باسلام یازدهمین منزلی که امام به آن ورود می‌کند در خزیمیّه بوده که امام یک شبانه روز کامل و به قولی دو شب در آن می‌ماند. این روز احتمالا ۱۸ ذی‌الحجه و به اصطلاح روز عیدغدیر بوده است. منزل بعدی منزل شقوق و سپس منزل اَجفر بوده است. اجفر یک روستای کوچک و البته ثروتمند بوده و مردمان آن از راه همین کاروانسراداری و خدمات‌دهی به مسافران ، وضع مالی خوبی داشته‌اند. این منزل دارای خانه و مسجد آبادی بوده و کاروان امام یک شب در ان ماند. منزل بعدی زرود است. اینجا دیگر کم‌کم به کوفه نزدیک میشده و می‌شود گفت که امام به مرز فعلی عراق امروزی رسیده بوده. در این منزل دو اتفاق نقل شده. یکی اینکه در این منزل ، کاروان امام حسین ع به کاروان زهیر بن قین برخورد می‌کند. زُهیر بن قین یکی از تابعین و اهل خود کوفه بود. این آقا عثمانی مذهب بود که قبلا توضیح دادیم. یعنی معتقد بود که عثمان ، مظلوم کشته شد و عثمان بر علی ع ، افضل است. قبلا عرض شد که بخشی از اینها در مقابل علی ع قرار گرفتند یا با علی ع بیعت نکردند و حتی برخی از انها دشمن علی ع شدند و بخشی ، با علی بیعت کردند ولی کاری به این کارها نداشتند و به اصطلاح هم علی را می‌خواستند و هم عثمان را. هرکس خلیفه میشد با او بیعت میکردند. زهیر از این دسته افراد بود که کاری با جایی نداشت و دنبال تجارت خودش بود. ثروتمند بود و تاجر موفق و بزرگ قبیله بجیل در کوفه. گفته شده که با امام حسین ع همسن بوده . کاروان زهیر یک کاروان حج بود و بلافاصله بعد از اتمام ایام حج به کوفه بازگشت . کاروان زهیر عجله داشت که از امام سبقت بگیرد و با کاروان امام برخورد نکند و داخل در گرفتاری‌های اهل‌بیت نشود. مضافا بر اینکه امام در برخی منازل دوشب ماند. این بود که بالاخره در منزل زرود به هم برخورد کردند. کاروان زهیر دارای خدم و حشم زیاد و به اصطلاح ، لوکس بود. امام حسین ع شخصی را نزد زهیر فرستاد و خواستار ملاقات با او شد.این دیدار آن چنان غافلگیرانه بود که در گزارش ها آمده است که افرادی که بر سر سفره غذا بودند لقمه هایشان را از دست‌ها انداختند و همه بی حرکت شدند. زهیر در ابتدا تمایلی به این دیدار نشان نداد اما به توصیه همسرش، دیلم یا دَلْهم ، به محضر امام حسین ع حاضر شد. این دیدار مسیر زندگانی زهیر را تغییر داد. او پس از این ملاقات کوتاه ، شادمان نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا خیمه و بار و بُنه او را به کنار خیمه امام حسین(ع) منتقل کنند. زهیر با همسرش نیز وداع کرد و بنا به نقلی همسرش را طلاق داده و به او گفت نزد خانواده‌ات برگرد، زیرا نمی‌خواهم از سوی من چیزی جز خوبی به تو برسد. زهیر بعد از وداع با همسرش، به همراهانش گفت: هر که دوستدار شهادت است، همراه من بیاید، و گرنه برود و این آخرین دیدار من با شماست. زهیر خاطره‌ای برای آنان نقل کرد و گفت: زمانی که به جنگ بَلِنجِر (برای فتح ارمنستان)رفته بودیم، به پیروزی و غنایم فراوانی دست یافتیم و بسیار خوشحال شدیم. سلمان فارسی که همراه ما بود گفت: «آنگاه که سید جوانان آل محمّد(ص) را درک کردید، از پیکار و کشته شدن در کنار او بیش از دستیابی به این غنایم شادمان باشید. برخی منابع آورده‌اند سلمان بن مضارب، پسر عموی زهیر نیز با وی همراه شد و به سپاه امام حسین(ع) پیوست. اتفاق بعدی که در منزل زرود افتاد این بود که در این منزل چند نفر از اهالی مدینه هم خودشان را به کاروان امام رساندند و با امام همراه شدند و بعدا در کربلا به شهادت رسیدند. از جمله مجمع بن زياد بن عمرو جُهني ، عباد بن مهاجر بن ابو مهاجر جهني ، عقبه بن صلت جهني . منزل بعدی ، منزل ثعلبیه و منزل بعدی هم منزل زِباله بوده است. در هر دو منزل ، امام به خیلی از افراد و کاروان‌ها برخورد کرد و با آنها صحبت کرد و خواستار حمایت شد اما مردم بی‌وفای عراق چندان اهمیتی به سخنان امام ندادند. علاوه بر این در منزل زباله خبر شهادت همه پیک‌های امام به امام رسید. از جمله خبر شهادت قیس بن مسهّر صیداوی و خبر شهادت عبدالله بن یقطر . در پایان هم یک پیک از طرف عمربن سعد آمد و اخبار کوفه و خبر شهادت مسلم را داد. قبلا عرض شد که مسلم در آخرین لحظات حیات ، نگاهی به دور و بر خود کرد و تنها قریشی در آن جمع ، عمر بن سعد بود و لذا مسلم به او وصیت کرد و درخواست نمود که طی یک نامه ، جریان را به امام خبر بدهد و سعی کند امام را برگرداند. عمر سعد هم ،این کار را کرد و خبر شهادت مسلم در این منزل به امام ع رسید. انشالله شرح وقایع این منزل بماند برای فرداشب. @tarikhbekhanim