان را راهنمایی نماید.
در یکی از این اجتماعات که گویا در منی تشکیل شده بود، سیدالشهداء ع کسانی را که احتمال میداد سخنش برای آنها مؤثر باشد، دور از چشم معاویه لع و مأمورانش جمع کرد و به آنها فرمود:
«اِسْمَعُوا مَقالَتی وَ اکْتُمُوا قَولی»
یعنی حرف مرا بشنوید، اما رازدار باشید؛ سخن مرا پنهان نگه داشته و افشا نکنید. چه رازی را میخواهم به شما بگویم؟ میخواهم به شما بگویم که این حکومت، حکومت اسلامی نیست؛ پیامبر ص به دستور خدا برای بعد از خود، علی (علیه السلام) را تعیین کرده بود، ولی مسلمانها نپذیرفتند و گفتند ما حکومت دموکراسی میخواهیم! بعد معاویه سرکار آمد و دیگر هیچ چیز را رعایت نکرد.
میبینید معاویه لع چه ظلمی میکند؟ چگونه احکام اسلام ترک میشود و به مقدسات اسلام بی احترامی میشود؟ امام حسین ع میگوید من فقط میخواهم به شما بگویم بدانید که این حکومتْ حق نیست؛ نمیگویم قیام کنید؛ سخن مرا بشنوید و به کسی هم نگویید که حسین ع چنین سخنانی به ما گفته است؛ رازدار باشید.