باسلام
گاهی اوقات دیدهام که نویسندگان کتابهای تاریخ ، صرفا به روایت جریان تاریخی میپردازند و از تحلیل آن و پاسخ به شبهات حول آن خودداری میکنند.
تلاش ما در این کانال آن استکه هم شخصیتها را معرفی کنیم ، هم وقایع را تحلیل کنیم و هم پاسخ برخی شبهات را بدهیم و هم عبرتهای تاریخ را در هر مورد توضیح دهیم.
این تفاوت بین کتاب و کانال است که شما در کانال میتوانید ، خیلی خودمانی و به شکل دوستانه مسائل را تحلیل و تطبیق کنید.
یکی از مسائل تاریخی خیلی پرچالش و پر از شبهات ، قضیه عاشورا است که انشالله بنده به قدر بضاعت علمی ، مطالبی را حول و حوش آن خواهم گفت.
شخصیتهای مهم و تاثیرگذار را معرفی خواهم کرد و در مورد شبهات هم توضیح خواهم داد.
یکی از سوالاتی که خیلی پرسیده میشود و البته جوابهای زیادی هم به آن داده شده است ، مسئله اطلاع امام ع از وقایع آینده است. مثلا اینکه آیا امام حسین ع میدانست که اگر از مکه خارج و به کوفه برود ، شهید میشود؟ اگر میدانست که پس خودکشی کرده و اگر نمیدانست، پس این چگونه امامی است که از غیب خبر ندارد؟
هر کسی ، وقتی سوال یا شبههای را مطرح میکند، خیلی زود و بدون تامل نباید جواب او را داد و باید در مورد سوال فکر کرد و جوانب مختلف را سنجید و به قول یکی از اساتیدم، شاید به این نتیجه رسید که اصلا نباید به این سوال و یا به این شخص خاص ، جواب داد.
یکی از جوانبی که باید مدنظر قرار گیرد آن استکه باید مواظب باشیم سوال کننده ، مطلبی را به ما تحمیل نکند یا اینکه به اصطلاح ، حرف در دهان ما نگذارد.
کسی که مثلا این سوال فوق را در مورد امام حسین ع میپرسد از همان ابتدا، دارد القاء میکند که قیام امام حسین خودکشی بوده و یا اینکه امامان علم غیب دارند. در حالیکه نه خودکشی بوده و نه ائمه ما علم غیب دارند.
در بحث خودکشی ، تمام علما و عقلای عالم بر این اعتقادند که دفاع ، خودکشی نیست. علیالخصوص دفاع از وطن یا دین یا خانواده یا....
اگر قرار باشد هر دفاعی ، خودکشی باشد که منجر به بیخیالی و بیغیرتی و بیتفاوتی به همهچیز میشود.
آنکسی که دشمن به خانهاش حمله کرده اگر دفاع نکند و در خانه بنشیند و بگوید خودکشی حرام است و من کاری با دشمن ندارم ، تصور خود شما از او چیست؟
اگر امام حسین ع از همان ابتدا در مدینه مینشست و اصلا قیام را شروع نمیکرد و به خزعبلات افرادی مثل عبدالله بن عمر گوش میکرد و برای جلوگیری از به اصطلاح تفرقه در بین مسلمین ، با یزید بیعت میکرد، اکنون قضاوت خود ما راجع به او چه بود؟
خیلی تفاوت بین دفاع مشروع و خودکشی هست. دفاع از دین ، جلوگیری از انحراف در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر ، اقامه احکام دین و ایستادن در مقابل ظلم ، اگر منجر به شهادت و اسارت شود ، این ، بالاترین درجه انسانی است و نه خودکشی .
جملهای که فرزدق به امام حسین ع ، عرض کرد ، مطلبی بود که امام ، خیلی بهتر از فرزدق میدانست. پدرش ، علی ع هم به او این آگاهیها را داده بود. پیامبر ص هم خبرها را رسانده بود. از اول ، همه چیز بر امام روشن بود ، اما چاره چه بود؟
امام باید چه میکرد؟
دست روی دست میگذاشت و به افتادن دین به دست مشروبخواران و هرزهها و سگبازان و کافران ، نگاه میکرد؟ وظیفه ایجاب میکرد که امام ، تا آخرین قطره خون ، ولو به قیمت شهادت خود و فرزندانش ، ولو به قیمت اسارت خانوادهاش و.... مقاومت و روشنگری کند.
خب حالا ممکن است بپرسید که اگر امام با حکومت مشکل داشت ، چرا خانواده را دنبال خودش میبرد؟ آیا نمیشد تنها برود؟ نمیشد از اول خانواده را در مدینه میگذاشت و خودش به مکه و بعد به کوفه میآمد؟
علاوه بر روایتهایی که در جواب این سوال وارد شده ، یکی از جوابهایی که مورخین دادهاند آنستکه ، یزید میخواست به هر طریق ممکن از امام ، بیعت بگیرد و هیچچیزی برایش مهم نبود. اگر امام ، خانواده را رها میکرد و به تنهایی عازم مکه و کوفه میشد ، آیا امکان نداشت که عوامل یزید ، بنیهاشم را گرو بگیرند تا امام زیر بار حرف آنها برود ؟ مورخین احتمال انجام این کار را خیلی بالا دانسته و معتقدند که جدایی بین امام و خانواده ، بسیار بسیار خطرناک بود و وقایع آینده ، در دوره خلافت عبدالله بن زبیر ، این مسئله را ثابت کرد که بعدا خواهیم گفت.
یکی از تفاوتهایی که بین خروج امامحسین ع از مدینه و خروج امامرضا ع ، از مدینه ذکر شده همین است. امام رضا ع در زمان مأمون ، با سلام و صلوات و به دعوت مأمون، از مدینه خارج شد و امام میدانست که خطری متوجه خانوادهاش نیست و لذا تنها رفت. اما امام حسین ع به حال اضطرار و فرار و در حالت تحت تعقیب بودن خود و خانوادهاش ،از مدینه خارج شد و هیچ دعوتی از طرف حکومت نداشت. امام میخواست با اینکار خانواده را از خطر گروگان بودن برهاند . اگر این کار را نمیکرد به نظر شما باید چه میکرد؟